راز یک زندگی رضایت بخش

راز یک زندگی رضایت بخش

علاوه بر این، برخی معتقدند که امکان زندگی رضایت بخش تنها برای افراد پولداری که نگران کار کردن، پرداخت صورت‌حساب‌ها و یا مسائل مالی خانوادگی نیستند، وجود دارد؛ اما حقیقت غیر از این است. صراحتاً می‌توان گفت تمکن مالی، تنها پارامتر لازم برای داشتن یک زندگی شایسته نیست.

زندگی رضایت بخش

زندگی رضایت‌بخش قابل دستیابی است

هر کسی می‌تواند به دنبال یک زندگی رضایت‌بخش باشد و این مهم با تمایل به یادگیری آغاز می‌شود. چند سال است از آخرین باری که در یک کلاس درس حضور داشته‌اید، می‌گذرد؟ اگر سال‌هاست کار حرفه‌ای می‌کنید، احتمالاً تاکنون به پیشرفت‌هایی دست یافته‌اید. زمان‌هایی که باید برای سخنرانی‌های صبحگاهی بیدار می‌شدید را به یاد دارید؟ یا مواقعی که برای انجام تکالیف خود زمان کافی نداشته‌اید؟ و البته امتحان‌های بی‌پایانی که مجبور بودید آن را بگذرانید…

همه دانش‌آموزان مشتاقانه منتظر اتمام دوره‌ی مدرسه هستند! روزی که نه تکلیف مدرسه‌ای باشد، نه نگرانی بابت نمره و نه هیچ استرسی! سرانجام مرحله یادگیری تمام‌ شده و آنان وارد دنیای کار می‌شوند.

زندگی رضایت‌بخش

غالب افراد پس از اینکه وارد دنیای کار می‌شوند، در لحظاتی دوباره آرزو دارند به دوران دانش‌آموزی خود بازگردند. به نظر می‌رسد محیط مدرسه تنش کمتری دارد!

چیزهای زیادی وجود دارد که آن‌ها کماکان می‌بایست فراگرفته و تجربه کنند. دائم در حال دویدن و نگران زمان هستند و به دلیل تعهدات خانوادگی، کسب‌وکار و زندگی اجتماعی، مجبور به یافتن راه‌های جدید یادگیری و جذب اطلاعات به‌طور مؤثر هستند. در طی سال‌ها، متوجه خواهند شد که با یادگیری مهارت‌ها و دانش‌های جدید، توانستند پاسخ‌ها و راه‌حل‌هایی برای مشکلات خود پیدا کرده و از آن طریق رضایت بیشتری از زندگی خود داشته باشند.

زندگی رضایت‌بخش

یادگیری هرگز پایان نمی‌یابد

حقیقت این است که یادگیری هرگز به پایان نمی‌رسد. به‌طور کلی، درست است که آموزش رسمی و مدارک حاصل از آن در دستیابی به مشاغل خوب اهمیت دارد؛ مشاغلی که در آن‌ها مرتبه‌ی بالاتر و درآمد بیشتری خواهید داشت و همچنین شاید در حرفه‌ی خود موفق‌تر شوید! باری رفتن به مدرسه تنها نوعی از یادگیری است. فرآیند یادگیری، در طول زندگی به شیوه‌های مختلف اتفاق می‌افتد. همه این تجربیات باعث شکل‌گیری شخصیت افراد می‌شوند.

فرصت‌های زیادی وجود دارد تا دانش خود را افزایش داده و مهارت‌های مورد نیاز خود را در طول زندگی بیاموزیم. دانش در هر جایی قابل دستیابی است و مجموعه مهارت‌های فردی را می‌توان توسعه داد. با این حال، یادگیری مادام‌العمر به معنای ایجاد و حفظ نگرش مثبت حین یادگیری در حوزه‌های شخصی و کاری است.

بسیاری از مردم این واقعیت را نادیده می‌گیرند که یادگیری می‌تواند در شرایط و اشکال مختلف حاصل گردد. اکثر افراد تمایل دارند یادگیری را تحت عنوان فرآیندی که در سال‌های جوانی در موسسه صرف شده بدانند و فکر می‌کنند با ورود به دنیای کار، یادگیری آن‌ها به پایان خواهد رسید.

یادگیری مادام‌العمر در واقع یک هدیه ماندگار است.

چرا مهم است که تبدیل به یک یادگیرنده مادام‌العمر شویم؟

یادگیرنده مادام‌العمر در واقع تمایل مداوم به یادگیری و توسعه بوده که یک اقدام تعمدی و داوطلبانه است. این مهم درک افراد از جهان اطراف را افزایش داده، فرصت‌های بیشتر و بهتری فراهم می‌کند و کیفیت زندگی را بهبود می‌بخشد.

زندگی رضایت‌بخش

افراد با محیط کار خود ارتباط برقرار می‌کنند

با پیشرفت‌های امروز جامعه سطح امید به زندگی در انسان در حال افزایش است. امروزه افراد زیادی در سنین پیری نیز کار می‌کنند؛ بنابراین مهم نیست در چه مرحله‌ای از زندگی هستید، یادگیری مادام‌العمر همواره منافع زیادی به ارمغان می‌آورد. با درک اینکه چه کسی هستیم و چه اهدافی را دنبال می‌کنیم می‌توانیم رضایت شخصی بیشتری از زندگی و شغل خود داشته باشیم.

این امر می‌تواند به نتایج بهتر و منافع روز افزون منجر شود. فرقی نمی‌کند به پیشرفت در کار خود علاقه‌مند هستید یا رویاهای جدیدی در سر دارید؛ فرآیند یادگیری به خودی خود فرد را به سمت پیشرفت سوق داده و برای او رضایت به ارمغان می‌آورد.

درآمد بالقوه خود را افزایش خواهید داد

به لحاظ مالی، کارمندان حاذق‌تر و باهوش‌تر، از دارایی‌های یک شرکت هستند. این ویژگی‌ها همچنین به ارتقاء شغلی سریع‌تر با افزایش حقوق و دستمزد منجر می‌شوند.

افرادی که تخصص بیشتری دارند نه فقط برای کارفرمایان، بلکه برای مشتریان نیز ارزش بیشتری دارند. تخصص، اغلب، ویژگی کلیدی یک رهبر مؤثر است و اگر فردی دائماً در حال جمع‌آوری دانش باشد، به سایر افراد برتری داشته و دیگران توان رقابت با وی را نخواهند داشت. دانش اضافی به مهارت‌های قابل انتقال تبدیل می‌شود، بدین ترتیب فرد همواره می‌داند چطور ماهی را از آب بیرون بکشد.

یادگیری به شما توانایی می‌بخشد

یکی از دلایل آموزش مداوم، این است که به شما امکانات می‌دهد! امروزه تغییر مسیر شغلی، بیش از هر زمان دیگری در سنین میان‌سالی و با گذراندن دوره‌های آموزشی غیررسمی به امری رایج تبدیل‌ شده، به‌خصوص در شرایطی که بازار کار به‌سرعت در حال تغییر است.

هر سنی که داشته باشید، هیچ‌گاه برای شروع مجدد دیر نیست. هنگامی که به آموزش و فراگیری دانش و اطلاعات جدید روی می‌آورید، عملاً در حال گسترش فرصت‌های پیش روی خود هستید و در کنار آن، امکان عملی کردن فعالیت‌هایی که پیش از این ممکن نبوده را خواهید داشت و یا راهی برای رهایی از شرایط ناخوشایند می‌یابید.

امروزه اقتصاد ما به سمت قراردادهای کوتاه مدت و پاره وقت و با الگوهای کاری منعطف‌تر حرکت می‌کند. ما باید سازگاری خود را با تغییرات دنیای کار حفظ کنیم و با خروج از منطقه امن، خود را بیشتر با شرایط موجود وفق دهیم و همچنین تصورات اشتباهی که در مورد قابلیت‌های خود و ایمانمان داریم را از بین ببریم.

زندگی رضایت‌بخش ارام

دستیابی بیشتر با مهارت‌های ذهنی

ممکن است در کار خود حرفه‌ای باشید، اما باز هم احساس خلاء کنید. یا شاید از مسیر شغلی خود راضی نیستید و فکر می‌کنید وقت آن رسیده تا کاری جدید انجام دهید؛ همچنین شاید فکر کنید که به‌زودی بازنشسته می‌شوید و در اندیشه‌ی قدم بعدی هستید.

یادگیری هرگز نباید متوقف شود!

یادگیری می‌تواند شانسی برای رفتن به دنبال رویایی باشد که همیشه در سرمان بوده؛ اما هرگز فرصت و یا زمان دنبال کردن آن را نداشته‌ایم. اکنون می‌تواند زمان مناسبی برای ایجاد تغییراتی باشد که سال‌ها پیش باید انجام می‌شد.

در گام اول، ۷ مهارت برای ساختن زندگی رویایی را بیاموزید.

در هر وضعیتی، با داشتن این ۷ مهارت، به شکل مؤثری قادر به مقابله با چالش‌های زندگی خواهید بود. اجازه ندهید سن، محدودیت‌ها و یا منطقه امن، شما را از آرزوهای بزرگ‌تر و تلاش برای بهبود خود بازدارد.

کلید تبدیل و تغییر در دست خود فرد است. همه‌ی افراد بدون شک از توانایی لازم برای انجام کارهای بزرگ برخوردارند. اجازه ندهید که زندگی افسار شما را به دست گیرد! وقت آن رسیده است که یک زندگی پر از لذت را دنبال کنید.

 

منبع: چطورپدیا

شروع دوباره زندگی با تغییرات جدید

شروع دوباره زندگی با تغییرات جدید

زندگی

ماندن در منطقه امن خود به‌قدری آرامش‌بخش است که پذیرش تغییرات را به‌مراتب سخت‌تر می‌کند؛ به‌ویژه هنگامی که تغییر مورد نظر آسان نبوده و یا حتی چیزی است که نسبت به آن احساس خوبی نداریم؛ ترسی ناشی از عدم اطمینان راه خود را به ذهن باز کرده و فرد گاهی این فکر را در سر می‌پروراند که برای دستیابی به این هدف، چه چیزهایی را باید فدا کنم؟ شاید بهتر است همین‌جا که هستم، بمانم؟ این جملات آشنا به نظر نمی‌رسند؟

آیا تاکنون در موقعیتی قرار گرفته‌اید که احساس کنید هیچ چیز سر جای خودش نیست؟ زمانی که در رابطه با مسائل کاری و یا در زمینه‌ی روابط شخصی، احساس گرفتاری و نارضایتی از وضع موجود را داشته باشید؟ اغلب می‌دانیم که به تغییر نیاز داریم؛ با این وجود از تصمیم‌گیری آگاهانه برای برداشتن گامی رو به جلو می‌هراسیم؛ زیرا احتمالاً هنوز نمی‌دانیم که چه چیزی می‌بایست تغییر کند.

ممکن است طی ۵ سال گذشته در یک شرکت خاص و در یک جایگاه ثابت کار کرده باشید. شاید نتوان گفت که از شغل خود بیزار هستید؛ اما فکر انجام این کار برای ۵ یا ۱۰ سال دیگر مو بر تنتان سیخ می‌کند و تمایل دارید که کاری مفیدتر و یا فعالیتی کاملاً متفاوت‌ انجام دهید.

حتی ممکن است در اواخر دوران میان‌سالی خود باشید. زمانی که در یک مسیر شغلی خوب قرار گرفته و اتفاقات بسیاری در اطرافتان جریان دارد، مانند خانواده‌ای که به آن‌ اهمیت می‌دهید. از لحاظ مالی پایدار بوده و احتمالاً در شرف ترفیع کاری نیز قرار دارید؛ اما به طریقی از آنچه تاکنون به دست آورده‌اید، راضی نیستید. احساس می‌کنید چیزی در این میان کم بوده و در عین حال، برای رها کردن تمام ثباتی که تا کنون کسب شده و آغاز جست و جو در پی علایق قلبی، زمان زیادی گذشته است. چرا اکثر ما به‌موجب تفکرات اشتباهی چون دیگر برای آغاز دیر شده یا برای شروع دوباره پیر شده‌ایم، فرصت‌ها و توانایی‌های خود را محدود می‌کنیم؟

یک مثال فرضی

فرض کنید دوستی داریم که در اواسط دهه چهارم زندگی خود بوده، مدیر ارشد یکی از شرکت‌های بزرگ است و بیش از ۱۵ سال به حسابرسی برای آن شرکت اشتغال دارد. چنین فردی یقیناً درآمد خوبی دارد، مالک یک آپارتمان شخصی است و از خوشی‌های زندگی خویش لذت می‌برد؛ اما برای تمامی این تسهیلات، می‌بایست سختی کار خود را تحمل نماید! در ظاهر گویا همه چیز بر وفق مراد وی است و احتمالاً گام بعدی ترفیع به درجه مدیریت و یا یافتن همسر مورد علاقه‌اش باشد؛ اما زمانی که از او در رابطه با رضایت شغلی می‌پرسیم، پس از چندین دقیقه تردید می‌گوید: گاهی اوقات آرزو می‌کنم که بتوانم شغل فعلی‌ام را ترک کرده و کاری انجام دهم که دغدغه و استرس کمتری داشته باشد؛ اما او به این شیوه زندگی عادت کرده و احساس می‌کند که برای جست و جو در پس حرفه‌ای جدید، خیلی دیر شده است! خطرات این مسیر بسیار زیاد بوده و تنها کاری که از وی برمی‌آید، تحمل است.

درگیری‌های خارجی که این فرد با آن‌ها مواجه می‌شود، عبارت‌اند از ثبات مالی، نفوذ اجتماعی بر همسالان خود، ترک زندگی مجلل و ثروتمندانه‌ی خود و یا موقعیت و یا شناختی که در ادامه‌ی شغل فعلی کسب خواهد کرد؛ از سوی دیگر، در درون، ترس از دست دادن تمام آنچه در طول عمر خود ساخته او را رها نمی‌کند. طی این سال‌ها، شغل حسابرسی باعث شده او در هنگام اخذ تصمیم‌های مهم بسیار محتاط‌تر عمل کند و اکنون اندیشه‌ی ترک شغل فعلی تنها به خیال جست و جو و یافتن جایگزینی که معنای بیشتری به زندگی‌اش می‌بخشد، به‌قدر کافی منطقی به نظر نمی‌رسد.

چطور می‌توان به دنبال معنای بیشتر بود؟ در حالی که در وهله‌ی اول، کل این مسیر حرکت هوشمندانه‌ای به نظر نمی‌رسد؟

این تفکر ممکن است ناشی از عدم کنترل درونی فرد باشد؛ طوری که احساس کند در مسیر زندگی، همواره عوامل خارجی به‌مراتب بیشتر از اقدامات خود او تأثیرگذار هستند. ممکن است با خود بگویید به‌وفور افراد جوان‌تر و لایق‌تر وجود دارند که توانایی‌هایشان به‌مراتب بیشتر از من است، پس بهتر آنکه در جای خود مانده و با شروع یک حرفه جدید، خطر نکنم. احتمال دیگر آن‌که احساس می‌کنید در این مرحله از زندگی، دیگر زمان و انرژی لازم برای آغاز یک شغل جدید را ندارید.

هر فردی ممکن است روزی خود را گرفتار سناریویی مشابه آنچه ذکر شد، بیابد. این یک مانع است. حال آنکه این مانع می‌تواند تنش‌ها و درگیری‌های شغل فعلی، عدم رضایت فرد از کار خود یا رکود ناشی از فکر عدم پیشرفت باشد؛ فرد باید خود تصمیم بگیرید که آیا می‌خواهد این مانع را از بین ببرد و یا تسلیم آن شود.

هرگز برای تغییر دیر نیست!

خبر خوب این است که ما انسان‌ها، با پیشرفت روز افزون جامعه، برای پوشاندن جامه‌ی عمل به خواسته‌هایی که پیشتر فکر می‌کردیم از سنی به بعد ممکن نخواهد بود، فرصت بیشتری در اختیار داریم. این روزها، افراد بیشتری برای جابه‌جایی مرزها و شکستن کلیشه‌ها تلاش می‌کنند.

اینجا تنها سخن از سن نیست! سن یک وضعیتی از حالت ذهن و یک ساختار اجتماعی است که نباید قابلیت‌ها و جاه‌طلبی‌های فرد را تعیین و یا محدود کند. در روند تغییر، عواملی فراتر از سن و زمان دخیل هستند. این به خود فرد بازمی‌گردد. او و توانایی وی برای پذیرش چالش‌ها و عزم راسخ جهت از بین بردن وضعیت فعلی.

عموماً علت اندیشه‌ی «اکنون دیگر برای تغییر دیر شده»، قیاس خود با سایرین است. فرد خود را با افراد جوان‌تر و موفق‌تر مقایسه می‌کند، در حالی که قیاس درست، قیاس وضعیت فعلی با وضعیت ۱۰ سال دیگر خودمان خواهد بود.

در داستانی که ذکر شد، می‌توان راهکاری به آن فرد ارائه کرد تا به کمک آن بدون هرگونه ریسک زمان، تلاش و تحمل سختی بتواند تحولات گسترده‌ای در زندگی خود پدید آورد و این راهکار ابداً ترک شغل فعلی و یا غرق شدن در کار نیست. این افراد با ۷ مهارت بنیادی که در ادامه‌ی مطلب معرفی می‌شود، می‌توانند در کنار تقویت کنترل درونی خود جهت ایجاد تغییرات لازم در زندگی، مجدداً کنترل کامل حرکات خود را در دست گرفته و موانع پیش رو را از بین برند.

راه حل: ۷ مهارت بنیادی زندگی

این هفت مهارت نکات جدیدی نبوده و تقریباً تمامی افراد بدان آگاه هستند؛ تنها مسئله‌ی مهم، چگونگی برقراری ارتباط مابین این مهارت‌ها و تفکر عمیق در آن‌ها جهت شناسایی قابلیت‌های فردی است. پس از شناسایی این مهارت‌ها، فرد درمی‌یابد که ابعاد گوناگونی برای مشاهده و انجام کارها وجود دارد. خلاقیت چیزی به‌مراتب فراتر از یک استعداد طبیعی است و با کنترل درست آن، می‌توان موانع پیش رو را به‌سادگی حذف کرد.

حال به کمک این ۷ مهارت بنیادی، دیگر رکود و عقب‌گرد معنایی ندارند! فرد با به‌کارگیری درست خلاقیت، رو به جلو حرکت کرده و در کنار موفقیت‌های شغلی، در سبک زندگی شخصی خود نیز تغییراتی را مشاهده خواهد کرد.

تمام موفقیت‌های زندگی انسان، چه در مسائل کاری، روابط شخصی و یا حتی سلامتی وی، توسط این ۷ مهارت‌های ذهنی قابل دستیابی بوده و با کسب آن‌ها، صرف نظر از سن، علاوه بر پیشرفت در تمامی بخش‌های زندگی، از زندگی روتین خسته کننده‌ی خود خلاص خواهیم شد.

بیش از ۳۰٪ بزرگ‌سالان چنین بحرانی را تجربه می‌کنند. خود را نجات دهید! تمام تلاش خود را به کار بندید تا نهایتاً پس از بازنشستگی و در سنین کهن‌سالی، احساس فرد پرحسرتی که در تمام طول عمر تسلیم تقدیر خود بوده را نداشته باشید. به زندگی خود اجازه ندهید ثابت و بدون تغییر بماند تا پس از ۲۰ سال تلاش سخت و مداوم تازه به خود بیایید! از قابلیت‌های فردی خود که در پس وضعیت فعلیتان پنهان شده، ناامید نشوید. تلاش کنید تا در سن ۴۰ سالگی، ده برابر نسبت به سن ۲۰ سالگی خود موفق‌تر باشید! بدون ترک شغل و مسئولیت‌های فعلی، به دنبال خواسته‌هایی که در تمام طول عمر در سر پرورانده‌اید، بروید. دید خود را باز کرده و انرژی و انگیزه خود را به زمانی بازگردانید که زندگی همچنان مملو از رویاها و خیالات زیبا بود؛ این بار به همه‌ی آن‌ها دست یابید!

 

منبع: چطورپدیا

۸ تمرین ذهن آگاهی برای رسیدن به زندگی شاد و آرام

۸ تمرین ذهن آگاهی برای رسیدن به زندگی شاد و آرام

به این حرف اعتماد کنید، عادت به تمرین‌های ذهن آگاهی، بیش از هر چیز به نفع خود فرد است. در این مقاله، هشت نوع تمرین ذهن آگاهی معرفی می‌شود که در افزایش سطح انرژی، سرزندگی بیشتر و حفظ یک زندگی شاد و پر از آرامش بسیار مؤثر هستند.

چرا حفظ یک زندگی شاد و آرام، آسان نیست؟

۸ تمرین ذهن آگاهی

محل زندگی ما، بیش از حد تحت‌ تأثیر تکنولوژی قرار گرفته است.

دنیا این تفکر را قبول کرده که فناوری یا تکنولوژی، درمان هر دردی است. در جامعه، افراد بدون این‌که در مورد اثرات جانبیمدرنیته مطالعه کنند، باور دارند که تکنولوژی، زندگی‌ را به‌مراتب بهتر می‌کند.

برخی اثرات جانبی وجود دارند که اتفاقاً تأثیر بسیار زیادی بر زندگی شخص می‌گذارند؛ اما در رسانه‌ها چیزی در مورد آن‌ها به چشم نمی‌خورد. چند نمونه از این اثرات، خودآزاری، نابرابری اقتصادی، کاهش روابط سالم و حتی خودکشی هستند. جامعه جهانی به وسیله فناوری، نشاط خود را از دست داده و افسرده شده است.

چطور ممکن است فردی افسرده، در آرامش و نشاط زندگی کند؟ بله، به‌وضوح پیشرفت فناوری در زندگی ما بیش از حد بوده و کیفیت آن را تحت‌الشعاع قرار داده است.

طبق بررسی‌های انجام شده، آمریکایی‌ها به‌طور میانگین بیش از هشت ساعت در روز را پشت نمایشگر رایانه می‌گذرانند. میانگین استفاده از گوشی‌های تلفن هوشمند خود به‌تنهایی ۲۰ ساعت در هفته برآورد شده، این رقم بسیار زیادی است! پس دیگر نباید تعجب کرد که چرا داشتن زندگی شاد و آرام در این دوره و زمانه تا این اندازه مشکل به نظر می‌رسد.

تلفن همراه

بسیاری از افراد نمی‌خواهند از تکنولوژی جدا شوند

آمریکایی‌ها، در طول تعطیلات به‌طور میانگین هر ۸۰ دقیقه یک بار گوشی‌ خود را چک می‌کنند، حتی برخی افراد خود اذعان دارند که روزانه تا ۳۰۰ بار به گوشی خود چشم می‌دوزند. در کشورهایی مثل برزیل، هند و چین هم وضعیت به همین صورت است.

در حقیقت، افراد مدام با دستگاه‌های مدرن در ارتباط بوده و این عادت، سبب می‌شود همه افراد وارد یک جنگ درونی با خود شوند و نتیجه آن است که هیچ‌گاه شاد و خوشحال نخواهند بود. همان‌طور که می‌دانیم، جنگ دشمن صلح و آرامش است و کسی را خوشحال نمی‌کند.

با دقت گوش فرا دهید

امروزه، به سبب وفور انسان‌هایی که تمایلی به کنار گذاشتن تلفن همراه هوشمند خود ندارند و حتی کوچک‌ترین تلاشی در این راستا انجام نمی‌دهند، شاهد اضطراب و تشویش جهانی فراگیر هستیم. این وضعیت غم‌انگیز اما بسیار واقعی است. این وسواس تکنولوژیکی از ما انسان‌ها، روبات‌های فناپذیری ساخته که زندگی وحشتناکی را سپری می‌کنند. این عصر اضطراب آمده تا بماند! هیچ شکی در این باره وجود ندارد. با این حال، ما انسان‌ها قادر به درمان این وضعیت با بهترین روش ممکن هستیم، ابزاری به نام ذهن آگاهی! بله، پادزهری برای درمان این دیوانگی تکنولوژیکی وجود دارد. بی هیچ سخنی، مستقیم به سراغ تمرینات ذهن آگاهی می‌رویم.

۸ ورزش ذهن آگاهی برای آغاز تمرینات

ورزش‌های زیادی برای تقویت ذهن آگاهی وجود دارند که می‌توانیم آن‌ها را به کار گیریم. در پاراگراف‌های زیر، بهترین مواردی که توسط انسان‌های مختلف امتحان شده، معرفی خواهند شد.

۱- روزانه دعا کنید

بهتر است هر روز یک برنامه‌ی دعا داشته باشیم. ممکن است علت را بپرسید؛ زیرا علم ما را به انجام این کار دعوت کرده است.

حین دعا، احساس آرامش می‌کنیم و اضطراب و تشویش تقریباً از بین می‌روند. نگرانی‌ها به اولویت‌های پایین سقوط کرده و انرژی و امید کافی برای مقابله با مشکلات زندگی را دریافت می‌نماییم.

نماز تمرکز و اعتماد به نفس را تقویت می‌کند؛ همچنین در خویشتن‌داری، تحمل درد و حتی پیشگیری از عوارضی چون سرطان یا فشار خون تأثیر بسزایی خواهد داشت. این ادعای محققان دانشکده پزشکی هاروارد است. نماز بخوانید، پشیمان نخواهید شد.

۲- به افکار درونی خود توجه نمایید

بسیاری از مردم به خود اجازه می‌دهند که تحت تأثیر افکار منفی خود قرار گیرند. متفاوت باشید و در برابر باور این افکار منفی مقاومت کنید. منفی نگری عادت بدی است که در نهایت می‌تواند منجر به ناراحتی فرد شود. اگر زمینه‌ی چنین تفکراتی را داشته باشید، احتمال آنکه شخص دیگری نیز این افکار را در ذهنتان بکارد، بسیار بالا است.

نگاه عینی به همه‌ی مسائل، راهی برای مبارزه با این سرطان خواهد بود. بدون شک اگر به مسائل همان‌طور که هستند، بنگریم؛ درمیابیم که اکثر آن‌ها حتی اگر تماماً تأثیر افکار منفی نباشند، تنها ساخته‌ی ذهن بوده و واقعی نیستند. با توجه دقیق، به‌زودی درمی‌یابیم که این صداها حتی ارزش اتلاف زمان را ندارند؛ باور کنید که اغلب بهترین کار ممکن، نادیده گرفتن این افکار و نگاه عینی به مسائل است.

لبخند

۳- اغلب لبخند بزنید

لبخند تپش قلب را پایین آورده و همچنین بدن را آرام می‌کند؛ زیرا وقتی لبخند می‌زنیم هورمون اندورفین آزاد شده و این ماده خود یک مزیت مثبت برای بدن است.

اغلب لبخند بزنید! هنگام صبح، در طول روز و در اواخر شب، همواره لبخند را بر لب‌های خود حفظ کنید. زمانی که به جای بروز خشم، لبخند را جایگزین می‌کنید، اتفاقات شگفت‌انگیزی رخ خواهند داد.

مشکلات را با یک لبخند زیبا تسلیم کنید؛ به این ترتیب ۲ نکته را درمی‌یابید. یک آنکه برخی از افراد بی‌دلیل نمی‌خندند و به این ترتیب زندگی سیاهی را می‌گذرانند؛ نکته دوم آنکه هرگاه تصمیم بگیریم اغلب بخندیم، در نهایت می‌بینیم ناخودآگاه همواره لبخند بر لب داریم که این کمال مطلوب است. لحظه‌ای که ناخودآگاه لبخند زدید، بدانید که آن لحظه واقعاً خوشحال هستید.

۴- میز کار خود را مرتب کنید

یک میز کار شلخته بازدهی فرد را پایین می‌آورد؛ همچنین وی را پریشان و بیش فعال خواهد کرد که ما ابداً چنین چیزی را نمی‌خواهیم. هنگامی که میز خود را تمیز می‌کنیم، تفکر عمیق راحت‌تر شکل گرفته و بخش تصمیم‌گیری سیستماتیک ذهن به نتایج خوبی دست خواهد یافت.

اکثر مردم درمی‌یابند که بیشترین میزان خلاقیت آن‌ها مربوط به زمانی است که فضای اطراف تمیز و مرتب باشد؛ به این ترتیب آگاهی بیشتری نسبت به کار در حال اجرا خواهند داشت و این خود میزان استرس را کاهش داده و بهره‌وری فرد را افزایش می‌دهد. همچنین نظم‌دهی میز کار، انرژی فرد را بالا برده و او را بیشتر متمرکز می‌سازد؛ زیرا نظم غالباً از بروز هرج و مرج که سرعت پیشرفت روزانه را پایین می‌آورد، ممانعت می‌کند.

۵- موفقیت‌های دوست خود را جشن بگیرید

این یک تمرین ذهنی فوق‌العاده است. از بهترین راه‌های حفظ یک زندگی شاد و آرام، خوشحالی برای موفقیت‌های دیگران است. هنگامی که این کار را انجام می‌دهیم، در واقع احساس خوبی به دوست خود می‌بخشیم که این خود سبب بهتر شدن حال ما می‌شود.

شادی مسری است! تا می‌توانیم شادی دیگران را جشن بگیریم. اگر دریافتید که یکی از همکارانتان جایزه‌ای برنده شده، در خوشحالی وی سهیم باشید. اگر دوست‌تان یک جایزه دریافت کرده، با او جشن بگیرید! هنگامی که ما برای شادی دیگران جشن برپا کنیم، آن‌ها نیز در شرایط مشابه در خوشحالی ما سهیم خواهند بود و این بهترین قسمت ماجرا است که سبب می‌شود احساس بی‌نظیری داشته باشیم. این کار هرگز نمی‌تواند اشتباه باشد، تمام!

۶- به سخنان همسر خود گوش فرا دهید

خداوند همسرمان را به دلیلی وارد زندگی ما کرده و ما می‌بایست به سخنان او گوش فرا دهیم. با سوالاتی نظیر «نظرت درباره‌ی …. چیست؟!» یا «چیزی هست بخواهی به من بگویی؟» شروع کنید، پاسخ‌هایی که می‌شنوید، حیرت‌انگیز خواهند بود. همسر ما با روشن‌بینی و رصد کردن طرز رفتار بدن، بدون آنکه سخنی بگوییم، به‌راستی بینشی خارق‌العاده در وجود ما می‌نهد که کمکی در رسیدن به کمال زندگی است. همسران هر روز در ارتباطات بین فردی شرکت می‌کنند.

۷- برای مدت کوتاهی از تکنولوژی فاصله بگیرید

اگر دستگاه‌های کامپیوتری زندگی ما را تحت کنترل خود درآورند، نمی‌توانیم در تعادل کامل باشیم. باید روزانه، طی یک برنامه مقرر از تکنولوژی فاصله بگیریم. در طول روز تا حد امکان استفاده از کامپیوتر را محدود کرده و تا جای ممکن در وقفه‌های دور از تکنولوژی، به خود استراحت دهید. آیا برای این چالش آماده هستید؟

۸- ورزش کنید

حداقل سه بار در طول هفته ورزش کنید. مهم نیست در اوایل صبح، اواخر شب، تعطیلات آخر هفته و یا در طول روزهای کاری به ورزش تمایل داشته باشیم؛ به‌طور کلی انجام این کار برای حفظ یک زندگی شاد و آرام امری ضروری است؛ همچنین تنش‌های بی‌شمار در دنیای مدرن، ضرورت این ورزش‌های ذهن آگاهی را ایجاب کرده است.

در باشگاه کالری می‌سوزانیم، در آن واحد تنها بر یک فعالیت تمرکز داریم، ذهن آرام است، سطح اضطراب کاهش می‌یابد، عرق کرده و در کنار هزاران فواید دیگر، اغلب به مسائلی غیر از محیط کار فکر می‌کنیم. برای نتیجه مطلوب، می‌بایست در کمترین حالت هفته‌ای سه بار ورزش کنیم.

سخن آخر

یادگیری و ممارست بر این تمرینات ذهن آگاهی، بیشتر از هرکس دیگر به نفع خود فرد است. حال که تکنولوژی تمام محیط اطراف را در برگرفته و بسیاری از مردم تمایلی به جداسازی آن از زندگی خویش ندارند، روی آوردن به نماز و دعای هر روزه، شرکت در شادی موفقیت‌های اطرافیان و گوش سپردن به سخنان همسر، از بهترین راه‌های ممکن برای آگاهی از نحوه‌ی گذران زندگی و کاری که انجام می‌دهیم، به شمار می‌رود.

حفظ یک زندگی شاد و آرام، کار مشکلی نیست. تنها به خود فرد بستگی دارد.

ورزش کنید! از تکنولوژی فاصله گرفته و روی خود سرمایه‌گذاری کنید. زندگی برای توجه به حواس‌پرتی‌ها بسیار کوتاه است.

 

منبع: چطورپدیا