چطور از طریق کار فریلنسری، کسب درآمد کنیم؟

چطور از طریق کار فریلنسری، کسب درآمد کنیم؟

روش اول: تبدیل‌ شدن به یک کارمند آزاد «Freelancer»

 

۱ – با توجه به مهارتی که دارید، تصمیم بگیرید.

تصمیم خود در مورد نوع کار مستقلی که قصد انجام آن را دارید، اتخاذ کنید. مشاغل مستقل و آزاد به‌اندازه کارهای رسمی گسترده هستند و شما باید قبل از شروع این کار، آنچه را که می‌خواهید انجام دهید، مشخص کنید. مهارت‌های خود را به‌عنوان منابع باارزشی که شایستگی متعهد بودن و دریافت وجه دارند، ببینید و قضاوت کنید.

  • در مورد چیزهایی که در آن‌ها خوب هستید، فکر کنید. فقط در مورد مهارت‌هایی که می‌توان به یک فرصت برای تبدیل ‌شدن به یک کارمند آزاد استفاده شود، بیندیشید. به خاطر داشته باشید که مهارت‌های ثانویه شما، مانند تحقیق کردن و نوشتن، می‌تواند به اندازه مهارت‌های منحصربه‌فرد حرفه‌ای شما، مثلاً طراحی گرافیک یا برنامه‌نویسی کامپیوتر، مفید باشد. اگر می‌دانید نویسنده‌ای قوی هستید، می‌توانید به‌عنوان نویسنده آزاد، کسب‌وکار خود را توسعه دهید.
  • باور اینکه شما مهارت و تجربه لازم برای انجام یک کار را ندارید، آسان است اما در حقیقت شما برای شروع کار به‌عنوان یک فریلنسر، واقعاً نیاز به تجربه بسیار کمی دارید. به توانایی‌های خود اعتماد داشته باشید و تمرکز خود را بر تولید کارهای خوب بگذارید.

۲ – برای خود یک نشان تجاری یا برند ایجاد کنید.

برای اینکه در شغل فریلنسی شروع به پیشرفت کنید و برای شما به یک شغل سودآور تبدیل شود، باید در مورد اینکه چگونه کار یا محصولات خود را در معرض فروش قرار دهید، فکر کنید. این کار، ایجاد نشان تجاری (برند) نام دارد. شما باید این نشان تجاری را بر اساس آنچه می‌خواهید در معرض فروش بگذارید و اینکه چگونه این کار را انجام ‌دهید، جدای از بازار رقابت، بسازید. این نشان، هویت شما است و می‌تواند شامل وب‌سایت، آرم، وبلاگ و حساب‌های رسانه‌های اجتماعی شما باشد.

  • نشان تجاری شما باید به‌وضوح با آنچه شما به‌طور ویژه انجام می‌دهید، ارتباط داشته باشد و آنچه عرضه می‌کنید، ارزش خریدن داشته باشد. سعی کنید تمرکز خود را به یک حرفه خاص محدود کنید. به‌عنوان ‌مثال، اگر تصمیم گرفتید به‌عنوان یک نویسنده آزاد فعالیت کنید، ممکن است فقط تصمیم بگیرید که برای سایت‌های مسافرتی و کسب‌وکار آنلاین بنویسید و بنابراین، یک نویسنده آزاد در زمینه‌ی سفر می‌شوید. یا ممکن است تصمیم بگیرید که برای وب‌سایت‌های تجاری و شرکتی بنویسید. متخصص شدن در یک زمینه، در این مورد، در زمینه‌ی بسیار گسترده نویسندگی، شما را برای مشتریان بالقوه جذاب‌تر خواهد کرد، زیرا نشان می‌دهد که شما به‌جای مجموعه‌ای از مهارت‌های عمومی، یک مهارت خاص دارید که در نتیجه آن، یک جایگاه خوب برای شما ایجاد می‌شود.
  • با این ‌حال اجازه ندهید که نشان تجاری، تمرکز اصلی شما باشد. شما می‌توانید دنبال کننده‌های زیادی در اینستاگرام و توییتر داشته باشید؛ از طریق این دنبال کننده‌ها پولی کسب نمی‌کنید اما باعث معرفی و انتشار محصولات شما شده و مشتری‌های بالقوه برای کسب‌‌و‌کار و محصولات هستند. در مورد دنبال کننده‌ها یا انتشار مجدد کارهای خود، نگران نباشید و به‌جای آن، بر تولید کار باکیفیت تمرکز کنید. این راه نهایی برای ساختن کسب‌وکار آزاد و کسب درآمد است.

۳ – یک نمونه کار برای نمایش مهارت‌های خود بسازید.

بسیاری از مشتریان بالقوه برای اطمینان از توانایی انجام کار توسط شما، بیشتر علاقه‌مند به دیدن کارها انجام شده قبلی هستند تا مهارت‌های خاص شما. آن‌ها می‌خواهند نمونه‌هایی از کار شما را ببینند و تصمیم بگیرند که آیا شما برای پروژه خاص آن‌ها مناسب هستید یا خیر. بنابراین ساخت نمونه کارهای قوی، نمونه کارها و پروژه‌های انجام ‌شده گذشته، کلیدی برای ساختن کسب‌وکار شماست و در واقع شما نباید کسب‌وکار فریلنسی خود را تا زمانی که این نمونه کار را آماده نکردید، آغاز کنید. هم‌چنین، این نمونه کارها شامل توصیفاتی از افراد و سازمان‌هایی است که شما با آن‌ها کار کرده‌اید. خواندن نظرات مثبت مشتریان قبلی راجع به کار شما، به ساختن جایگاه مناسب نزد مشتریان جدید کمک خواهد کرد.

  • تولید نمونه کار نیازمند صرف زمان و منابع است. اگر شما نمونه کار قبلی و یا یک کار واقعی که در ازای آن پول دریافت کرده باشید، در دسترس ندارید، با ارائه خدمات به‌صورت حرفه‌ای و رایگان یا با اختصاص وقت آزاد خود، چند نمونه کار درست کنید.
  • به یاد داشته باشید که همیشه کار بیشتر، بهتر نیست. گرچه حجم کاری زیاد ممکن است خوب باشد و به پیشرفت شخص کمک کند، ولی مهم است که کارهای بزرگ را به‌صورت حرفه‌ای و باکیفیت انجام دهید، به‌جای آنکه فقط چندین پروژه کوچک و با کمترین سودآوری جمع‌آوری کنیم. اگر می‌خواهید با مشتریانی کار کنید که پول زیادی به شما پرداخت کنند و درنتیجه درآمد بالایی داشته باشید، پس باید به مشتریان نشان دهید که می‌توانید کاری را انجام دهید که آن‌ها به دنبال آن هستند. باز هم در نظر بگیرید که شما در ابتدای کار خود باید کارهایی به‌صورت رایگان ارائه و در اختیار مشتریان قرار دهید.
  • کار فریلنسی خود را تا زمانی که به‌طور واقعی، محصولات را ایجاد نکرده‌اید یا خدماتی که قصد فروش آن را دارید، آماده نکرده‌اید، شروع نکنید. داشتن نمونه کار به مشتریان نشان می‌دهد که شما واقعاً توانایی انجام کاری که ادعا کرده‌اید را دارا هستید و کارهای مشابه آن را به سرانجام رسانیده‌اید.

۴ – مهارت‌های تجربی کسب‌وکار خود را توسعه دهید.

شما ممکن است یک کارمند آزاد و مستقل باشید، اما باید یک تاجر نیز باشید. برای موفقیت در کسب درآمد به‌عنوان یک فریلنسر و تبدیل آن به یک حرفه، شما باید با اصول کسب‌وکار، مانند مالیات، حسابداری، بازاریابی و غیره آشنا شوید. در بسیاری از موارد، این اصول کسب‌وکار نسبت به خدمات فریلنسی یا محصولی که ارائه می‌دهید، زمان بیشتری صرف می‌کند!

  • با دوستانی، در زندگی واقعی و یا به‌صورت آنلاین، که از طریق کار فریلنسی در مورد همه جزئیات کسب‌وکار اطلاعات داشته و از این طریق کسب درآمد می‌کنند، صحبت کنید. شما همچنین می‌توانید از طریق کتاب‌ها و سایت‌های آنلاین در مورد چگونگی راه‌اندازی و پیشرفت در کارتان اطلاعات کسب نمایید.
  • اگرچه ممکن است به نظر برسد که هیچ‌گونه نگرانی در مورد کسب‌وکار فردی که کار فریلنسی انجام می‌دهد، وجود نخواهد داشت، اما داشتن یک مدل کسب‌وکار با اهداف، نتایج، معیارها و غیره می‌تواند به شما در تعیین حوزه و مقیاس کار خود به‌عنوان یک فریلنسر، کمک کننده باشد. یک مدل کسب‌وکار واضح با چشم‌انداز روشن، به مشتریان نشان می‌دهد که شما در حال انجام یک کار خوب بوده و قراردادهای واقعی و حرفه‌ای منعقد می‌کنید و مشتری با یک فریلنسر حرفه‌ای مواجه است و نه فقط کسانی که در خانه‌های خود با لباس راحتی در حال انجام کار هستند.

۵ – تنظیم یک سیستم فاکتوردهی

بخشی از کار فریلنسی به‌عنوان راهی برای کسب درآمد واقعی، شامل راه‌اندازی یک سیستم برای مطالبه و دریافت هزینه‌ها است. قبل از تماس با مشتریان بالقوه و شروع به انجام کار به‌عنوان یک فریلنسر، برای این کار آماده ‌باشید. خیلی راحت‌تر است که طول مسیر کاری را از ابتدا با حسابداری و صدور صورتحساب انجام گیرد تا اینکه این کار را به بعداً موکول کنیم. یک چارچوب مالی ایجاد کنید که به شما امکان می‌دهد، امور مالی را به‌صورت سازمان‌یافته نگهداری نمایید. انجام این کار همچنین به شما کمک خواهد کرد تا میزان درآمد کسب شده از کارتان را پیگیری کنید و بررسی کنید که آیا شما از انجام این کار سود می‌برید یا خیر. برای مدیریت هزینه‌ها کارهای زیر را انجام دهید:

  • قیمت خدمات یا محصولاتی که ارائه می‌دهید را تنظیم کنید. هزینه یک ساعت کار یا یک قطعه/محصول را تعیین کنید. آماده ‌باشید تا در مورد خدماتی که ارائه می‌دهید (به‌عنوان‌ مثال، خرابی) و در ازای آنها هزینه دریافت می‌کنید، توضیح دهید.
  • برگه‌های صورتحساب را به‌صورت الگو ایجاد کنید. به‌عنوان ‌مثال با استفاده از یک ابزار پردازش کلمه (مانند مایکروسافت اکسل)، یک فاکتور که حاوی تمام اطلاعات مهم، مانند خدمات ارائه شده، هزینه، پرداخت، آدرس پرداخت ‌کننده، گیرنده وجه و غیره باشد را طراحی کنید.
  • ایجاد یک طرح حسابداری و باز کردن یک حساب بانکی تجاری. اغلب بانک‌ها، خدمات و هزینه‌های ویژه‌ای برای حساب‌های بانکی تجاری دارند.
  • محاسبه کنید چه مقدار پول باید پرداخت کنید و هزینه‌های مربوط به مالیات را کنار بگذارید.

۶ – یافتن مشتری

هنگامی‌که شما یک نمونه کار آماده کردید، وقت آن رسیده که برخیزید و یک گام به سمت مشتریان خود بردارید و کار را شروع کنید. کار موفقیت‌آمیز فریلنسی یک بازی با اعداد است: هرچه به مشتریان بالقوه بیشتری دسترسی پیدا کنید، احتمال بیشتری وجود دارد که کاری به شما محول شود و مهم‌تر از همه، هزینه‌ای به شما پرداخت شود. شما می‌توانید از یک شبکه شخصی خود مثل خانواده، دوستان و همکاران قدیمی شروع کنید و نهایت بهره‌مندی را از آن‌ها ببرید. از آن‌ها برای ارجاع کارهای مرتبط‌شان کمک بخواهید؛ این اقدام می‌تواند به راه‌اندازی برخی کارها کمک کرده و از این طریق بتوانید در کار فریلنسی پیشرفت کنید. شما باید برای کسب درآمد خوب، اولین حرکت را انجام دهید و آن را در موارد مختلف، گسترش دهید. هنگامی‌که محصولات یا خدمات خود را به مشتریان جدید ارائه می‌دهید، در ابتدا فقط به سمت آن دسته از مشتریانی که آشنا هستند، گام بردارید و گام بعدی به سمت تعداد زیادتری از مشتریان خواهد بود.

  • قاعده ۱۰ قبل از ۱۰ را امتحان کنید. قبل از ساعت ۱۰ صبح در طول هفته کاری به ۱۰ نفر از مشتریان بالقوه متصل شوید.
  • اگر هنوز مشغول انجام مشاغل دیگری هستید، برخی از اوقات آزاد خود را برای شروع به راه‌اندازی یک شبکه از مشتریانی که در آینده می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید، اختصاص دهید.
  • برای اینکه نشان تجاری خود را به‌درستی طراحی کنید، باید بدانید که مشتریان هدف شما چه کسانی هستند. به یاد داشته باشید که کسب‌وکارها مایل به کار با فریلنسرهایی هستند که به نظر می‌آیند که خدمات/محصولات خود را فقط برای رفع نیازهای این شرکت‌ها طراحی کرده باشند.
  • شما می‌توانید از یک بازار کار آزاد استفاده کنید. تعداد زیادی بازارهای آزاد (فریلنس) مانند پونیشا و پارسکدرز وجود دارند که می‌توانید خدمات خود را در این مکان‌ها ارائه دهید و در جستجوی مشتری برای کار خود باشید. این روش می‌تواند برای شروع به کار فریلنسی بسیار مفید باشد.

روش دوم: درک کار فریلنسی

۱ – چشم‌انداز روشنی داشته باشید

هدف خود را بشناسید و به سمت آن گام بردارید. بزرگ‌ترین مانع برای کار فریلنسی، غلبه کردن بر موانع ذهنی است که می‌گوید: «شما نمی‌توانید و نباید این کار را انجام دهید.» برای غلبه بر این احساس، به خودتان نشان دهید که کار فریلنسی، کاری نیست که شما فقط به دلیل اینکه آن را در منزل انجام می‌دهید، به آن تمایل دارید، بلکه این کار، یک برنامه‌ریزی برای تجارت است. این کار فقط یک ایده فوق‌العاده نیست، بلکه یک کسب‌وکار واقعی است.

  • یکی از راه‌های مفید برای شروع کار فریلنسی به‌عنوان یک انتخاب خوب، رسمی کردن روند آن است. یک نام، یک آرم یا یک نوع خط خاص برای کسب‌وکار خود انتخاب کنید. هنگامی‌که شما چشم‌اندازی از کار را برای خود طراحی می‌کنید، پذیرفتن کار فریلنسی به‌عنوان یک کسب‌وکار واقعی که توسط شما راه‌اندازی می‌شود، آسان‌تر خواهد بود. با ایجاد یک نام تجاری و ایجاد یک چشم‌انداز برای نشان تجاری شرکت خود، کار را آغاز کنید.

۲ – زمانی را برای ورود به کار فریلنسی صرف کنید.

برای ورود به حرفه فریلنسی نمی‌توانید بدون درنگ تمام شرایط را زیر پا بگذارید و سریعاً وارد این کار شوید. کار فریلنسی می‌تواند راهی عالی برای کسب درآمد باشد، ولی نیاز است که زمان قابل‌توجهی برای ساختن آن صرف شود.

قبل از تصمیم‌گیری برای استعفا دادن از کار دیگر و شروع کار فریلنسی، اطمینان حاصل کنید که کاملاً متعهد به صرف زمان و تلاش برای تبدیل‌ شدن به یک فریلنسر هستید.

  • در نظر داشته باشید که بسیاری از مراحل توضیح داده شده در قسمت اول را می‌توانید همزمان با انجام کار ثابت و روزانه خود و در زمان‌های آزاد از روزتان انجام دهید. در زمانی ‌که هنوز درآمد ثابت دارید، بر روی مقدمات مربوط به کار فریلنسی تمرکز کنید، در این حالت، احساس مطمئن‌تر و راحت‌تری برای این پرش خواهید داشت.

۳ – برای پیشرفت آهسته و کٌند آماده ‌باشید.

در هر کسب‌وکار، دوره‌های پیشرفت آهسته و کٌند وجود دارد. این دوره‌ها برای کار فریلنسی شما نیز وجود خواهند داشت. احتمال دارد شما دچار استرس شوید و فکر کنید که کار شما به شکست ختم می‌شود، اما بدانید تمام صنایع همیشه از جریان‌های پٌر افت‌وخیز و شکست‌ها عبور می‌کنند و در نهایت به روزهای اوج و پرفروغ می‌رسند.

  • اطمینان حاصل کنید که برای روزهایی که کارتان پیشرفت خوبی ندارد، برنامه‌ریزی کرده‌اید. این برنامه‌ریزی می‌تواند تصمیم به تغییر قیمت‌ها و یا طرح‌هایی برای پس‌انداز یا کارهایی از این قبیل باشند.
  • هرچه تجربه بیشتری در کار فریلنسی داشته باشید، بهتر می‌توانید دوره‌های اوج پیشرفت و روزهای کم‌فروغ کار را شناسایی کنید. درنهایت، می‌توانید زمانی که روند پیشرفت کار آهسته می‌شود را پیش‌بینی کرده و دیگر نگران نباشید زیرا این روال کار خواهد بود و پس از گذر از این دوره، روزهای اوج کار می‌رسند.

۴ – برای پاسخگویی به خود آماده کنید.

ازآنجایی‌ که به‌عنوان یک کارمند آزاد، شما رئیس خود هستید، لازم است اطمینان حاصل کنید که کارهای مورد نیاز را انجام می‌دهید. در حالی ‌که اکثر مردم از این نظر که در این کار رئیسی را نمی‌بینند که بالای سر آن‌ها ایستاده باشد، هیجان‌زده می‌شوند، باید به یاد داشته باشید که در کارهای غیرفریلنسی، رئیس به کارمندان انگیزه می‌دهد و در مورد پیشرفت در کار بازخورد می‌دهد. بدون یک رئیس، شما باید این کار را بیشتر اوقات، خود انجام دهید.

  • متعهد شوید بازخوردی از کارهایی که انجام داده‌اید، در امور روزانه و هفتگی خود به نمایش بگذارید تا مطمئن شوید که در حال رسیدن به اهداف خود هستید. اگر این‌طور نیست، پس باید در عادات و سیستم کار خود تغییری ایجاد نمایید.
  • سایر افراد، به‌عنوان‌ مثال سردبیران یا مربیان در صورتی که یک نویسنده باشید، می‌توانند برای ارائه پاسخگویی به شما کمک کنند. در پایان روز، هرچند شما رئیس هستید، پس مثل رئیس رفتار کنید.

۵ – آماده ‌باشید که در مورد خودتان زیاد صحبت کنید.

به‌عنوان یک کارمند آزاد، به‌ویژه یک تازه‌کار، شما باید بسیار درباره خودتان، آنچه را انجام می‌دهید و آنچه را انجام داده‌اید، صحبت کنید. شما تاجر خود هستید. فرصت‌ها می‌توانند از مکان‌ها و شرایط غیرمنتظره‌ای بیرون بیایند، بنابراین مهم است که شما با جملات کمی راجع به خودتان، خود، خدمات و محصولات مربوط به کار فریلنسی که می‌توانید انجام دهید را ارائه دهید. خواه در یک مهمانی در تعطیلات باشید یا در نمایشگاه کسب‌وکار، از فرصت استفاده کرده و خود و کارتان را معرفی نمایید. اگر فرد کم‌صحبتی هستید و چندان اهل صحبت کردن و برقراری ارتباط نیستید، سعی کنید آنچه را می‌خواهید بیان کنید، بنویسید و آن‌قدر تمرین کنید تا به‌صورت طبیعی بتوانید صحبت کنید. با گذشت زمان، شما بهتر می‌توانید در مورد خودتان صحبت کرده و خودتان را تبلیغ کنید. کمی تلاش برای موفقیت در جهان فریلنسی لازم است.

  • اطمینان حاصل کنید که کارت‌های تجاری مربوط به کسب‌وکار خود را ساخته‌اید، بنابراین شما می‌توانید آن‌ها را هر زمان که با کسی به‌طور اتفاقی برخورد می‌کنید و شروع به صحبت می‌کنید، پخش کنید. این‌ها یک راه قدیمی اما هنوز هم مناسب، برای سر زبان انداختن نام شما می‌باشد.

۶ – چگونه به‌طور مؤثر با تنها بودن خود مواجه شویم.

فقدان تعامل اجتماعی و ارتباطی که در محیط‌های اداری وجود دارد، می‌تواند باعث شود یک فریلنسر، احساس تنهایی و انزوا کند. در حالی‌ که شما باید یاد بگیرید که بدون انگیزه گرفتن از دیگران، اهداف خود را هدایت کرده و وظایف خود را انجام دهید، همچنین باید مراقب باشید که با مستقر شدن در یک مکان مشخص، در معرض احساس تنهایی و دوری از اجتماع قرار نگیرید. سعی کنید یک بار در روز یا دو روز در هفته محیط کار خود را تغییر دهید، به‌طور مثال می‌توانید، کامپیوتر خود را به یک کافی‌شاپ محلی ببرید و در آنجا کار کنید. حتی فقط شنیدن صحبت‌های نامشخص افراد در تعاملات اجتماعی می‌تواند باعث شود که شما کمتر احساس تنهایی کنید.

  • شما همچنین می‌توانید برای صرف ناهار یا قهوه، با کارمندان آزاد دیگر (فریلنسرها) را ملاقات کنید و در مورد مشکلات، نگرانی‌ها و موضوعات دیگر بحث کنید. تعداد زیادی از گروه‌های شبکه‌های تجاری محلی وجود دارند که می‌توانند افرادی را که به‌طور مستقل برای خود کار می‌کنند و معمولاً دور از هم هستند را به یکدیگر متصل کنند.
  • همچنین شما می‌توانید کارهای کوچکی انجام دهید که از احساس تنها بودن رهایی پیدا کنید. به‌عنوان‌مثال، به‌جای ارسال ایمیل، با شخصی که برای وی کار انجام می‌دهید، تماس بگیرید.

منبع : چطورپدیا

۷ مهارت‌ اساسی برای ساختن زندگی رویایی چیست؟

۷ مهارت‌ اساسی برای ساختن زندگی رویایی چیست؟

جای خالی که در جمله بالا مشاهده می‌کنید، برای این در آنجا قرارگرفته است که شاید شخص مناسب‌تر برای پر کردن این جای خالی خود شما باشید. همه ما افرادی خاص با ویژگی‌های منحصربه‌فرد و با پیشینه‌های متفاوت فرهنگی و اجتماعی هستیم. هرکدام از ما در مرحله متفاوتی از زندگی خود قرار داریم، بنابراین جمله بالا برای هرکدام از ما می‌تواند معنی متفاوتی داشته باشد.

اگر شما به‌طور حرفه‌ای در حال انجام کاری هستید، چرا این حیطه کاری را بر‌گزیده‌اید؟ آیا شغلی است که به آن علاقه زیادی دارید و برای شما رضایتِ خاطر به ارمغان می‌آورد؟ یا فقط به دلیل این است که رشته تحصیلی این کار را در دانشگاه مطالعه کردید و با مهارت‌هایی که آموختید کاری را پیدا کرده و استخدام شدید؟ شاید هم به دلیل درآمد بالایی است که از انجام این کار کسب می‌کنید یا می‌دانید که در آینده کسب خواهید کرد.

ساختن زندگی رویایی

اگر در آستانه بازنشستگی بودید چه؟ بیایید فرض را بر این بگذاریم که فقط دو یا سه سال مانده که بازنشست شوید. آیا در سی، چهل سالی که گذشت تمام کارهایی که می‌خواستید انجام دهید را انجام داده‌اید؟ اهداف یا رؤیاهای به سرانجام نرسیده‌ای دارید؟ آیا تا این لحظه از زندگی از دستاورد‌هایی که داشته‌اید، تمام تصمیمات و خطرهایی که به‌ جان خریده‌اید، راضی و خشنود هستید؟

قطعاً بسیاری از ما بعد از دانشگاه، با این امید سر از محل کار خود درمی‌آوریم که با کسب درآمدی مناسب ایجاد ثبات اقتصادی، به این توانایی برسیم که علایق خود را پیگیری کنیم و کارهایی که دوست داریم را انجام دهیم. در شغلی که داریم جای پای خود را محکم می‌کنیم و با گذشت زمان نیم‌نگاهی هم به فهرست امیال و آرزوهایمان خواهیم داشت. اگر به دو سال گذشته نگاه کنید، چه مقدار از زمان خود را صرف کارهایی کرده‌اید که دوست دارید و از انجام آنها لذت می‌برید؛ کارهایی که حس زیبای مفید بودن و رضایتمندی را به شما القاء می‌کند؟ آیا برده کار خود و اقتصاد شده‌اید یا برده فرزندانتان؟ یا اینکه میان کار و علایق خود توازن ایجاد کرده‌اید؟

چه زمانی می‌توان گفت، دیگر کافی است؟!

متأسفانه بسیاری از ما، زنده‌ایم برای کار کردن. واقع‌گرایان می‌گویند: اگر شما رویکرد کار برای زندگی را برگزینید؛ با این ‌حال هنوز هم نیازمند پشتیبانی مالی هستید. پول است که قدرت می‌آورد. جهانی که امروزه در آن زندگی می‌کنیم، چنین است. پس اگر پول کافی به دست نیاورید، لذت بردن واقعی از زندگی سخت می‌شود. بدون پول سخت می‌توان خوشحال بود؛ پس در تلاش برای فراهم آوردن مادیات و یک زندگی شایسته، بسیاری از ما تمام عمر خود را صرف مال‌اندوزی می‌کنیم. آیا روزی می‌رسد که به خود آییم و ببینیم که پولِ زیادی داریم؟ به چه قیمتی؟

بسیاری از مؤسسین شرکت‌های بزرگ، میلیونرها و حتی بیلیونرها بر سر این موضوع اتفاق‌نظر دارند که پول تمام خوشبختی‌های دنیا را برای شما به همراه نمی‌آورد. پول داشتن خوب است، اما تمام خواسته‌های شما را عمیقاً برطرف نمی‌کند. به جایی می‌رسید که به اصطلاح همه‌چیز دارید و با این ‌حال یک حس پوچی و بیهودگی به شما دست می‌دهد؛ یک جای خالی که باید پر شود، نه با پول و دارایی‌های مالی. پس سؤال اینجاست که اگر ثبات اقتصادی، جایگاه اجتماعی و دارایی‌های مالی را در نظر نگیریم، چه چیز بیشتری در زندگی وجود دارد؟ چگونه می‌توانیم کار را به بخشی از زندگی تبدیل کنیم، جای اینکه تمام زندگی ما را دربربگیرد؟ شاید بهتر باشد در تفکراتمان برای واژه زندگی به دنبال مفهوم تازه‌ای باشیم.

هدف شما در زندگی چیست؟

طبیعت زندگی چیست؟ زندگی برای شما چه مفهومی دارد؟ آیا هدف خاصی دارید؟ اگر فقط به دنبال کار باشیم، کار تمام چیزی است که خواهیم یافت؛ اما اگر به‌طور هدفمند به دنبال حرفه خاصی باشیم، چیزی بیش از یک کار ساده خواهیم یافت. راه خدمت به بشریت و آن مفهوم والاتر در زندگی که به دنبالش بودیم را خواهیم یافت. موافق نیستید؟

تحقیقات نشان داده که یافتن هدف و معنا در زندگی خوشبختی و رضایت کلی را افزایش می‌دهد؛ سلامت جسمی و روانی را بهبود می‌بخشد، باعث افزایش انعطاف‌پذیری و عزت‌نفس می‌شود و از احتمال ابتلا به افسردگی می‌کاهد. پس نکته قابل‌توجه این است که خوشحالی در زندگی به‌تنهایی کافی نیست، چراکه خوشحالی مانند موجی از احساسات است که می‌گذرد و همیشگی نیست. چه‌بهتر که در زندگی به‌جای خوشحالی به دنبال معنا و مفهوم باشیم.

معنای زندگی، تنها در مورد بالا بردن ارزش‌های خویشتن نیست، بلکه برای ارج نهادن به لحظه حال است. با وجود اینکه خوشحالی حسی است که در لحظه درک می‌شود، در نهایت مانند دیگر احساسات محو می‌شود. تأثیرات مثبت و احساسات لذت‌بخش، کوتاه و زودگذر هستند. مقدار زمانی که مردم می‌گویند احساس خوب یا بدی دارند، با خوشحالی هماهنگ است، اما هرگز با معنای زندگی همخوانی ندارد.

به طرز کنایه‌آمیزی، کسانی که فقط به دنبال خوشبختی بوده‌اند، درنهایت خود را ناراضی‌تر از بقیه می‌یابند. به گفته ویکتور فرانکل، از بازماندگان هولوکاست و عصب‌شناس معروف استرالیایی: «همین به دنبال خوشبختی بودن است که خوشبختی را از ما می‌رباید»؛ مصداق همان مثال است که دنبال کردن ثروت با هدف خوشبختی دقیقاً همان چیزی است که باعث نارضایتی خیلی‌ها شده است.

پس دوباره به این جمله بنگرید: «در زندگی مفاهیم مهم‌تری از ــــــــــ هم وجود دارد».

آیا به پاسخ معناداری رسیده‌اید؟ اگر تا به اینجای متن را مطالعه کرده‌اید و اکنون در فکر فرو رفته‌اید و سعی دارید که هدف واقعی خود در زندگی را بیابید، دلسرد نشوید؛ ما در این سفر همراهتان هستیم تا به شما کمک کنیم که چارچوب ذهنی و فعالیت‌های خود را در راستای رسیدن به معنای واقعی زندگی تغییر دهید.

هر آنچه که در زندگی می‌توانید به انجام برسانید به دانستن هفت مهارت اساسی بستگی دارد. داشتن این مهارت‌ها نیازهای ضروری شما برای رسیدن به موفقیت است و شما را در راهی قرار می‌دهند که در انتها به رضایتمندی و معنای واقعی در زندگی برسید. بهترین جای ماجرا این است که این مهارت‌ها درون تک‌تک ما وجود دارند. مشکل اینجاست که ما همیشه به بهترین شکل از آنها استفاده نمی‌کنیم و حتی گاهی از قدرتی که این مهارت‌ها در کمک به بهبود وضعیت زندگی ما دارند، بی‌خبر هستیم.

هرکدام از این مهارت‌ها به‌نوبه خود خاص و ویژه هستند و می‌توانند در مراحل مختلف زندگی و در رویارویی با مشکلات به ما کمک کنند؛ اما این هفت مهارت اساسی با یکدیگر می‌توانند به شما این امکان را ارائه دهند که هر موقعیتی را به نفع خود تغییر دهید. مهم نیست که در چه مرحله‌ای از زندگی قرار دارید، به دنبال چه چیز هستید یا چه حسی را کم دارید؛ وقتی که نه تنها از یک یا دو، بلکه از هفت مهارت اساسی بهره می‌برید، راه شما برای رسیدن به معنا در زندگی بسیار هموارتر از قبل خواهد بود.

هفت مهارت اساسی

بیایید با یکدیگر این هفت مهارت اساسی را به‌طور مختصر مرور کنیم.

خلاقیت

مهارت اول: خلاقیت

خلاقیت به شما این امکان را می‌دهد که برای مشکلات راه‌حل‌های خاصی بیابید و به مسائل به‌گونه‌ای بنگرید که شاید پیش ‌از این انتظار چنین نگرشی را از خود نداشتید. خلاقیت چیزی فراتر از تصورات هنرمندانه و زیبایی‌شناسی و یکی از ستون‌های اصلی «تغییر» است.

مهارت دوم: یادگیری

بدون یادگیری شما قادر به پیشرفت در زندگی نخواهید بود. با این ‌حال افراد بسیاری وجود دارند که از قافله عقب می‌مانند، نه به این دلیل که آنها توانایی فکری ندارند بلکه به این دلیل که نمی‌دانند چگونه می‌توانند به‌طور مؤثر یاد بگیرند.

حافظه

مهارت سوم: حافظه

در کنار همه اینها ما حافظه را داریم که یکی از مهم‌ترین عناصر است؛ چراکه بدون آن هیچ‌چیز ندارید که بدان رجوع کنید و تمام یادگیری‌ها و تجاربی که بر روی این زمین داشته‌اید، بدون برداشت باقی می‌مانند. با این حجم از اطلاعات موجود و روزافزون، چگونه می‌توانید این تمام این دانش را ذخیره کنید؟

مهارت چهارم: تمرکز

همه فعالیت‌هایی که انجام می‌دهید، شامل مقدار معینی از تمرکز است. این فعالیت‌ها ممکن است شامل بالا رفتن از پله‌های ترقی شغلی باشد و یا مسئولیت‌پذیری به‌عنوان یک پدر یا مادر. تمرکز به‌سان جریانی است که شمارا به سمت اهدافی که دارید سوق می‌دهد. بدون تمرکز، راه خود را گم می‌کنیم، انگیزه ادامه دادن را از دست می‌دهیم و حس می‌کنیم که از مسیر پیشرفت خارج ‌شده‌ایم.

مهارت پنجم: انگیزه

بسیاری از ما از زندگی، شغل و مسئولیت‌هایی که داریم راضی نیستیم چراکه انگیزه لازم و آن هدف کلیدی که پیش‌تر در موردش سخن به میان آمد را در خود نمی‌بینیم. انگیزه به پیشرفت شما کمک می‌کند و تمرکز لازم برای رسیدن به اهداف را به شما ارزانی می‌دارد.

مهارت ششم: عادات

همان‌طور که هر روز تازه پر از کارهای روزمره است؛ از آماده شدن برای کار گرفته تا خواباندن بچه‌ها در شب و گذراندن وقت با خانواده در آخر هفته، تمام اینها نتایج عاداتی است که در طول زمان تثبیت ‌شده‌اند؛ بنابراین، عادات نقش بزرگی در زندگی شما ایفا می‌کنند. دنبال کردن خوشبختی، پول و یا معنا در زندگی، همه اینها به عادات شما بستگی دارد. اگر می‌بینید که تحت تأثیر عادات بد و منفی قرار گرفته‌اید، احتمال اینکه در راه رسیدن به اهدافتان با مشکل مواجه شوید، بیشتر است.

مهارت هفتم: زمان

عادات بد همچنین منجر‌ به استفاده غلط از زمان یا مدیریت نادرست زمان می‌شود. شاید این احساس را داشته باشید که به دلیل مدیریت نادرست زمان، ثبات شغلی لازم را ندارید. زمان زیادی را مشغول به کار هستید، درحالی‌که خروجی و تولید قابل قبولی ندارید. یا اینکه عادات مشخصی دارید که زمان را از شما می‌گیرد، زمانی که می‌تواند صرف انجام کارهای مفیدتر شود. شاید در مسیر بازنشستگی قرار دارید و فکر می‌کنید دیگر برای یافتن معنایی تازه در زندگی دیر شده است. زمان زیادی برای آغاز یک ماجراجویی تازه باقی نمانده است.

آیا آمادگی این را دارید که از زندگی خود لذت ببرید؟

حقیقت ساده این است که اگر این هفت مهارت را در خود تقویت کنید، خواهید دید که در هر مرحله‌ای از زندگی که باشید، یافتن معنای زندگی و رسیدن به اهداف و آرزوهایی که در سر دارید، امکان‌پذیر است. هیچ روش جادویی برای فهمیدن زندگی وجود ندارد. مهارت‌ها از روز اول وجود داشته‌اند، شما فقط باید یاد بگیرید که چگونه از آنها برای رسیدن به موفقیت بهره ببرید.

ما برای نشان دادن راه به شما اینجا هستیم. هدف چطورپدیا تجهیز شما با بهترین ابزار برای بالا بردن قدرت بهره‌وری، انگیزه و تمرکز برای رسیدن به هدف واقعی زندگی، در کوتاه‌ترین زمان ممکن است. در این سفر برای تغییر همراه ما باشید تا به شما نشان دهیم که چگونه هفت مهارت اساسی خود را بهتر کنید و درنهایت تبدیل به فرد جدیدی شوید. کسی که آماده است با سرعت بسیار بالاتری به دنبال اهدافش برود و یا اهداف تازه‌ای را بدون محدود ‌شدن به زمان، سن و یا مسئولیت‌های مختلف پیدا کند. اگر به دنبال شانسی دوباره بوده‌اید و یا مدتی است که در حاشیه مانده‌اید، این فرصت شماست که دوباره پیشرفت کنید. هر‌کسی می‌تواند تغییر کند. آیا آمادگی این را دارید که از زندگی خود لذت ببرید؟ برای آغاز سفر خود، در ادامه مقالات سبک زندگی درچطورپدیا را کلیک کنید.

 

منبع: چطورپدیا

چگونه از شر بدهی خلاص برای همیشه شویم؟

چطور از شر بدهی خلاص برای همیشه شویم؟

چطور از شر بدهی خلاص برای همیشه شویم؟

گام اول: شناسایی تمام قرض‌ها

اولین مرحله از پرداخت قرض‌ها، دانستن میزان کل بدهی است. وقتی‌که همه‌چیز را به‌صورت مکتوب در مقابل خود دارید، ایجاد یک برنامه عملی آسان‌تر خواهد بود. با توجه به میزان بدهی‌های شما این کار همچنین می‌تواند به شما نشان دهد که وضعیت از آن‌چیزی که فکر ‌می‌کردید، بهتر است. به ترتیبی که در زیر آمده، می‌توانید قرض‌های خود را شناسایی کنید.

۱- بدهی خود را بپذیرید

قبل از شروع به شناسایی بدهی‌ها، برای پردازش این موضوع لحظه‌ای درنگ کنید و بیندیشید که شما بدهکار هستید، ولی می‌خواهید که از این وضعیت رها شوید. اشتباهات گذشته، پرداخت‌های عقب ‌افتاده و خرج‌های زیادی را فراموش کنید و خود را ببخشید.

۲- ‌یک صفحه پیگیری بدهی بسازید

واقعاً عجیب است که چه تعداد کمی از افراد برای دانستن مقدار دقیق قرض‌های خود یک صفحه مکتوب می‌سازند. به‌احتمال ‌زیاد، این قضیه ازاینجا نشأت می‌گیرد که افراد نمی‌خواهند گناه مقروض بودن را بپذیرند؛ اما اگر این مسئله را نادیده بگیریم، رهایی از قرض تقریباً ناممکن می‌شود. یک صفحه اکسل مایکروسافت یا گوگل باز کنید و لیست تمامی قرض‌های خود را بنویسید. ابتدا با نام شخص حقیقی یا حقوقی که به آن بدهکار هستید، شروع کنید. نرخ بهره، مجموع تعرفه، طول مدت وام (در صورت وجود) و حداقل مبلغ قابل پرداخت برای هر قسط را بنویسید. این موارد شامل وام‌های دانشجویی، قرض از دیگران و هر ‌گونه بدهی دیگری هم می‌شود.

۳- مبلغ کل قرض‌هایتان را حساب کنید

پس از ایجاد صفحه بدهکاری و برداشتن قدم‌های لازم برای تکمیل آن، حالا مبلغ کل قرض‌های خود را حساب کنید. ‌انجام این کار بسیار مهم است چراکه در این صورت یک نقطه شروع و یک هدف واضح خواهید داشت که برای رسیدن به آن باید تلاش کنید.

گام دوم: اولویت‌بندی بدهی‌های

تمام بدهی‌ها مشابه و یکسان نیستند. این نکته بسیار مهم است که بدانیم انواع مختلفی از بدهی‌ها وجود دارد. بدهی‌های خوب و بد.

بدهی‌های بد و بدهی‌های خوب را بشناسید

پرداخت برای اقلامی که می‌خواهید، به‌جای مواردی که همیشه نیاز دارید را بدهی‌ بد گویند. البته ممکن است گاهی شرایط اضطراری باعث تمام شدن سرمایه شما گردد، با ‌این ‌حال اکثر مواقع خرج‌های اضافی یا به‌اصطلاح ولخرجی است که باعث چنین اتفاقی می‌شود. بدهی‌هایی مانند وام‌های با سود بالا را بدهی‌های بد خوانده می‌شوند. اغلب سود وام‌های بانکی در ایران بین ۱۰% تا ۲۸% است. بدهی خوب به‌عنوان نوعی سرمایه‌گذاری برای آینده محسوب می‌شود. سه نوع رایج ازاین‌گونه بدهی‌ها شامل: وام دانشجویی، وام بانکی کار آفرینی با سود کم و وام تجاری است.

 کمترین نرخ بهره را پیدا کنید

گام سوم: کمترین نرخ بهره را پیدا کنید

هرچه نرخ بهره بیشتر باشد، بازپرداخت اقساط و خارج شدن از زیر بدهی سخت‌تر و طولانی‌تر خواهد بود. در صورت امکان بهتر است که وام‌ها و تسهیلات اعتباری با نرخ بهره پایین انتخاب کنید تا سریع‌تر از بدهی‌ها رها شوید. بدین منظور در زیر راهنمایی‌هایی آورده شده است:

امتیاز اعتباری خود را بالا نگه‌ دارید

امتیاز اعتباری و وضعیت حساب شما برای گرفتن وام جدید با بهره پایین تأثیر بسیار زیادی دارد. در صورت پایین بودن امتیاز اعتباری، برای گرفتن وام با بهره پایین شانس بسیار کمی خواهید داشت. برای بالا نگه ‌داشتن امتیاز اعتبار حساب خود از این راهکارها استفاده کنید:

  • بازپرداخت‌ها را عقب نیندازید.
  • هیچ‌گاه بیش از ۳۰% از اعتبار خود را مصرف نکنید.
  • به دنبال وام‌های سنگین و طولانی‌مدت نباشید.
  • به‌طور مستمر وضعیت امتیاز حساب خود را رصد کنید.

گام چهارم: تصمیم بگیرید کدام بدهی را اول بپردازید

با شناخت انواع مختلف بدهی و نرخ بهره، اکنون می‌توانید پرداخت بدهی را آغاز کنید. با صرف‌نظر از اینکه این بدهی مربوط‌‌ به وام مسکن یا وام‌های با سود بالا است، در ابتدا تمرکز خود را بر پرداخت بدهی بد بگذارید. سعی کنید ابتدا بدهی را بپردازید که نرخ بهره بیشتری دارد. اگر چند وام با نرخ بهره متفاوت دارید، با وامی که نرخ سود سالانه بالاتری دارد، شروع کنید. شما در ‌واقع با حذف وامی که نرخ سود بالایی دارد، می‌توانید پول بیشتری پس‌انداز کنید.

۱- نرخ بهره خود را پایین آورید.

اگر اعتبار خوبی دارید، از سود پول ذخیره شده در بانک برای پرداخت بخشی از اقساط استفاده کنید. این روشی عالی برای کاهش هزینه‌های بهره است و هر ماه پول شما را پس‌انداز خواهد کرد.

۲- ابتدا وام‌های با سود بالای خود را تسویه کنید.

اگر نمی‌توانید نرخ بهره را در برخی از وام‌های با سود بالا پایین بیاورید، پس اول وام با سود بالا را پرداخت کنید. به این ترتیب، شما هزینه کلی سود خود را با کاهش تراز این وام‌ها کم خواهید داد.

۳- در صورت امکان بیشتر از حداقل میزان قسط بپردازید

پرداخت کمترین نرخ باعث می‌‌شود نرخ سود، پرداخت‌های شما را خنثی کند، با این کار به‌نوعی خود را در چاهی می‌اندازید که خارج شدن از آن بسیار سخت خواهد بود. پرداخت حتی یک مقدار ناچیز بیشتر از کمترین نرخ سود به شما کمک می‌کند که بدهی خود را سریع‌تر بپردازید.

۴- وام جایگزین با نرخ سود کمتر پیدا کنید. در صورتی که بتوانید یک وام با نرخ بهره کمتر پیدا کنید و بدهی‌های خود را پرداخت نمایید، در پرداخت کل بدهی‌ها صرفه‌جویی خواهید داشت؛ همچنین خواهید دید که مدیریت یک پرداخت در هر ماه از  تعداد پرداخت‌های زیاد آسان‌تر است. دقت داشته باشید که استفاده از وام جایگزین تنها در صورتی مجاز است که نرخ بهره وام جدید از سود وام‌های قبلی کمتر باشد.

گام پنجم: برای پرداخت سریع بدهی موانع را کنار بزنید

ایجاد یک صفحه پیگیری بدهی، برنامه‌ریزی و اولویت‌بندی کار ساده‌ای است ولی مقاومت در برابر وسوسه‌ها آسان نیست.

۱- پیگیری بدهی‌ها را به خودتان یادآور شوید

«اگر نمی‌توانید اندازه‌گیری کنید، مدیریت را هم نمی‌توانید انجام دهید». پیتر دراکر

برای اطمینان از اینکه بدهی را به‌سرعت پرداخت کنید، پیگیری بسیار مهم است. همان‌طور که هنگام ورزش‌کردن نتایج را اندازه‌گیری می‌کنید، لازم است که به‌طور مداوم بدهی خود را پیگیری کنید. با یک یادآور هفتگی شروع کنید و با وارد شدن به سیستم اعداد به‌روز‌رسانی شده را وارد می‌کنید. آیا بدهی شما کمتر شده، بیشتر شده یا اعداد مشابه قبل مانده است؟

پیگیری بازپرداخت وام دانشجویی می‌تواند انگیزه شما را به میزان قابل‌توجهی افزایش دهد. زمانی که می‌بینید مجموع بدهی کاهش ‌یافته است، اعتماد به ‌نفس شما افزایش خواهد یافت. برای خود اهداف هفتگی و ماهیانه تعیین کنید تا با کسب بردهای کوچک به حرکت ادامه دهید.

۲- همه‌چیز را به‌صورت سیستمی ثبت کنید

برای اینکه بتوانید از زیر فشار بدهی خارج شوید، هرماه با ثبت تمام صورت‌حساب‌های خود به‌صورت سیستمی نقش تصمیمات احساسی را کمرنگ کنید.

 ۳- از پیش برنامه‌ریزی کنید

پرداخت بدهی‌ها نیازمند مقداری فداکاری و گذشت است اما با برنامه‌ریزی درست می‌توانید به هدف خود برسید. برای مثال اگر می‌دانید که در چند روز آینده یک میهمانی شام خانوادگی و یا جشن تولد دوستتان را در پیش خواهید داشت، از قبل برای هزینه‌ها برنامه‌ریزی کنید. هرکاری که لازم است انجام دهید، از یک هفته قبل هزینه‌های خود را کاهش دهید، به یک کار جانبی مشغول شوید و یا بعد از شام با آنها ملاقات کنید.

۴- کم‌ هزینه زندگی کنید

تنها راه خلاص شدن از بدهی‌ها این است که در مقابل عادت‌های خود بایستید و مقداری از‌ خود ‌گذشتگی نشان دهید. برای اینکه مطمئن شوید از بدهی خلاص می‌شوید، باید افزایش بدهی‌تان را متوقف کنید. برای صرفه‌جویی در هزینه‌های ماهیانه راه‌هایی پیدا کنید و این پول‌های ذخیره ‌شده را صرف پرداخت بدهی‌های خود کنید. در اینجا به چند راه برای صرفه‌جویی در هزینه‌های ماهیانه اشاره ‌شده است:

  • زندگی با همخانه‌ها را تجربه کنید
  • به‌جای بیرون غذا خوردن برای خود شام و ناهار بپزید.
  • برای رفت‌ و آمد بین محل کار و خانه از وسایل حمل‌ و نقل عمومی یا دوچرخه استفاده کنید.
  • سود قبض خود را با استفاده کارآمدتر از انرژی کاهش دهید. به ‌عنوان مثال، اگر همه شب‌ها در طبقه بالا می‌خوابید، نیازی نیست که در طبقه پایین سیستم تهویه هوا باشد. در مواقعی که از وسایل برقی استفاده نمی‌کنید، آنها را خاموش نمایید.
  • برای صرفه‌جویی در پول خواربار تانجیره‌بندی زیادی در نظر بگیرید.

گام ششم: مشاهده گزینه‌های حرفه‌ای رهایی از بدهی

۱- با یک مشاور صحبت کنید. مشاور با شما کار خواهد کرد تا طرحی را برای حذف تمام قرض‌های خود تهیه کنید و با طلبکاران (اعتباردهندگان) برای کاهش نرخ بهره وام‌هایتان تماس بگیرید.

۲- یک توافق بدهی در نظر بگیرید. اگر بدهی شما کاملاً خارج از کنترل باشد، طلبکاران شما ممکن است متوجه شوند که دریافت میزانی بهتر از هیچی است. در این صورت، آن‌ها ممکن است تمایل داشته باشند که کم‌تر از آنچه که بدهکار هستید، از شما هزینه بپذیرند نه اینکه چیزی دریافت نکنند. در این صورت بدهی شما به ارگان‌هایی که توافق شما را می‌پذیرند، کاملاً حذف خواهد شد. برای این موضوع، شما به کمک مشاور بدهی نیاز خواهید داشت.

۳- برای ورشکستگی پرونده ایجاد کنید. یکی از گزینه‌های غیرجذاب برای خروج از بدهی‌، ایجاد پرونده جهت ورشکستگی است زیرا به‌شدت بر شهرت شما اثر می‌گذارد. بااین‌حال، شما از طلبکاران خود حمایت دریافت خواهید کرد و یک قاضی می‌تواند بدهی شما را به طور کامل از بین ببرد.

  • با یک وکیل ورشکست گی حرفه‌ای در مورد این گزینه مشورت کنید.
  • به خاطرداشته باشیدکه اگر این مسیر را طی کنیدبه مدت۷سال علامت سیاه بر روی گزارش اعتباری خودخواهید داشت.

 گام هفتم: برای همیشه از شر بدهی‌ها‌ رها شوید

برنامه‌ریزی، از بین بردن وسوسه‌ها و اخذ پایین‌ترین نرخ بهره، اولین گام برای از میان بردن بدهی‌ها است اما باید با مدیریت صحیح پول و کسب راه‌هایی جدید درآمد سامانی به زندگی خود ببخشید تا برای همیشه از شر بدهی خلاص شوید.

۱- بودجه‌بندی کنید. اگر در مورد خلاص شدن از بدهی جدی هستید، باید درآمد و هزینه‌های خود را پیگیری کنید تا بتوانید به خودتان نظم و ترتیب دهید و تنها برای هر ماه مشخص چیزهایی که ضروری است خرج کنید.

  • فهرستی از تمام منابع درآمد خود تهیه کنید. هر راهی که پول به دست می‌آورید، از شغلتان ، سرمایه‌گذاری‌ها، درآمد بهره و غیره را در نظر بگیرید. درآمدهای مختلف خود را ماه‌به‌ماه محاسبه کنید.
  • لیست دیگری از هزینه‌های ماهانه خود تهیه کنید. مطمئن شوید که شامل همه چیزهایی است که در هر ماه پرداخت می‌کنید از جمله آب و برق، خواربار، گاز، بیرون غذا خوردن، شهریه و غیره. این هزینه‌ها را از ماه بعد به‌خوبی محاسبه کنید.
  • هزینه‌های ماهانه خود را از درآمد ماهیانه‌تان کم کنید. اگر درآمد بیشتری نسبت به هزینه‌ها داشته باشید (و این باید نمونه باشد)، بقیه درآمد احتیاطی شما است و می‌تواند برای کاهش بدهی یا پس‌انداز مورد استفاده قرار گیرد.
  • هر ماه باید مطمئن شوید که در بودجه خود بمانید. اگر بیش از بودجه خود خرج کنید، پول کمتری برای کاهش بدهی یا پس‌انداز خواهید داشت.

۲- نظارت و تعدیل وضعیت را ادامه دهید

برنامه‌ریزی پایان ماجرا نیست. بازپرداخت بدهی خود را پیگیری کنید و اصلاحات لازم را در صورت نیاز انجام دهید. هرچه امتیاز اعتباری شما بیشتر شود و وضعیت حساب شما در بانک بهتر باشد، احتمال اینکه یک وام کم‌بهره به شما تعلق گیرد بیشتر است.

۳- پول بیشتری به دست آورید

راه‌های زیادی برای صرفه‌جویی و ذخیره پول وجود دارد؛ به‌جای کم کردن هزینه‌ها، پول بیشتری به‌دست آورید. خوب فکر کنید، پیدا کردن راهی برای اضافه کردن یک میلیون تومان به درآمد ماهیانه بسیار آسان‌تر از یافتن راهی برای صرفه‌جویی یک میلیون تومان در بودجه ماهیانه است. در پایین راه‌هایی برای کسب درآمد بیشتر گنجانده شده است:

  • با رئیس خود در مورد حقوق دریافتی و یا نرخ کمیسیون صحبت کنید. اگر از وضعیت خود راضی نیستید و یا به دنبال تغییر هستید، نترسید و سایر موقعیت‌های شغلی را زیر نظر بگیرید.
  • یک کار جانبی را آغاز کنید. این کار می‌تواند مربیگری دانش‌آموزان طی آخر هفته، رانندگی در اسنپ و یا شرکت در تحقیقات و نظرسنجی‌های آنلاین در ازای پول باشد. راه‌های بسیاری برای کسب درآمد خارج از ساعات اداری وجود دارد. حالا که برای پرداخت بدهی‌ها برنامه‌ریزی کرده‌اید، انگیزه لازم برای یافتن راه‌های تازه و خلاقانه برای کسب درآمد بیشتر را دارید.
  • یک کسب‌وکار اینترنتی راه‌اندازی کنید. سایت‌ها و وبلاگ‌های زیادی وجود دارد که از طریق گرفتن تبلیغات و فروش محصولات آنلاین کسب درآمد می‌کنند. بازارهای کار آنلاین بسیاری مثل پونیشا، پارسکدرز و سایت‌های دیگری وجود دارد که می‌توانید با کسب یک مهارت جدید، کار پیدا کنید و در زمان آزاد خود درآمد کسب نمایید.

۳- بردهای خود را جشن بگیرید

وقتی‌که پیشرفت خود در راه پرداخت بدهی را می‌بینید، جشن گرفتن پیروزی‌های کوچک را فراموش نکنید. شما باید همیشه به خاطر این سخت‌کوشی و انضباطی که برای خارج شدن از زیر بدهی‌ها از خود نشان داده‌اید، خودتان را تشویق کنید؛ البته نباید در جشن‌گرفتن زیاده‌روی کنید چراکه همین ممکن است باعث افزایش بدهی شود؛ سعی کنید با پاداش‌های کوچک خود را باانگیزه و متمرکز باقی نگه‌دارید.

۴- برای خود اهداف اقتصادی جدیدی تعیین کنید

درنهایت با برنامه‌ریزی و رعایت نکاتی که ذکر شد، می‌توانید از بدهی‌ها رها شوید. در آن لحظه حتماً این موفقیت بزرگ را جشن بگیرید و سعی کنید این کار خوب خود را در آنجا متوقف نکنید. حالا می‌توانید بر افزایش ثروت و دارایی‌های خود تمرکز کنید. مقاصد اقتصادی جدیدی برای خود تعیین کنید تا هدف تازه‌ای برای حرکت داشته باشید.

اکنون‌که فشار بدهی را حس نمی‌کنید، می‌توانید هر کاری که می‌خواهید انجام دهید. به مناطقی فکر کنید که دوست دارید به آنجاسفر کنید. به خریدن اولین خانه و پس‌انداز برای دوران بازنشستگی بیندیشید. درست مانند قبل، اطمینان حاصل کنید که اهداف شما مشخص، قابل‌سنجش و قابل‌دستیابی است.

نتیجه‌گیری

تبریک. شما اکنون می‌توانید با یک برنامه‌ریزی دقیق بدهی‌های خود را به‌سرعت بپردازید. با این امید که برای همیشه از شر بدهی خلاص شوید. به یاد داشته باشید که رهایی سریع ‌از بدهی همیشه آسان نیست. درست مثل هر هدف بزرگ، فداکاری، چالش‌ها و مشکلاتی وجود دارد که باید بر آنها غلبه کنید.

 

منبع: چطورپدیا

چگونه زمان خود را عاقلانه صرف کنیم؟

چطور زمان خود را عاقلانه صرف کنیم؟

هر یک از ما زمان محدود و مشخصی در اختیار داریم. روزانه فقط ۲۴ ساعت، نه بیشتر و نه کمتر؛ اما چه مقدار از این زمان را صرف کارهایی می‌کنیم که نباید انجام دهیم و به این شکل آن را از دست می‌دهیم؟ وقتی عمر بگذرد، آن را برای همیشه از دست داده‌ایم. وقت همانند پول نیست که بتوان آن را خرج و ذخیره کرد و یا آن را به دست آورد و سرمایه‌گذاری کرد؛ تنها یک‌بار در اختیار ما قرار داده می‌شود، نه ۲ بار. این دلیل اهمیت زمان ما است، می‌بایست به‌جای دور ریختن عمر، از آن همانند منبعی گران‌‌بها محافظت کنیم؛ البته این بدان معنا نیست که هرگز نباید بخشی از وقت خود را صرف خوش‌گذرانی کنیم، خیر! بی‌شک باید این کار را انجام دهیم. این تنها به این معنی است که نباید نسبت به عمر و زمانی که در اختیار داریم غافل باشیم. این لحظه فقط همین یک‌بار، در همین لحظه، تنها برای یک‌بار به ما بخشوده شده و وقتی‌که رفت، دیگر رفته است. ما، انسان‌ها، مادامی‌ که زمان در اختیار داریم و هنوز از ما گرفته نشده، هرگز قدر آن را به‌درستی نمی‌دانیم. تا زمانی که آن را از ما نگیرند، اغلب حتی قادر به درک اهمیت مطلق عمر خود نخواهیم بود.

من امروز اینجا می‌نشینم و زمان خود را صرف نوشتن این مقاله می‌کنم تا مطمئن شوم که شما قدر وقت خود را خواهید دانست. اجازه ندهید این منبع گران‌بها، از میان انگشتانتان بلغزد و سُر بخورد و برای هیچ و پوچ تلف شود. هدر رفت آن، برای خود فرد و افرادی که دوست‌شان دارد، ابداً عادلانه نیست. در عوض، وقت خود را در انجام کارهای مثبت و ثمربخش برای خود و اطرافیانسرمایه‌گذاری کنید. اینجا دقیقاً همان جایی است که باید وقت خود را صرف کنیم. برای صرف وقت، راهی بهتر از سرمایه‌گذاری آن در ساخت چیزی نیک و خارق‌العاده نیست.

چرا مدیریت زمان اهمیت دارد؟

از آنجا که نمی‌توان زمان را مجدداً تولید کرد، می‌بایست بتوانیم از آن عاقلانه استفاده کنیم. صبح پس از برخاستن از خواب، قبل از هر چیز، باید کارهایی را انجام دهیم که مدت‌ها است از انجام آن‌ها سر باز می‌زنیم. کار کردن بر روی چیزی در ابتدای روز، سبب تولید عنصری محرک در بدن می‌شود، این نکته دقیقاً مشابه چیزی است که گفته شد؛ بنابراین، به خود قول دهید که روزانه تنها به مدت ۱۵ دقیقه، بر روی امور معوق شده‌ی خود کار کنید.

بله به این شکل از زمان خود عاقلانه استفاده می‌کنید. من این را «قانون ۱۵ دقیقه» می‌نامم، فقط ۱۵ دقیقه طول می‌کشد. حال مهم نیست کاری که می‌بایست انجام شود چیست، پرداخت مالیات، حساب و کتاب دخل و خرج، مرتب کردن آشپزخانه، ورزش کردن یا برنامه‌ریزی یک رژیم غذایی سالم، فقط ۱۵ دقیقه طول می‌کشد.

مراحل زیر را دنبال کنید:

  • تلفن هوشمند خود یا یک ساعت زمان‌سنج را بردارید.
  • زمان‌سنج را آغاز کرده و مشغول به کار شوید.
  • ۱۵ دقیقه روی آن کار کرده و سپس آن را رها کنید.

می‌دانید وقتی به دقیقه‌ی پانزدهم ۱۵ می‌رسید چه اتفاقی می‌افتد؟ اولاً، به احتمال قریب به‌ یقین تمایل دارید آن کار را ادامه دهید. این دقیقاً همان کاری است که نیروی محرکه انجام می‌دهد. از آنجا که کاری را شروع کرده‌اید، تمایل دارید آن را ادامه دهید. به یاد داشته باشید، جسم در حال حرکت، در حال حرکت مانده و شی‌ء ساکن، غالباً ساکن خواهد ماند. ساختار ما این‌گونه شرطی شده و سخت‌ترین بخش آن، شکستن این چرخه‌ی سکون است. اگر این بخش را با قدرت بگذرانید، از آن به بعد تنها سرازیری خواهد بود. از آنجا که ما موجوداتی بنده‌ی عادت هستیم، انجام کارهایی که به آن‌ها عادت نداریم، برایمان دشوار است. دقیقاً همین‌طور است. ما همواره به چیزهایی که از قبل می‌دانیم و رفتاری که به آن شرطی شده‌ایم، رجوع می‌کنیم. این قانونی است که همه از آن آگاه هستیم. اگر تاکنون سعی کرده باشید که یک عادت بد را ترک کنید، می‌دانید که این کار قطعاً سخت است. در حقیقت سخت‌ترین قسمت، اولین تلاش برای ترک عادت مذکور خواهد بود. آیا می‌دانید برای شکل‌گیری و یا شکستن عادات، تنها به زمانی مابین ۱۸ الی ۲۵۴ روز نیاز است؟ این نهایت قدرت است.

سخت‌ترین بخش شکستن هر عادت، اولین تلاش است. پس از آن، به میزان قابل‌توجهی راحت‌تر خواهد شد. وقتی چند روز پشت سر هم کمربند ایمنی خود را می‌بندید، پس از مدتی بستن آن ناخودآگاه شده و پس از چند هفته تقریباً تبدیل به یک عادت می‌شود. گذرگاه‌های عصبی بازسازی شده و فرد تفکر و رفتار متفاوتی از خود نشان می‌دهد. به این ترتیب برای انجام کار مذکور به‌ندرت نیاز به فکر کردن خواهد داشت، چرا که از ذهن آگاه به ذهن ناخودآگاه او منتقل شده است.

عمر خود را هدر ندهید 

هر ثانیه‌ای که می‌گذرد لحظه‌ای گران‌بها است. اگر تاکنون شخص نزدیکی را از دست داده باشید، این را به‌خوبی می‌دانید؛ اما اغلب، فقط دانستن کافی نیست. ما انسان‌ها همواره زمان خود را هدر می‌دهیم چرا که موجوداتی بنده‌ی عادت هستیم. به دلیل ترس از شکستی که در وجودمان هست، ترجیح می‌دهیم خود را درگیر سختی‌های برداشتن گام‌های بزرگ نکنیم. دیگران چه فکری می‌کنند؟ وقتی می‌بینند برای هدف خود تلاش می‌کنید اما نمی‌توانید به آن دست یابید، چه خواهند گفت؟ در انتهای روز، نظرات دیگران در مورد شما کوچک‌ترین اهمیتی نخواهد داشت. زندگی کوتاه است. آن را هدر ندهید. اشتیاق خود را دنبال کنید. پرانرژی از خواب برخیزید، به جهان بیرون سلام کرده و کاری بزرگ انجام دهید. ارزش‌گذاری کنید، ببخشید، مشارکت کنید، از دیگران یاد بگیرید و در این مسیر رشد کنید. به انسانی بهتر تبدیل شوید، تبدیل به کسی که حتی زمانی که چیزی برای بخشیدن ندارد، کماکان می‌خواهد به هم نوعان خود خدمت کند. 

من درباره پول صحبت نمی‌کنم، در مورد زمان صحبت می‌کنم. این مسئله خیلی مهم است. به‌جای ریخت‌و‌پاش زمان، از آن جهت انجام کارهای سودمند استفاده کنید. به‌جای تماشای سریال تلویزیونی، بیرون بروید و آن بخش از زمان خود را به دیگران اهدا کنید. آیا می‌دانید چه احساس فوق‌العاده‌ای برایتان به ارمغان می‌آورد؟ تنها کاری که باید کنید آن است که از منطقه امن خود خارج شوید. ماندن در آن خیلی ثمربخش نیست. فقط باید عزم کنید زنجیری که شما را به عادات و رفتار قدیمی خود متصل می‌کند، بشکنید؛ اما حتی اگر وقت خود را با دیگران تقسیم نمی‌کنید، آن را به هدر ندهید. کارهای زیادی وجود دارند که می‌بایست انجام شوند و اهداف زیادی داریم که باید به آن‌ها دست یابیم. اتلاف وقت در این جایگاه کمکی به ما نمی‌کند. هر چیزی که انرژی فرد را تحلیل کند، وقت او را از بین برده است. پس درگیر کارهایی نشوید که سبب تضعیف انرژی می‌شوند. از نوشیدن الکل و مواد مخدر بپرهیزید، ساعت‌ها وقت خود را با دوستان خود تلف نکنید، از گشت‌وگذار بی حدومرز در اینترنت بپرهیزید و … در عوض زمان خود را روی تلاش‌های ثمربخشی که کمکی برای خود و اطرافیانتان است متمرکز کنید.

دلیل تمایل به یک هدف خاص، برای زمان ما حائز اهمیت است

از زندگی چه می‌خواهید؟ چه اهدافی دارید؟ آیا تا به حال برای نوشتن آن‌ها زمان گذاشته‌اید؟ برای دستیابی به آن‌ها چطور؟ اگر نه اکنون وقت آن رسیده است؛ اما این تنها کاری نیست که می‌بایست انجام دهید، باید بدانید «چرا» خواسته‌ی خود را می‌خواهید. پاسخ شما به این «چرا» بسیار مهم است، زیرا قادر است انتظارات شما را پایه‌ریزی کند. به شما مقصد می‌دهد. چیزی برای دستیابی و همچنین دلیلی برای دستیابی به آن.

وقتی که دلیل محکمی دارید، تقریباً هر کاری که برای رسیدن به آن لازم باشد را انجام خواهید داد. عطش این شعله همانند یک آتش درون فرد می‌سوزد. شناخت آن و بیرون کشیدن آن از درون، جایی است که جادوی واقعی اتفاق می‌افتد. وقتی فرد عمیقاً بداند چرا به چیزی اشتیاق دارد، هر کاری که برای تحقق آن لازم است را انجام خواهد داد. به خاطر دارم زمانی مطلبی در رابطه با مشاهدات شخصی تحت عنوان «۷ لایه عمیق» را مطالعه کردم.

این مسئله اساساً به این معنی است که همه‌ی ما برای چیزهایی که می‌خواهیم و کارهایی که انجام می‌دهیم، دلایلی داریم؛ اما اغلب، اولین دلایل سطحی هستند؛ اما هرچه عمیق‌تر می‌شویم و هر یک از این دلایل را مورد بررسی قرار می‌دهیم، با دلیلی عمیق‌تر و ژرف‌تر مواجه خواهیم شد. وقتی می‌بینید پیشرفتی در کار نیست، این دقیقاً با همان «چرا»، که دلیل اصلی انجام آن کار است، مرتبط است. اغلب در ذهن شروع شده و به سمت قلب حرکت می‌کند و زمانی که به قلب رسید، عمیق و ژرف خواهد شد. بسیار خب، این چطور کار می‌کند؟ بسیار ساده است، به هدف و ایده بزرگ زندگی خود فکر کنید و این سؤال را از خود بپرسید:

دلیل اینکه می‌خواهم آن را در زندگی خود داشته باشم و به آن دست یابم، چیست؟

به‌عنوان مثال، فرض کنیم که قصد دارید یک میلیارد تومان پول درآورید. چرا یک میلیارد پول می‌خواهید؟ قطعاً به این خاطر نیست که عاشق شکل ظاهری پول هستید. درست است؟ پر واضح است که این دلیل اصلی نیست. پس چیست؟ ممکن است بگوئید این پول را برای خرید یک خانه زیبا می‌خواهید. خوب، این یک دلیل سطحی است. این پاسخ مغز است، نه قلب.

سپس، از خود بپرسید که چرا یک خانه زیبا می‌خواهید؟ پاسخ عمیق‌تر خواهد شد، ممکن است دلیل آن باشد که دوست دارید با خانواده‌ی خود در جایی زیبا و محله‌ای امن زندگی کنید. حال پاسخ عمیق‌تر شده، اما هنوز به عمق واقعی آن نرسیده است. در نهایت، به این می‌رسید که تمایل دارید در مکانی زیباتر و محله‌ای امن‌تر زندگی کنید زیرا به‌عنوان کودکی در حال رشد، هرگز محیط خانوادگی پایداری نداشتید، همواره در حال اسباب‌کشی بوده یا در محله‌ی امنی زندگی نکردید.

عمیق‌تر که می‌شوید، ممکن است بگوئید دلیل این خواسته، این است که دوست ندارید فرزندانتان در طول روز نگران بیرون بودن از خانه یا بازی اطراف محله پس از غروب خورشید باشند. سپس احتمالاً بگویید دلیل این خواسته، این است که نیاز دارید خانواده‌ی خود را در امنیت نگاه دارید، زیرا به‌عنوان یک کودک در حال رشد همواره ترس را در کنار خود احساس کرده‌اید و اکنون دوست ندارید فرزندانتان نیز چنین ترسی را احساس کنند.

می‌بینید این فرایند تا رسیدن به هسته‌ی اصلی چطور پیش می‌رود؟ این مثال شاید دقیقاً هفت لایه نداشته باشد، شاید پنج، ده، یا هر تعداد لایه‌ی دیگری بتوان برای آن یافت؛ اما همچنان ادامه دهید تا به پاسخ سؤال خود دست یابید. متوجه هستید روند کار به چه صورت است؟ درک دلیل اصلی آن‌که چرا کاری را انجام می‌دهید، سبب می‌شود نسبت به زمانی که صرف تلاش برای دستیابی به آن هدف می‌کنید آگاه باشید. این آگاهی دست‌کم یک محرک و انگیزه‌ی قدرتمند در تلاش برای رسیدن به آن هدف خواهد بود.

چطور زمان خود را مدیریت کنیم؟ 

پر واضح است که موظف هستیم زمان خود را به‌درستی مدیریت کنیم. این مدیریت، با تعیین یک هدف معین و برنامه‌ریزی تلاش جهت رسیدن به آن شکل می‌گیرد. پس از آن، مسئله فقط دنبال کردن این برنامه است. برای هر روز خود اهدافی بزرگ، بزرگ‌تر و هوشمندانه‌تر تعیین می‌کنید. سپس هر روز تلاش می‌کنید که به آن دست یابید. تضمین می‌کنید که حتی ثانیه‌ای را تلف نکرده و به سمت رویاهای بزرگ خود در حال حرکت هستید.

من می‌دانم که در زندگی شخصی خود، وقتی درباره‌ی چیزی که می‌خواهم، به‌یقین می‌رسم و برنامه‌ای دقیق برای چگونگی عملکرد خود در مسیر رسیدن به آن هدف در دست دارم، کار کردن روی آن به‌مراتب برای من آسان‌تر است. از مسیر خود جدا نمی‌شوم زیرا میدانم مقصد کجاست. همچنین مدام پیشرفت‌هایم را تحلیل می‌کنم. اگر در یک روز خاص عقب‌گرد داشته‌ام، به آن آگاهم و قادرم آن را اصلاح کنم. هنگامی که نتایج کار خود را مدام پیگیری می‌کنید، این نتایج مشهودتر از قبل خواهند بود. این تفکر برای تمام اهدافی که نتایج آن‌ها قابل اندازه‌گیری باشد، قابل اجراست.

البته حقیقت این است که نتایج تمامی اهداف، می‌بایست کاملاً قابل اندازه‌گیری باشند. در غیر این صورت، چطور بفهمیم که پیشرفتی داشته‌ایم یا خیر؟ برای مثال، اگر قصد دارید وزن خود را کاهش دهید، تک به تک کیلوگرم‌هایی که از دست می‌دهید را پیگیری کنید. هر سانتیمتر سایز دور کمر خود را چک کنید، زیرا گاهی وزنی از دست نمی‌دهید و فقط در حد کاهش چند سانتیمتر است. این کار را باید هر روز انجام دهید. اگر هدف پس‌انداز مقدار مشخصی پول است، دقیقاً همین کار را با پول‌های خود انجام دهید. هر روز میزان پول خود را بررسی کرده و در این مورد بسیار وسواسی و دقیق عمل کنید.

واضح است که در طول روز، زمان زیادی برای تعقیب اهداف خود نخواهیم داشت. به‌خصوص اگر شغلی تمام‌وقت داریم، وقتی نمی‌توان زمان قابل‌توجهی صرف رسیدن به اهداف خود کرد، طبیعتاً نمی‌توان انتظار دستیابی به دست‌آوردهای بزرگ را هم داشت. به همین دلیل است که می‌بایست از هر ثانیه روز خود به‌خوبی استفاده کرده و آن را کارآمد کنیم. مراقب زمان‌هایی که تلف می‌کنید، باشید، زمان با ارزش خود را برای انجام کارهایی که چیزی به زندگی شما اضافه نمی‌کنند، صرف نکنید، در عوض آن را صرف کارهایی کنید که به شما و خانواده‌تان کمک می‌کنند زندگی ایده‌آل خود را داشته باشید.

موارد ذکر شده، دلیل اهمیت زمانی است که در اختیار داریم و می‌توانیم از آن در مسیری درست استفاده کنیم؛ اما همان‌طور که می‌دانیم این زمان می‌تواند در مسیر نادرست نیز صرف شود. از آنجا که هیچ‌کس نمی‌تواند زمان را تولید کند، این کالا گران‌بهاترین چیزی است که همه ما در اختیار داریم. شمارش معکوس ساعت تا زمان مرگ قریب‌الوقوع ما ادامه خواهد داشت. این یک سخن بدخواهانه نیست. بزرگ‌ترین نیت من آن است که یادآوری کنم زمان زیادی ندارید، همان‌طور که من ندارم، همان‌طور که باقی افراد نداند، پس از آن عاقلانه استفاده کنید. آن را هدر ندهید. آن را سرمایه‌گذاری کرده و با آن درست همانند یک کودک تازه متولد شده‌ی گران‌بها رفتار کنید.

 

منبع:چطورپدیا

چطور در ۲۰ سالگی برنامه‌ریزی مالی داشته باشیم؟

چطور در ۲۰ سالگی برنامه‌ریزی مالی داشته باشیم؟

اگر در سن ۲۰ سالگی تمام درآمد فرد صرف هزینه‌های مختلف شود و بیشتر از هر مسئله دیگری بر روی اجاره‌ی پرداختی، صرف شام با دوستان و خرید جفت کفش‌هایی که دعا می‌کرد در فروش فصلی باشند، تمرکز کند، شاید در اینجا دیگر مفهوم پس‌انداز از اولویت‌های ذهن فرد نباشد (هرچند که باید باشد).

مدیر سرمایه‌گذاری جوانان در سرویس خدمات سرمایه‌گذاری می‌گوید: «مهم است که بتوانیم از زندگی امروز و تجربیات سن جوانی لذت ببریم؛ اما لذت امروز نباید ثبات مالی آینده را خدشه‌دار کند». هر کارشناس مالی هر بار با نگاه به ۲۰ سالگی خود، آرزو می‌کند به عقب برگشته و در جوانی به خود نکاتی درباره‌ی ثروت‌اندوزی بیاموزد. او اعتراف می‌کند «ای کاش در اوایل ۲۰ سالگی به قدرت سرمایه‌گذاری و پس‌انداز واقف بودم.»

بسیاری از افراد قربانی دام مرسومی می‌شوند که اغلب جوانان زمانی که پای پول میان است، با دستان خود می‌سازند. به جای استفاده از طرح‌های سرمایه‌گذاری، تصمیم می‌گیرند هر ماه مبلغ کمی پول نقد در حساب بانکی خود نگه دارد. این افراد اغلب از سال‌های اولیه، از این حقیقت که آن پول چقدر می‌تواند به رشد و جمع‌بندی زندگی‌شان منجر شود، به قدر کافی استفاده نمی‌کنند. حال ما با نگاهی فراخ و سال‌ها تجربه، نحوه‌ی ثروت‌اندوزی در سن ۲۰ سالگی را با شما به اشتراک می‌گذاریم. اگر در حال حاضر در اواسط دهه سوم زندگی خود هستید، به نکاتی که کارشناسان مالی برای افزایش میزان پس‌انداز اشاره می‌کنند، توجه کرده و از همین امروز شروع کنید.

واژه‌هایی که باید بدانیم

اگر به طور کلی با مسائل مالی آشنایی ندارید نهراسید. در این قسمت اصطلاحاتی که برای یادگیری سریع مفاهیم این زمینه و توانمندی پای میزهای معامله توصیه شده، ارائه می‌گردد.

بهره‌ی مرکب: «عمل سرمایه‌گذاری هر چقدر زودتر آغاز شود، ممکن است با گذشت زمان، به موجب اثر گوله‌برفی بهره‌ی مرکب، تغییرات بزرگی را موجب شود. لانان، کارشناس اقتصادی توضیح می‌دهد: «این مسئله به این معنا است که فرد به ترکیب سرمایه‌گذاری اصلی خود با مجموعه علائقی که تاکنون داشته، تمایل پیدا می‌کند.»

طرح بازنشستگی: این برنامه معادل پولی است که کارفرما می‌تواند به طرح بازنشستگی فرد در محل کار وی اعانه کند. روش‌های مختلفی برای محاسبه‌ی این مبلغ وجود دارد؛ اما به طور کلی کارفرما می‌تواند این مبلغ را با مقدار مشخصی که خود فرد تمایل به پس‌انداز داشته مطابقت دهد. «به یاد باشید که هر کارفرما مقررات خود را دارد، برای کسب اطلاعات کامل از رویه کارفرما بهتر است با منابع انسانی محل کار خود صحبت کنید.»

پرداخت بهره: کارشناسان مالی اشاره می‌کنند: «هر نوع وام اعم از وام دانشجویی، وام ماشین و یا هر وام دیگری دو جزء اصلی دارد؛ اصل وام  به معنای مبلغی که قرض گرفته‌ایم و بهره، به معنی مقدار پولی که به عنوان عوارض حق وام توسط وام دهنده تعیین شده و باید پرداخت شود». در واقع، اصل وام مبلغی است که فرد باید تا پایان دوره وام بازگرداند؛ بنابراین یک وام خودرو پنج ساله معمولاً می‌بایست طی اقساط ماهانه تا پایان پنج سال به طور کامل پرداخت شود.

حساب کارگزاری خرده‌فروشی: این حساب، یک حساب کاربری است که به فرد آماده‌ی سرمایه‌گذاری امکان دسترسی به موارد مختلفی مانند اوراق بهادار و کالا و یا اوراق مبتنی بر کالا، سهام، صندوق‌های مشترک، اوراق قرضه و سایر خدمات در بازار سرمایه را در اختیار فرد قرار می‌دهد. بسیاری از ارائه‌دهندگان حساب‌ کارگزاری در اختیار کاربران خود قرار می‌دهند، بنابراین مهم است که با خصوصیات کامل حساب، مزایا و هزینه‌ها آشنا باشید.

تعیین اهداف

حال که با دایره واژگان این حیطه آشنا شده‌اید، وقت تعیین اهداف مالی است. گرچه نوع اهداف بسته به فرد و موقعیت فعلی او متغیر است؛ اما به عقیده‌ی کارشناسان مالی سه هدف کلی وجود دارد که اکثر جوانان باید برای دستیابی به آن‌ها تلاش کنند.

۱- یک صندوق اضطراری داشته باشید. به این معنا که مبلغی به اندازه‌ی هزینه‌های ضروری خود به مدت ۳ الی ۶ ماه پس‌انداز کنید تا در مواقع اضطراری مانند وقتی که ناگهان از کار برکنار شده یا به دلایل شخصی نیاز به مدتی استراحت داشته‌اید، از این حساب استفاده کنید.

۲- برای پرداخت بدهی‌ها برنامه‌ریزی کنید. پرداخت بدهی‌ها و رهایی از بهره‌های پرداختی، بخش مهمی از ثروت‌اندوزی در ۲۰ سالگی است. اگر به قدری خوش‌شانس هستید که بدهی ندارید، پیشنهاد می‌شود که این پول برای اهداف دیگری پس‌انداز کنید.

۳- مخارج خود را بودجه‌بندی کنید. برای شروع پس‌انداز واقعی، ابتدا باید بدانیم هر ماه پول خود را چطور خرج می‌کنیم.

مراحل اولیه

حال پس از تعیین اهداف، وقت آن است که اولین گام‌های ثروت‌اندوزی در سن ۲۰ سالگی را بردارید. قبل از هر کاری، در صورت امکان و ارائه‌ی کارفرما، در یک طرح پس‌انداز بازنشستگی  ثبت ‌نام کنید. بسیاری از کارفرمایان پیشنهاد می‌کنند که میزان اعانه‌ی خود را به مقداری برسانید که انگیزه‌ی خوبی برای پس‌انداز بازنشستگی باشد. البته برای رسیدن به این مقدار پول که سرمایه‌ی آزاد نامیده می‌شود، به‌ناچار کمی از سرمایه‌ی خود را از دست خواهید داد؛ اما این سرمایه‌گذاری سراسر سود و منفعت است، این فرصت را به بهانه‌ی پس‌انداز برای آینده از دست ندهید.

توصیه می‌شود تعدادی دستورالعمل بودجه‌بندی برای خود تعیین کنید تا کاملاً در جریان میزان هزینه‌ها و پس‌انداز خود باشید. کارشناسان اقتصادی روش بودجه‌بندی ۵۰/۱۵/۵ را پیشنهاد می‌کند. به این صورت که هرماه ۵۰ درصد از درآمد فرد می‌بایست صرف هزینه‌های ضروری شامل سرپناه، آب و برق، تلفن همراه، مواد غذایی شود، ۱۵ درصد صرف پس‌انداز بازنشستگی و ۵ درصد باید برای هزینه‌های کوتاه مدت مانند پرداخت بدهی‌ها، صندوق اضطراری و تفریحات فردی پس‌انداز شود. ۳۰٪ باقی مانده را می‌توان برای علایق شخصی خود هزینه کرد، بله درست است، حال می‌توانید کفش مورد علاقه‌ی خود را خریداری کنید. البته این‌ها فقط دستورالعمل بوده و بسته به محل زندگی فرد، میزان حقوق و هزینه‌های او قابل تغییر است.

حال دیگر زمان مذاکره است. اغلب کارشناسان جوان زمان مذاکره درباره یک پیشنهاد کاری یا افزایش حقوق شغل فعلی تعلل می‌کنند. اگر فرد تحقیقات خود را انجام داده و مثال‌های واضحی از ارزشی که به شرکت و آن موقعیت می‌بخشد در دست دارد، نباید تحت هیچ شرایطی از بیان فهم و بینش خود بهراسد. در سن ۲۰ سالگی با مذاکره درباره‌ی افزایش حقوق دریافتی، آماده‌ی کسب درآمد و پس‌انداز بیشتر در طول رشد حرفه‌ای خود خواهید شد.

نحوه‌ی کنار آمدن با بدهی‌ها

بدهی

به عقیده‌ی کارشناسان، اولین قدم برای حرکت به سمت بازپرداخت بدهی‌ها، تهیه فهرستی از تمام قرض‌های موجود اعم از وام دانشجویی یا بدهی‌های دیگر وام‌ها است. هر فرد باید بداند دقیقاً چه مقدار بدهی داشته و به ازای هر کدام چه میزان بهره باید بپردازد. او می‌گوید معمولاً بهتر است ابتدا تمرکز خود را روی بدهی با بیشترین میزان نرخ بهره گذاشته، اما در عین حال، وام‌های دیگر را نیز در موعد مقرر بپردازیم. حال با مازاد پول نقد می‌توان اقساط بیشتری از وامی که دارای بالاترین نرخ بهره است را پرداخت تا مقدار بدهی کل کاهش یابد. اگر فکر می‌کنید تا تسویه کامل بدهی نمی‌توان سرمایه‌گذاری و پس‌انداز را آغاز کرد؛ بهتر است بیشتر فکر کنید. (خصوصاً درباره‌ی مطلب زیر)

سرمایه‌گذاری

سرمایه‌گذاری

شاید شما به صندوق بازنشستگی به عنوان یک برنامه‌ی سرمایه‌گذاری نگاه نکنید، اما برای بسیاری از افراد این برنامه اولین قدم کسب ثروت است. کمی وقت گذاشته و با ارائه‌دهنده خود صحبت کنید. اهداف و مدت زمان لازم برای دستیابی به آن‌ها را برای وی شرح دهید. به این ترتیب اطلاعاتی درباره‌ی مسائلی چون نحوه تقسیم سرمایه بین سهام، اوراق قرضه، پول نقد و حقوق دریافتی خود به دست می‌آورید.

طبق گفته‌های کارشناسان، تصورات غلطی وجود دارد که جوانان را از سرمایه‌گذاری باز می‌دارد. «همواره شنیده‌ایم که سرمایه‌گذاری تنها مختص انسان‌های ثروتمند است.» تصور غلط دیگری که بسیار رایج بوده، این تفکر است که «سرمایه‌گذاری زمانی که بدهی داریم ممکن نیست». آنها توضیح می‌دهند: «بسیاری از افراد تصور می‌کنند پرداخت بدهی و پس‌انداز فرآیندی خطی بوده و باید در امتداد یکدیگر انجام شوند؛ در حالی که امکان پس‌انداز و سرمایه‌گذاری ضمن پرداخت بدهی‌ها کاملاً موجود است.»

در این قسمت پیشنهاد‌های کارشناسان اقتصادی برای نحوه‌ی خلاصی از شر بدهی‌ها حین سرمایه‌گذاری ارائه می‌شود.

۱- یک صندوق برای مواقع اضطراری داشته باشید.

۲- اگر کارفرما طرح بازنشستگی ارائه می‌دهد، در آن شرکت کنید.

۳- بدهی وام با بیشترین میزان بهره را پرداخت کنید.

۴- وام‌های دانشجویی شخصی را بپردازید.

۵- به برنامه‌ی بازنشستگی مقدار بیشتری بپردازید. سعی کنید مجموع مقداری که کارفرما اعانه کرده و مقداری که خود پرداخت می‌کنید تا ۱۵٪ از حقوق دریافتی‌تان را تشکیل دهد.

۶- در نهایت به وام‌هایی بپردازید که دارای بهره‌ی پایین‌تری هستند.

 

منبع:چطورپدیا