روش ساخت برنامه زمان‌بندی هفتگی

روش ساخت برنامه زمان‌بندی هفتگی

برنامه زمان‌بندی هفتگی

۱- لوازم مورد نیاز را تهیه کنید

  • یک دفترچه با کاغذ رنگ روشن مربع شکل که در حاشیه آن چهار سوراخ پانچ شده است
  • یک کلاسور برای ذخیره فایل‌های هفتگی (در واقع ۸ روز)
  • یک خودکارمشکی
  • مداد شمعی قرمز یا آبی

۲- یک روش مخصوص خود ایجاد کنید

هدف از آیکون های به کار رفته در تصویر بالا، ارائه اطلاعات صریح در نگاه اول است. می توانید از اطلاعات این تصویر استفاده کنید یا آیکون‌های مختص خودتان را ایجاد کنید.

۳- کارها را به روش خود انجام دهید

لزوماً نیازی نیست که از الگوی دیگران استفاده کنید. منابع، کلمات اختصاری، نشانه‌ها و کلمات کد شده‌ای را به کار ببرید که با آن‌ها آشنا هستید.

چرا از برگه‌های کلاسور رنگ روشن استفاده می‌کنیم؟

  • کاغذهای رنگی را به این خاطر انتخاب می‌کنیم که به‌راحتی در میان مقالات و اشیاء دیگر قابل تشخیص باشند. این برگه‌ها را می‌توان در کلاسور قرار داد و اطلاعاتی درباره افراد و چیزهایی که برای شما مهم هستند را به شما می‌دهد.
  • به این ترتیب، به دلیل اینکه برگه‌ها درون کلاسور قرار می‌گیرند پس ریسک از دست رفتن یا گم شدن اطلاعات وجود ندارد. در صورت نیاز به حفظ حریم خصوصی، می‌توانید رمزگذاری انجام داده و اطلاعات را با رمزهای مخصوص خودتان یادداشت نمایید.
  • اگر کار خاصی را در یک روز معین باید انجام دهید، می‌توانید به آن روز فضای بیشتری اختصاص دهید و به این ترتیب، برنامه هفتگی شما روزهای کمتری را پوشش می‌دهد. اگر این کار را تا به حال انجام نداده‌اید، مشکلی نیست، می‌توانید این تغییر را بر روی برنامه هفتگی بعدی انجام بدهید.

۴- برگه خود را به صورتی که در تصویر نشان داده شده، تا بزنید

۵- و حالا شروع کنید!

۶- سوراخ‌های برگه را در سمت چپ خود قرار دهید

برنامه زمان‌بندی هفتگی

۷- شروع به نوشتن روزهای هفته و تاریخ در گوشه بالا سمت چپ هر مستطیل کنید

تقویمی در مقابل خود داشته باشید تا از اشتباهات اجتناب کنید.

۸- به تاریخ شروع توجه داشته باشید

به این ترتیب برنامه‌های هفتگی که در کلاسور قرار داده‌اید، پشت سر هم قرار خواهند گرفت.

۹- آیتم‌های مربوط به ‌روز و موارد بعدی را برای ۸ روز بنویسید

این موارد باید با استفاده از یادداشت‌ها یا برنامه هفتگی‌ایی باشد که شما قبلاً شروع کرده‌اید.

۱۰- در قسمت «من» یا «خودم» در طرف دیگر برنامه هفتگی، هر چیزی که بیش از ۸ روز طول می‌کشد را بنویسید

این موارد در بخشی به نام کارهای ثابت قرار می‌گیرند.

۱۱- در طرف دیگر بخش کارهای ثابت، برای هر روز هفته فقط یک ویژگی یا موضوع مهم امور منزل خود را در یک فضا بنویسید

اگر کارهای خیلی مهمی در دست دارید، می‌توانید دو مورد را درج نمایید. اطمینان حاصل کنید که سوراخ‌های برگه‌ها در حال حاضر در سمت راست هستند، در غیر این صورت ویژگی‌های ثابت به‌طور وارونه نوشته می‌شوند.

۱۲- پیشنهاد می‌شود مواردی که اغلب به آنها وقت اختصاص دهید را بنویسید

مواردی چون مردم، مکان‌ها، من، کامپیوتر، پول.

۱۳- با نوشتن کارها در قسمت پایین و سپس بررسی نحوه انجام آن، کنترل خود بر روی کارها را حفظ کنید

۱۴- زمانی که هفته اول شما تمام شد، برنامه بعدی را برنامه‌ریزی کنید

این کار را به همان روشی که برنامه قبلی را انجام دادید، سازماندهی نمایید. برنامه هفتگی قبلی خود را در کنارتان داشته باشید. این کار مانند ساختن یک لیست جدید بر اساس دستاوردهای قدیمی است.

بر موارد ناتمام یا به تعویق افتاده که هنوز هم فکر می‌کنید مهم هستند، تأکید کنید. این موارد را با مداد رنگی قرمز علامت بزنید به این معنی که قصد دارید این کار را حتماً انجام دهید. موارد جدید را با توجه به تحولات جدید و یا پس از تحلیل کامل ارائه دهید. مراقب باشید که خود را فریب ندهید و اقدام به تعویق انداختن کارهای انجام نشده و قدیمی‌ نکنید.

۱۵- از انباشته شدن یادداشت‌های کوچک خودداری کنید

اگر این کار را می‌کنید، این یادداشت‌ها را به رنگ قرمز بنویسید. این کار به شما یادآوری می‌کند که این موارد ضروری هستند؛ علاوه بر این، شما آن‌ها را فراموش نخواهید کرد. سپس، بلافاصله کارهای مذکور را در برنامه هفتگی خود ادغام کنید. یادداشت‌ها را در اطراف خود قرار ندهید. هنگامی‌که یک برنامه هفتگی جدید برنامه‌ریزی کردید، فایل قبلی را در کلاسور بایگانی نمایید.

 

منبع: چطورپدیا

چطور یک گزارش هفتگی بنویسیم؟

چطور یک گزارش هفتگی بنویسیم؟

بخش اول: سازمان‌دهی اطلاعات

گزارش‌های هفتگی

۱- هدف گزارش را مشخص کنید. ممکن است لازم باشد که گزارش‌های هفتگی را به‌عنوان بخشی از وظایف شغلی خود ارائه کنید، اما دقت داشته باشید که هدف گزارش حفظ شغلتان نیست. تعیین اینکه چرا کارفرما به گزارش‌های هفتگی نیاز دارد، به شما کمک می‌کند تا تصمیم بگیرید که دقیقاً چه اطلاعاتی باید در گزارش ذکر کنید و کدام آیتم‌ها از همه مهم‌تر هستند.

  • به‌طور معمول گزارش شما قرار است اطلاعات مدیران در مورد وضعیت پروژه‌ها را به‌روزرسانی کند و یا به آن‌ها در تصمیم‌گیری کمک نماید.
  • برای مثال، اگر شما مدیر فروشگاه خرده‌فروشی هستید، ممکن است لازم باشد گزارش‌های هفتگی ارائه دهید که فروش هفتگی شرکت را خلاصه می‌کنند. کارفرما از این گزارش برای ارزیابی عملکرد، قیمت‌ها و سفارش‌ها برای فروشگاه استفاده می‌کند.
  • اگر شما گزارش‌های هفتگی برای یک پروژه آموزشی یا تحقیقاتی ارائه می‌کنید، هدف این است که میزان پیشرفت در کار را به کارفرما یا مربی خود نشان دهید و هر گونه موفقیت یا کشفیات مهم را به اشتراک بگذارید.

۲- تعیین کنید که چه کسی گزارش شما را خواهد خواند. شناسایی مخاطب برای تهیه گزارش بسیار مهم است. بدون دانستن اینکه چه کسی و چرا گزارش را خواهد خواند، هیچ راهی برای شناخت اطلاعات مهم‌تر و اولویت‌بندی اطلاعات هنگام درج در گزارش وجود ندارد.

  • شناخت مخاطبین به شما کمک می‌کند تا بدانید که چگونه گزارش را بنویسید و چه نوع زبانی استفاده کنید. برای مثال، اگر مخاطبین یک گروه از کودکان پنج‌ساله باشند، زبان گزارش با زمانی که بخواهید برای مدیران یک شرکت بزرگ بنویسید، کاملاً متفاوت خواهد بود.
  • با اطلاع اط آنچه که مخاطب از قبل می‌داند و داده‌هایی که نویسنده برای توضیح عمیق‌تر یا فراهم کردن منابع اضافی نیاز دارد، می‌توانید ایده بهتری به دست آورید. به ‌عنوان مثال، اگر یک گزارش هفتگی درباره یک مسئله حقوقی می‌نویسید که توسط گروهی از وکلا خوانده خواهد شد، نیازی به ارائه خلاصه عمیقی از قانون ندارید. با این‌ حال، اگر بخواهید درباره این موضوع برای مدیران اجرایی و یا مدیران بدون پیش‌زمینه اطلاعات قانونی مطالبی بنویسید، نوشتن خلاصه‌ای از قانون مورد نیاز خواهد بود.
  • اگر گزارش در رابطه با دوره کارآموزی، پروژه تحقیقاتی، یا سایر فعالیت‌های مدرسه است، به خاطر داشته باشید که مخاطب شما استاد یا مربی نیست، حتی اگر قرار باشد که گزارش را به آن‌ها برگردانید. برای پیدا کردن مخاطب خود در این زمینه، بر روی ماهیت پروژه‌ به‌طور کامل تمرکز کنید.

۳- نکات اصلی گزارش را دسته‌بندی کنید. در حالی ‌که باید گزارش خود را تا جایی که ممکن است مختصر نگه‌ دارید، اما هنوز هم ممکن است که مخاطبین شما گزارش را به‌طور کامل نخوانند. با اطلاع از این موضوع، باید مهم‌ترین اطلاعات را در ابتدای گزارش قرار دهید.

  • به‌عنوان مثال، اگر هدف گزارش شما مقایسه و مطابقت سه نوع مختلف از تجهیزات باشد و توصیه کنید که به نظر شما بهترین گزینه برای استفاده کدام شرکت خواهد بود، ابتدا باید توصیه خود را ذکر کرده و سپس دلیل آن را توضیح دهید.
  • به‌طور کلی، صفحه اول گزارش باید شامل خلاصه‌ای از نتایج، توصیه‌ها و یا نتیجه‌گیری باشد. از بقیه گزارش برای کاوش عمیق‌تر استفاده کنید و خوانندگان اگر احساس نیاز یا تمایل به گسترش درک خود از یافته‌های شما را داشته باشند، ادامه مقاله را مطالعه خواهند نمود.

۴- از سرنوشت معمول گزارش خود آگاه باشید. در اغلب موارد، گزارش‌های هفتگی به دلایل مشخصی ثبت می‌شوند و بر اساس این دلایل بایگانی می‌شوند. در یک گزارش هفتگی اغلب مخاطب کل متن گزارش را مطالعه نمی‌کند و شما هم نباید چنین انتظاری داشته باشید.

  • با این‌ حال، از این حقیقت به‌عنوان بهانه‌ای برای دور زدن مسیر نوشتن گزارش یا تحویل کار نامنظم و با کیفیت ضعیف استفاده نکنید. گزارش باید بازتابی از شخصیت شما و اخلاق کاری‌تان باشد. یک گزارش نامنظم احتمالاً مورد توجه قرار خواهد گرفت و این پیام را منتقل می‌کند که «می‌دانستم که شما در واقع قصد خواندن آن را نداشتید». هیچ  بهانه‌ای برای یک نتیجه کاری بی کیفیت وجود ندارد.
  • اگر می‌خواهید گزارش به‌طور کامل باکیفیت بالا و به‌خوبی نوشته شود، بر روی بخش‌هایی از گزارش که مخاطبین به احتمال زیاد مطالعه می‌کنند، تمرکز کنید. بخش‌های مورد علاقه مخاطبین معمولاً خلاصه اجرایی و نتایج یا توصیه‌ها هستند. این‌ بخش‌ها باید بدون ‌عیب و نقص نوشته شوند.
  • به خاطر داشته باشید که کارفرما اغلب نمی‌تواند گزارش را بخواند زیرا توجهی به این کار ندارند یا چندان برای آنها مهم نیست. افرادی که رتبه بالای مدیریتی یا سمت‌های اجرایی دارند، بسیار پر مشغله هستند و در جمع‌آوری اطلاعات لازم برای تصمیم‌گیری مؤثر، ماهر هستند. این افراد کل گزارش را نخواهند خواند، مگر اینکه مجبور باشند، اما برای مواقعی در آینده که بخواهند دوباره به آن نگاه کنند و اطلاعات کسب نمایند، این سند را نگهداری خواهند کرد.

بخش دوم: قالب‌بندی گزارش

۱- قالب نمونه گزارش پیدا کنید.

بسیاری از شرکت‌ها فرمت استاندارد برای گزارش‌های هفتگی خود دارند و مدیران ممکن است به گرفتن اطلاعات خود از طریق یک قالب خاص عادت داشته باشند. استفاده از قالب متفاوت می‌تواند باعث ناامیدی و سردرگمی آنها شود.

  • به کار بردن این فرمت‌ها مخصوصاً برای گزارش‌های فروش مهم هستند. مدیران عادت دارند که به یک گزارش نگاه کنند و بفهمند که در کجای صفحه یک شکل خاص یا بخشی از اطلاعات وجود خواهد داشت. اگر از فرمت متفاوتی استفاده کنید، گزارش شما عملاً برای آن‌ها بی‌فایده خواهد بود، زیرا در واقع مدیران مجبور خواهند شد که گزارش را به طور کامل بخوانند تا اطلاعات مورد نظرشان را پیدا کنند.
  • با دستیاران اداری صحبت کنید و ببینید که آیا یک الگویی وجود دارد که ‌بتوانید برای قالب‌بندی از آن استفاده کنید، بنابراین لازم نیست قالب را از ابتدا در برنامه پردازش کلمه ایجاد کنید. بسیاری از شرکت‌ها یک قالب سندی با تنظیمات صحیح شامل حاشیه‌ها، جداول، سبک‌های پاراگراف و فونت‌ها دارند.

۲- روش تحویل گزارش را در نظر بگیرید.

اگر شما یک سند کاغذی را چاپ می‌کنید یا مدرکی را به‌صورت دیجیتالی به‌عنوان یک پیوست ارائه می‌دهید، احتمالاً می‌خواهید گزارش دارای قالب خاصی باشد و نه اینکه به‌سادگی در بدنه یک ایمیل قرار داده شود.

  • برای مثال، اگر گزارش خود را به‌صورت پیوست به یک ایمیل ارسال می‌کنید، باید خلاصه اجرایی خود را در بدنه ایمیل بگنجانید. به ‌این ‌ترتیب خواننده‌ نیازی به باز کردن فایل پیوست برای فهمیدن مفهوم کلی گزارش ندارد.
  • اگر گزارش کاغذی ارائه می‌کنید، احتمال بیشتری وجود دارد که گزارش کاور یا صفحه عنوان داشته باشید تا به این ترتیب، گزارش به‌درستی شناسایی و ثبت شود.
  • صرف‌نظر از نحوه گزارش، اطمینان حاصل کنید که نام شما در تمام صفحات گنجانده شده‌ است و تمام صفحات شماره‌گذاری شده‌اند. صفحات را می‌توان به‌راحتی از هم جدا کرد و افراد باید بتوانند در یک نگاه دریابند که آیا کل گزارش در آنجا وجود دارد یا خیر و این گزارش را چه کسی نوشته است.
  • شما می‌توانید به‌راحتی اطلاعات مورد نیاز را در سرعنوان هر صفحه وارد کنید. به ‌عنوان مثال، سرعنوان  شما ممکن است به صورت «گزارش فروش سالیانه هفته ۳۲، صفحه ۳ از ۷ خوانده شود» باشد.

۳- یک خلاصه اجرایی داشته باشید.

خلاصه اجرایی، توضیح مختصری از کل گزارش است. این خلاصه معمولاً شامل تنها یک یا دو پاراگراف با چند جمله برای هر بخش از گزارش است. ایده کلی این است که یک مدیر می‌تواند این خلاصه را بخواند و اگر موارد ذکر شده در این خلاصه گزارش مطابق با انتظارات اصلی مدیران در رابطه با موضوع مورد گزارش باشند، آن‌ها می‌توانند بدون نیاز به خواندن بیشتر اقدام به عمل نماید.

  • برای خلاصه اجرایی، استفاده از زبان واضح و مختصر که برای خواندن آسان باشد، خیلی مهم است. از کاربرد جملات نامفهوم یا اصطلاحات هنری که به هر گونه توضیحی نیاز دارند، اجتناب کنید، حتی اگر بدانید که مخاطبین شما به‌خوبی از این اصطلاحات آگاهی دارند.
  • پس ‌از اینکه تمام بخش‌های دیگر گزارش خود را کامل کردید، خلاصه اجرایی را در آخر بنویسید. در کل، شما نمی‌توانید چیزی را خلاصه کنید که هنوز نوشته نشده است. حتی اگر طرح کلی دقیقی داشته باشید که از آن برای نوشتن گزارش خود برنامه‌ریزی می‌کنید، همه‌چیز می‌تواند در طول نوشتن تغییر کند.

۴- پاراگراف‌ها و بخش‌های خود را ساختاربندی کنید.

زمانی که قالب مورد نظر برای ارائه گزارش را تهیه کردید، طرح کلی بخش‌های گزارش را به نحوی پیش‌نویس کنید که با هدف گزارش سازگار باشد.

  • طرح کلی‌ را بررسی کنید تا مطمئن شوید که گزارش به‌طور منطقی از یک بخش به بخش بعدی جریان می‌یابد و اطمینان حاصل کنید که برای مخاطبین خاصی که برای گزارش شناسایی کرده‌اید، مناسب است.
  • گزارش شما معمولاً شامل یک خلاصه اجرایی، معرفی، نتیجه‌گیری و توصیه‌ها، یافته‌ها و مباحثات و فهرستی از مراجع است؛ همچنین ممکن است شامل پیوست‌هایی از اطلاعات مربوطه و جدولی از محتویات برای گزارش‌های طولانی‌تر باشد، اما گزارش‌های هفتگی معمولاً آن‌قدر مفصل نخواهد بود.
  • هر بخش از گزارش شما با یک موضوع واحد سروکار دارد. در این بخش، هر پاراگراف یک ایده واحد را مورد بحث قرار می‌دهد. برای مثال، اگر یک بخش در گزارش فروش هفتگی خود با عنوان «مارک‌های معروف بچه‌ها» دارید، می‌توانید یک پاراگراف جداگانه برای هر مارک داشته باشید. اگر شما لباس‌های دخترها و پسرها را تقسیم می‌کنید، ممکن است زیر بخش‌هایی با عنوان‌های فرعی مناسب برای هر مارک داشته باشید، سپس در یک پاراگراف پوشاک پسرها برای آن مارک و در پاراگراف دیگر در مورد پوشاک دخترها را صحبت کنید.

۵- در صورت لزوم یک صفحه عنوان و یا صفحه کاور ایجاد کنید.

گزارش‌های کوتاه‌ ممکن است به یک صفحه عنوان جداگانه نیاز نداشته باشند، اما گزارش‌های طولانی‌ باید یک صفحه جدا داشته باشند که شما را به‌عنوان نویسنده گزارش معرفی کرده و به‌طور خلاصه هدف گزارش را توضیح دهد.

  • صفحه عنوان با خلاصه اجرایی متفاوت است و اساساً شامل اطلاعات لازم برای اهداف اجرایی است، بنابراین گزارش می‌تواند به‌درستی تنظیم شود.
  • ممکن است کارفرمای شما یک برگه کاور خاص داشته باشد که برای گزارش‌های هفتگی لازم است. در این مورد، دقت کنید که از قالب انتخابی استفاده کنید.
  • صفحه عنوان باید شامل عنوان یا شرح گزارش، مانند »گزارش فروش هفتگی«، نام نویسنده و نام هر شرکت ‌کننده دیگر در این گزارش، نام شرکت و تاریخ تکمیل یا ارسال گزارش باشد.

بخش سوم: استفاده مناسب از قابلیت‌های زبان

۱- عنوان‌ها و زیرعنوان‌های مؤثر ایجاد کنید.

عناوین و زیرعنوان‌ها به خواننده اجازه می‌دهد تا به‌سرعت بخش‌های خاصی از گزارش که مورد نیاز آنها است یا می‌خواهند برای کسب اطلاعات پس‌زمینه‌ای بیشتر درباره نتایج یا توصیه‌های ذکر شده در گزارش مطالعه نمایند را به‌راحتی پیدا کنند.

  • دقت کنید که عنوان‌ها و زیرعنوان‌ها محتوای آن بخش یا زیربخش را به طور مستقیم و دقیق توصیف کنند.
  • به عنوان مثال، اگر شما در حال تهیه پیش‌نویس یک گزارش فروش هفتگی هستید، ممکن است بخش‌هایی درباره «ترندها در لباس‌های زنان»، «ترندها در لباس مردانه» و «مارک‌های محبوب کودکان» را شامل شود. در این بخش‌ها، ممکن است زیرعنوان‌هایی برای برجسته کردن ترندهای خاص یا مارک‌های مشهور داشته باشید.
  • از ساختار گرامری یکسان برای تمام عناوین استفاده کنید تا گزارش شما منطقی و سازگار باشد. به عنوان مثال، اگر اولین تیتر شما »ایجاد یک ترند در لباس مردانه» باشد، دومین عنوان شما باید «هدایت گروه طراحی در لباس‌های زنان» باشد و نه چیزی شبیه به «ارقام فروش زنان».

۲- جملات واضح و ساده بنویسید.

نوشته را با جملاتی که در استاندارد »فاعل– مفعول- فعل» سازمان‌دهی شده‌اند، برجسته کنید، وضوح تفکر و اطمینان را در پیشنهادها و یا نتایج خود نشان دهید.

  • پس ‌از این که گزارش خود را تهیه کردید، یک دفعه کل گزارش را بخوانید و تمام کلام‌های غیرضروری را حذف کنید. کاری که هر جمله بیانگر آن است را مشخص نمایید و فاعل را در کنار فعل آن کار قرار دهید. روی هر جمله فکر کنید و به خود بگویید که «چه کسی، چه کاری را انجام می‌دهد».
  • عبارت‌های زائد و نامفهوم را حذف کنید.
  • ممکن است فکر کنید که این سبک نگارش خسته‌ کننده به نظر می‌رسد، اما هدف گزارش هفتگی‌ سرگرم شدن نویسنده نیست. این سبک به طور مؤثر نکات را بیان می‌کند و اطلاعات را به خوانندگان منتقل می‌کند.

۳- نوشته خود را بی‌طرف و بدون تعصب نگه ‌دارید.

اگرچه ممکن است توصیه‌هایی انجام دهید، اما این توصیه‌ها باید بر اساس شواهد واقعی نه عقاید و یا احساسات  شخصی نویسنده باشند. خوانندگان را با حقایق قوی و نوشته‌های واضح قانع کنید.

  • از صفات و دیگر کلمات و عبارات پر باری که دلالت بر مفاهیم مثبت یا منفی دارند، اجتناب کنید و به‌جای آن بر دلایل واقعی تمرکز کنید.
  • برای مثال، فرض کنید در گزارش فروش هفتگی‌تان تبلیغی برای یکی از شریک‌های فروش خود  پیشنهاد می‌کنید. آن پیشنهاد را با حقایقی که شایستگی آن کارمند را نشان می‌دهند، پشتیبانی کنید. برای نمونه جمله «آزاده با وجود اینکه تنها ۱۵ ساعت در هفته کار می‌کند، همیشه بالاترین فروش را در فروشگاه ما دارد» از «آزاده با وجود اینکه تنها ۱۵ ساعت در هفته کار می‌کند، شایسته‌ترین فرد در بین کارکنان من است و با وجود اینکه او مجبور است ساعات کاری خود را محدود کند تا از مادر بیمارش مراقبت کند، همیشه کارهای اضافی انجام می‌دهد» بهتر  است.

۴- از افعال قوی استفاده کنید.

وقتی شما در حال نوشتن هستید، یک کلمه دارید که به خواننده‌تان می‌گوید چه چیزی در جمله در حال وقوع است. از افعال کوتاه و قوی استفاده کنید که به طور واضح این عمل را توصیف می‌کنند.

  • افعالی ساده را امتحان کنید. به عنوان مثال، کلمه «استفاده» از «کاربرد» بهتر است.
  • افعالی که عمل «فکر کردن» را توصیف می‌کنند، مانند فکر کردن، دانستن، درک کردن، باور کردن، گاهی ضروری هستند، اما به طور کلی نسبت به افعالی که یک عمل را توصیف می‌کنند، ضعیف‌تر هستند. شما ممکن است مجبور باشید در بیانیه خود کاوش کنید و آن را باز کرده و برای خود تشریح نمایید تا بتوانید بر اساس آن یک جمله در رابطه با اقدامی که برای عملی کردن آن بیانیه کمک کننده است را در گزارش جای دهید. برای مثال، فرض کنید که می‌نویسید: «من معتقدم که فروش ما در ماه‌های آینده افزایش خواهد یافت». این جمله را باز کنید و بفهمید که چرا این باور را دارید. سپس می‌توانید یک جمله قابل اقدام مانند «بر اساس اطلاعات فروش در سال‌های گذشته، فروش در طول فصل تعطیلات افزایش می‌یابد. من پیش‌بینی می‌کنم که فروش در ماه‌های اسفند و فروردین افزایش پیدا خواهد کرد» را بنویسید.
  • در ادامه، گزارش را مرور کرده و سعی کنید حروف اضافه را حذف و کلمات را با افعال قوی‌تر جایگزین کنید.

۵- از بیان جملات مجهول دوری کنید.

هنگامی‌که شما با بیان مجهول می‌نویسید، در واقع بر فاعل عمل تأکید نداشته و بر مفعول آن اقدام تأکید دارید. در برخی شرایط این امر برای دلایل سیاسی یا دیپلماتیک لازم است، اما اغلب اوقات نوشته‌ها را آشفته و گیج‌کننده می‌کند.

  • بیان معلوم به کسانی که آن عمل ذکر شده در گزارش را تکمیل کرده‌اند، اعتبار می‌دهد و به خوانندگان این گزارش نشان می‌دهد که چه کسی مسئول این اقدام است. برای درک اینکه چرا این موضوع مهم است، تصور کنید که شما مقاله‌ای در مورد یک آتش‌سوزی مخرب می‌خوانید که می‌گوید: «خوشبختانه، همه بچه‌ها نجات یافتند.». شناسایی شخص یا اشخاصی که آن بچه‌ها را نجات دادند، مهم است. اگر این جمله خوانده شود، «معلم وارد کلاس شد و همه کودکان را نجات داد»، حالا شما می‌دانید که چه کسی سزاوار اعتبار برای قهرمان بودن در آن شرایط است.
  • هم‌چنین بیان معلوم برای مالکیت اقداماتی که ممکن است عواقب منفی داشته باشد، مهم است. اگر شما در گزارشتان بنویسید: «اشتباهات انجام شدند»، کارفرمای شما می‌خواهد بداند که چه کسی این اشتباهات را مرتکب شده است تا بتوانند به طور مناسب افراد مستعد خطا را مدیریت کنند. اگر نویسنده در نوشتن گزارش اشتباه کند، پذیرفتن مالکیت آن اشتباهات و قبول مسئولیت برای مدت زمان زیادی ادامه خواهد داشت.
  • برای تعیین و حذف بیان مجهول در نوشته‌های خود، عمل را در جمله شناسایی کرده و بفهمید چه کسی این کار را انجام داده است، سپس شخص انجام دهنده عمل را در ابتدا جمله قرار دهید.

۶- اطلاعات را با عناصر بصری انتقال دهید.

نمودارها و شکل‌ها و عناصر گرافیکی برای خواندن و دنبال کردن بسیار راحت‌تر هستند از پاراگرافی که اطلاعات مشابه را ارائه می‌دهد، به‌خصوص اگر اطلاعاتی که شما باید انتقال دهید، بسیار سنگین باشند.

  • یک عنصر دیداری صحیح را انتخاب کنید تا اطلاعات را‌ به شیوه‌ای به خواننده منتقل کنید که برای آن‌ها مفید باشند و هدف گزارش را نشان دهند.
  • برای مثال، ممکن است شما یک نمودار خطی برای نشان دادن روند رو به بالا در فروش کت‌های پشمی انتخاب کنید. این نمایش برای نشان دادن آن رشد در مقایسه با جدولی شامل تعداد فروش کت‌های پشمی در هر ماه بسیار مؤثرتر خواهد بود زیرا خواننده باید به همه اعداد نگاه کند، آن‌ها را با هم مقایسه کند و تشخیص دهد که آن‌ها در حال افزایش‌ هستند. تمام این کارها را می‌توان با یک نگاه ساده به یک نمودار خطی انجام داد.
  • به خاطر داشته باشید که چشم به عناصر بصری دقت می‌کند. دقت کنید که این آیتم‌ها مرتب و تمیز باشند و به‌خوبی در صفحه قرار داده شوند. تنها در صورتی می‌توانید عناصر بصری را در نظر بگیرید که برای پیشنهادها و یا نتایج شما ضروری باشند.

۷- اصطلاحات مخصوص یک صنف را حذف کنید.

هر صنعت یا رشته تحصیلی واژه‌های خاصی دارد که گریزناپذیر به نظر می‌رسند، همچنین واژه‌هایی که بر اساس کتاب‌ها و مقالات مشهور مد روز هستند. این اصطلاحات گاهی اوقات می‌توانند مفید باشند اما به‌طورمعمول هیچ ارزشی ندارند و نمی‌توانند پیام شما را به طور مؤثر منتقل نمایند.

  • اصطلاحات ویژه یک صنف ممکن است برای نوشتن یک لیست از واژه‌های رایج در صنعت مفید باشد، بنابراین آنها را بیش ‌از حد در گزارش‌های خود به‌کار نبرید. زمانی که گزارش شما کامل شد، می‌توانید به‌سادگی متن را برای یافتن آن کلمات جستجو کنید و در صورت نیاز آن‌ها را با کلمات مناسب‌تر تعویض کنید.
  • به خاطر داشته باشید که استفاده بیش ‌از حد از واژه‌های مد روز به خواننده‌ نشان نمی‌دهد که شما دانش کافی در مورد رشته خاص خود دارید، در حقیقت کاملاً برعکس است. هیئت‌مدیره و مدیران معمولاً مسن‌تر هستند و تاکنون صدها مورد از این واژه‌هایی که آمدند و رفتند را دیده‌اند. اگر این اصطلاحات را بیش ‌از حد استفاده کنید، آن‌ها تصور خواهند کرد که شما تنبل هستید.

۸- با احتیاط غلط‌گیری کنید.

اگر گزارش شما پر از اشتباهات تایپی و گرامری باشد، این کار برای خواننده‌تان گیج‌ کننده خواهد بود و ضعف شما را نشان می‌دهد. گزارش خود را به‌خوبی قبل از موعد آن تهیه کنید؛ بنابراین زمان زیادی دارید تا مطمئن شوید که گزارش به‌درستی غلط‌گیری شده است.

  • یک غلط‌یاب گرامر و املا مانند برنامه ویراستیار را در برنامه پردازش واژه خود اجرا کنید، اما به طور کامل بر روی آن‌ها تکیه نکنید. این برنامه‌ها اشتباهات زیادی را نادیده می‌گیرند، به‌خصوص اشتباهات تایپی در کلماتی که واژه مشابه کلمه اشتباه نیز وجود دارد.
  • خواندن گزارش با صدای بلند یک راه خوب دیگر برای گرفتن اشتباهات و ویرایش سبک است. اگر زمانی که یک جمله یا پاراگراف خاص را می‌خوانید، متوجه شوید که خواندن بخشی از گزارش شما مشکل است، مخاطبین نیز به طور ذهنی دچار لغزش خواهند شد. بر روی قسمت‌های پر اشکال دوباره کار کنید تا روان‌تر شوند.

منبع: چطورپدیا

چگونه زمان خود را عاقلانه صرف کنیم؟

چطور زمان خود را عاقلانه صرف کنیم؟

هر یک از ما زمان محدود و مشخصی در اختیار داریم. روزانه فقط ۲۴ ساعت، نه بیشتر و نه کمتر؛ اما چه مقدار از این زمان را صرف کارهایی می‌کنیم که نباید انجام دهیم و به این شکل آن را از دست می‌دهیم؟ وقتی عمر بگذرد، آن را برای همیشه از دست داده‌ایم. وقت همانند پول نیست که بتوان آن را خرج و ذخیره کرد و یا آن را به دست آورد و سرمایه‌گذاری کرد؛ تنها یک‌بار در اختیار ما قرار داده می‌شود، نه ۲ بار. این دلیل اهمیت زمان ما است، می‌بایست به‌جای دور ریختن عمر، از آن همانند منبعی گران‌‌بها محافظت کنیم؛ البته این بدان معنا نیست که هرگز نباید بخشی از وقت خود را صرف خوش‌گذرانی کنیم، خیر! بی‌شک باید این کار را انجام دهیم. این تنها به این معنی است که نباید نسبت به عمر و زمانی که در اختیار داریم غافل باشیم. این لحظه فقط همین یک‌بار، در همین لحظه، تنها برای یک‌بار به ما بخشوده شده و وقتی‌که رفت، دیگر رفته است. ما، انسان‌ها، مادامی‌ که زمان در اختیار داریم و هنوز از ما گرفته نشده، هرگز قدر آن را به‌درستی نمی‌دانیم. تا زمانی که آن را از ما نگیرند، اغلب حتی قادر به درک اهمیت مطلق عمر خود نخواهیم بود.

من امروز اینجا می‌نشینم و زمان خود را صرف نوشتن این مقاله می‌کنم تا مطمئن شوم که شما قدر وقت خود را خواهید دانست. اجازه ندهید این منبع گران‌بها، از میان انگشتانتان بلغزد و سُر بخورد و برای هیچ و پوچ تلف شود. هدر رفت آن، برای خود فرد و افرادی که دوست‌شان دارد، ابداً عادلانه نیست. در عوض، وقت خود را در انجام کارهای مثبت و ثمربخش برای خود و اطرافیانسرمایه‌گذاری کنید. اینجا دقیقاً همان جایی است که باید وقت خود را صرف کنیم. برای صرف وقت، راهی بهتر از سرمایه‌گذاری آن در ساخت چیزی نیک و خارق‌العاده نیست.

چرا مدیریت زمان اهمیت دارد؟

از آنجا که نمی‌توان زمان را مجدداً تولید کرد، می‌بایست بتوانیم از آن عاقلانه استفاده کنیم. صبح پس از برخاستن از خواب، قبل از هر چیز، باید کارهایی را انجام دهیم که مدت‌ها است از انجام آن‌ها سر باز می‌زنیم. کار کردن بر روی چیزی در ابتدای روز، سبب تولید عنصری محرک در بدن می‌شود، این نکته دقیقاً مشابه چیزی است که گفته شد؛ بنابراین، به خود قول دهید که روزانه تنها به مدت ۱۵ دقیقه، بر روی امور معوق شده‌ی خود کار کنید.

بله به این شکل از زمان خود عاقلانه استفاده می‌کنید. من این را «قانون ۱۵ دقیقه» می‌نامم، فقط ۱۵ دقیقه طول می‌کشد. حال مهم نیست کاری که می‌بایست انجام شود چیست، پرداخت مالیات، حساب و کتاب دخل و خرج، مرتب کردن آشپزخانه، ورزش کردن یا برنامه‌ریزی یک رژیم غذایی سالم، فقط ۱۵ دقیقه طول می‌کشد.

مراحل زیر را دنبال کنید:

  • تلفن هوشمند خود یا یک ساعت زمان‌سنج را بردارید.
  • زمان‌سنج را آغاز کرده و مشغول به کار شوید.
  • ۱۵ دقیقه روی آن کار کرده و سپس آن را رها کنید.

می‌دانید وقتی به دقیقه‌ی پانزدهم ۱۵ می‌رسید چه اتفاقی می‌افتد؟ اولاً، به احتمال قریب به‌ یقین تمایل دارید آن کار را ادامه دهید. این دقیقاً همان کاری است که نیروی محرکه انجام می‌دهد. از آنجا که کاری را شروع کرده‌اید، تمایل دارید آن را ادامه دهید. به یاد داشته باشید، جسم در حال حرکت، در حال حرکت مانده و شی‌ء ساکن، غالباً ساکن خواهد ماند. ساختار ما این‌گونه شرطی شده و سخت‌ترین بخش آن، شکستن این چرخه‌ی سکون است. اگر این بخش را با قدرت بگذرانید، از آن به بعد تنها سرازیری خواهد بود. از آنجا که ما موجوداتی بنده‌ی عادت هستیم، انجام کارهایی که به آن‌ها عادت نداریم، برایمان دشوار است. دقیقاً همین‌طور است. ما همواره به چیزهایی که از قبل می‌دانیم و رفتاری که به آن شرطی شده‌ایم، رجوع می‌کنیم. این قانونی است که همه از آن آگاه هستیم. اگر تاکنون سعی کرده باشید که یک عادت بد را ترک کنید، می‌دانید که این کار قطعاً سخت است. در حقیقت سخت‌ترین قسمت، اولین تلاش برای ترک عادت مذکور خواهد بود. آیا می‌دانید برای شکل‌گیری و یا شکستن عادات، تنها به زمانی مابین ۱۸ الی ۲۵۴ روز نیاز است؟ این نهایت قدرت است.

سخت‌ترین بخش شکستن هر عادت، اولین تلاش است. پس از آن، به میزان قابل‌توجهی راحت‌تر خواهد شد. وقتی چند روز پشت سر هم کمربند ایمنی خود را می‌بندید، پس از مدتی بستن آن ناخودآگاه شده و پس از چند هفته تقریباً تبدیل به یک عادت می‌شود. گذرگاه‌های عصبی بازسازی شده و فرد تفکر و رفتار متفاوتی از خود نشان می‌دهد. به این ترتیب برای انجام کار مذکور به‌ندرت نیاز به فکر کردن خواهد داشت، چرا که از ذهن آگاه به ذهن ناخودآگاه او منتقل شده است.

عمر خود را هدر ندهید 

هر ثانیه‌ای که می‌گذرد لحظه‌ای گران‌بها است. اگر تاکنون شخص نزدیکی را از دست داده باشید، این را به‌خوبی می‌دانید؛ اما اغلب، فقط دانستن کافی نیست. ما انسان‌ها همواره زمان خود را هدر می‌دهیم چرا که موجوداتی بنده‌ی عادت هستیم. به دلیل ترس از شکستی که در وجودمان هست، ترجیح می‌دهیم خود را درگیر سختی‌های برداشتن گام‌های بزرگ نکنیم. دیگران چه فکری می‌کنند؟ وقتی می‌بینند برای هدف خود تلاش می‌کنید اما نمی‌توانید به آن دست یابید، چه خواهند گفت؟ در انتهای روز، نظرات دیگران در مورد شما کوچک‌ترین اهمیتی نخواهد داشت. زندگی کوتاه است. آن را هدر ندهید. اشتیاق خود را دنبال کنید. پرانرژی از خواب برخیزید، به جهان بیرون سلام کرده و کاری بزرگ انجام دهید. ارزش‌گذاری کنید، ببخشید، مشارکت کنید، از دیگران یاد بگیرید و در این مسیر رشد کنید. به انسانی بهتر تبدیل شوید، تبدیل به کسی که حتی زمانی که چیزی برای بخشیدن ندارد، کماکان می‌خواهد به هم نوعان خود خدمت کند. 

من درباره پول صحبت نمی‌کنم، در مورد زمان صحبت می‌کنم. این مسئله خیلی مهم است. به‌جای ریخت‌و‌پاش زمان، از آن جهت انجام کارهای سودمند استفاده کنید. به‌جای تماشای سریال تلویزیونی، بیرون بروید و آن بخش از زمان خود را به دیگران اهدا کنید. آیا می‌دانید چه احساس فوق‌العاده‌ای برایتان به ارمغان می‌آورد؟ تنها کاری که باید کنید آن است که از منطقه امن خود خارج شوید. ماندن در آن خیلی ثمربخش نیست. فقط باید عزم کنید زنجیری که شما را به عادات و رفتار قدیمی خود متصل می‌کند، بشکنید؛ اما حتی اگر وقت خود را با دیگران تقسیم نمی‌کنید، آن را به هدر ندهید. کارهای زیادی وجود دارند که می‌بایست انجام شوند و اهداف زیادی داریم که باید به آن‌ها دست یابیم. اتلاف وقت در این جایگاه کمکی به ما نمی‌کند. هر چیزی که انرژی فرد را تحلیل کند، وقت او را از بین برده است. پس درگیر کارهایی نشوید که سبب تضعیف انرژی می‌شوند. از نوشیدن الکل و مواد مخدر بپرهیزید، ساعت‌ها وقت خود را با دوستان خود تلف نکنید، از گشت‌وگذار بی حدومرز در اینترنت بپرهیزید و … در عوض زمان خود را روی تلاش‌های ثمربخشی که کمکی برای خود و اطرافیانتان است متمرکز کنید.

دلیل تمایل به یک هدف خاص، برای زمان ما حائز اهمیت است

از زندگی چه می‌خواهید؟ چه اهدافی دارید؟ آیا تا به حال برای نوشتن آن‌ها زمان گذاشته‌اید؟ برای دستیابی به آن‌ها چطور؟ اگر نه اکنون وقت آن رسیده است؛ اما این تنها کاری نیست که می‌بایست انجام دهید، باید بدانید «چرا» خواسته‌ی خود را می‌خواهید. پاسخ شما به این «چرا» بسیار مهم است، زیرا قادر است انتظارات شما را پایه‌ریزی کند. به شما مقصد می‌دهد. چیزی برای دستیابی و همچنین دلیلی برای دستیابی به آن.

وقتی که دلیل محکمی دارید، تقریباً هر کاری که برای رسیدن به آن لازم باشد را انجام خواهید داد. عطش این شعله همانند یک آتش درون فرد می‌سوزد. شناخت آن و بیرون کشیدن آن از درون، جایی است که جادوی واقعی اتفاق می‌افتد. وقتی فرد عمیقاً بداند چرا به چیزی اشتیاق دارد، هر کاری که برای تحقق آن لازم است را انجام خواهد داد. به خاطر دارم زمانی مطلبی در رابطه با مشاهدات شخصی تحت عنوان «۷ لایه عمیق» را مطالعه کردم.

این مسئله اساساً به این معنی است که همه‌ی ما برای چیزهایی که می‌خواهیم و کارهایی که انجام می‌دهیم، دلایلی داریم؛ اما اغلب، اولین دلایل سطحی هستند؛ اما هرچه عمیق‌تر می‌شویم و هر یک از این دلایل را مورد بررسی قرار می‌دهیم، با دلیلی عمیق‌تر و ژرف‌تر مواجه خواهیم شد. وقتی می‌بینید پیشرفتی در کار نیست، این دقیقاً با همان «چرا»، که دلیل اصلی انجام آن کار است، مرتبط است. اغلب در ذهن شروع شده و به سمت قلب حرکت می‌کند و زمانی که به قلب رسید، عمیق و ژرف خواهد شد. بسیار خب، این چطور کار می‌کند؟ بسیار ساده است، به هدف و ایده بزرگ زندگی خود فکر کنید و این سؤال را از خود بپرسید:

دلیل اینکه می‌خواهم آن را در زندگی خود داشته باشم و به آن دست یابم، چیست؟

به‌عنوان مثال، فرض کنیم که قصد دارید یک میلیارد تومان پول درآورید. چرا یک میلیارد پول می‌خواهید؟ قطعاً به این خاطر نیست که عاشق شکل ظاهری پول هستید. درست است؟ پر واضح است که این دلیل اصلی نیست. پس چیست؟ ممکن است بگوئید این پول را برای خرید یک خانه زیبا می‌خواهید. خوب، این یک دلیل سطحی است. این پاسخ مغز است، نه قلب.

سپس، از خود بپرسید که چرا یک خانه زیبا می‌خواهید؟ پاسخ عمیق‌تر خواهد شد، ممکن است دلیل آن باشد که دوست دارید با خانواده‌ی خود در جایی زیبا و محله‌ای امن زندگی کنید. حال پاسخ عمیق‌تر شده، اما هنوز به عمق واقعی آن نرسیده است. در نهایت، به این می‌رسید که تمایل دارید در مکانی زیباتر و محله‌ای امن‌تر زندگی کنید زیرا به‌عنوان کودکی در حال رشد، هرگز محیط خانوادگی پایداری نداشتید، همواره در حال اسباب‌کشی بوده یا در محله‌ی امنی زندگی نکردید.

عمیق‌تر که می‌شوید، ممکن است بگوئید دلیل این خواسته، این است که دوست ندارید فرزندانتان در طول روز نگران بیرون بودن از خانه یا بازی اطراف محله پس از غروب خورشید باشند. سپس احتمالاً بگویید دلیل این خواسته، این است که نیاز دارید خانواده‌ی خود را در امنیت نگاه دارید، زیرا به‌عنوان یک کودک در حال رشد همواره ترس را در کنار خود احساس کرده‌اید و اکنون دوست ندارید فرزندانتان نیز چنین ترسی را احساس کنند.

می‌بینید این فرایند تا رسیدن به هسته‌ی اصلی چطور پیش می‌رود؟ این مثال شاید دقیقاً هفت لایه نداشته باشد، شاید پنج، ده، یا هر تعداد لایه‌ی دیگری بتوان برای آن یافت؛ اما همچنان ادامه دهید تا به پاسخ سؤال خود دست یابید. متوجه هستید روند کار به چه صورت است؟ درک دلیل اصلی آن‌که چرا کاری را انجام می‌دهید، سبب می‌شود نسبت به زمانی که صرف تلاش برای دستیابی به آن هدف می‌کنید آگاه باشید. این آگاهی دست‌کم یک محرک و انگیزه‌ی قدرتمند در تلاش برای رسیدن به آن هدف خواهد بود.

چطور زمان خود را مدیریت کنیم؟ 

پر واضح است که موظف هستیم زمان خود را به‌درستی مدیریت کنیم. این مدیریت، با تعیین یک هدف معین و برنامه‌ریزی تلاش جهت رسیدن به آن شکل می‌گیرد. پس از آن، مسئله فقط دنبال کردن این برنامه است. برای هر روز خود اهدافی بزرگ، بزرگ‌تر و هوشمندانه‌تر تعیین می‌کنید. سپس هر روز تلاش می‌کنید که به آن دست یابید. تضمین می‌کنید که حتی ثانیه‌ای را تلف نکرده و به سمت رویاهای بزرگ خود در حال حرکت هستید.

من می‌دانم که در زندگی شخصی خود، وقتی درباره‌ی چیزی که می‌خواهم، به‌یقین می‌رسم و برنامه‌ای دقیق برای چگونگی عملکرد خود در مسیر رسیدن به آن هدف در دست دارم، کار کردن روی آن به‌مراتب برای من آسان‌تر است. از مسیر خود جدا نمی‌شوم زیرا میدانم مقصد کجاست. همچنین مدام پیشرفت‌هایم را تحلیل می‌کنم. اگر در یک روز خاص عقب‌گرد داشته‌ام، به آن آگاهم و قادرم آن را اصلاح کنم. هنگامی که نتایج کار خود را مدام پیگیری می‌کنید، این نتایج مشهودتر از قبل خواهند بود. این تفکر برای تمام اهدافی که نتایج آن‌ها قابل اندازه‌گیری باشد، قابل اجراست.

البته حقیقت این است که نتایج تمامی اهداف، می‌بایست کاملاً قابل اندازه‌گیری باشند. در غیر این صورت، چطور بفهمیم که پیشرفتی داشته‌ایم یا خیر؟ برای مثال، اگر قصد دارید وزن خود را کاهش دهید، تک به تک کیلوگرم‌هایی که از دست می‌دهید را پیگیری کنید. هر سانتیمتر سایز دور کمر خود را چک کنید، زیرا گاهی وزنی از دست نمی‌دهید و فقط در حد کاهش چند سانتیمتر است. این کار را باید هر روز انجام دهید. اگر هدف پس‌انداز مقدار مشخصی پول است، دقیقاً همین کار را با پول‌های خود انجام دهید. هر روز میزان پول خود را بررسی کرده و در این مورد بسیار وسواسی و دقیق عمل کنید.

واضح است که در طول روز، زمان زیادی برای تعقیب اهداف خود نخواهیم داشت. به‌خصوص اگر شغلی تمام‌وقت داریم، وقتی نمی‌توان زمان قابل‌توجهی صرف رسیدن به اهداف خود کرد، طبیعتاً نمی‌توان انتظار دستیابی به دست‌آوردهای بزرگ را هم داشت. به همین دلیل است که می‌بایست از هر ثانیه روز خود به‌خوبی استفاده کرده و آن را کارآمد کنیم. مراقب زمان‌هایی که تلف می‌کنید، باشید، زمان با ارزش خود را برای انجام کارهایی که چیزی به زندگی شما اضافه نمی‌کنند، صرف نکنید، در عوض آن را صرف کارهایی کنید که به شما و خانواده‌تان کمک می‌کنند زندگی ایده‌آل خود را داشته باشید.

موارد ذکر شده، دلیل اهمیت زمانی است که در اختیار داریم و می‌توانیم از آن در مسیری درست استفاده کنیم؛ اما همان‌طور که می‌دانیم این زمان می‌تواند در مسیر نادرست نیز صرف شود. از آنجا که هیچ‌کس نمی‌تواند زمان را تولید کند، این کالا گران‌بهاترین چیزی است که همه ما در اختیار داریم. شمارش معکوس ساعت تا زمان مرگ قریب‌الوقوع ما ادامه خواهد داشت. این یک سخن بدخواهانه نیست. بزرگ‌ترین نیت من آن است که یادآوری کنم زمان زیادی ندارید، همان‌طور که من ندارم، همان‌طور که باقی افراد نداند، پس از آن عاقلانه استفاده کنید. آن را هدر ندهید. آن را سرمایه‌گذاری کرده و با آن درست همانند یک کودک تازه متولد شده‌ی گران‌بها رفتار کنید.

 

منبع:چطورپدیا

چطور زمان را مدیریت کنیم؟

چطور زمان را مدیریت کنیم؟

روش اول: استفاده‌ی پربار از زمان 

۱- محیط کار مناسبی ایجاد کنید. محیط کار تأثیر به سزایی بر میزان بهره‌وری کلی فرد دارد. در ارتباط با انتخاب محیط کار هیچ قانون محضی وجود ندارد، بنابراین محیطی را انتخاب کنید که فکر می‌کنید احساس بهتری به شخص شما می‌دهد. اطراف خود را با دکوراسیونی الهام‌بخش که در شما احساس شور و اشتیاق را بیدار می‌کند، پر کنید. این احساسات در تمرکز بر کار و افزایش بهره‌وری در آن، به فرد کمک زیادی خواهند کرد.

  • برای مثال، اگر هنرمندی خاص به شما الهام می‌بخشد، چند پرینت از نقاشی‌های وی را خریداری کرده و به دیوار محیط کار خود بیاویزید.
  • اگر این امکان وجود دارد که خود فضایی برای انجام کار انتخاب کنید، ترجیحاً فضایی عاری از هرگونه حواس‌پرتی را انتخاب کنید. کار کردن در مقابل تلویزیون به احتمال زیاد ایده‌ی خوبی نیست، اما شاید بتوان میزی در گوشه‌ای از اتاق ‌خواب جاسازی کرده و در آنجا کار کرد.

۲- کارهای خود را به ترتیب اهمیت آن‌ها فهرست کنید. قبل از شروع کار روزانه، آن‌ها را اولویت‌بندی کنید. داشتن فهرستی از کارهایی که می‌بایست انجام شوند، ابزاری عالی جهت مدیریت زمان است. سعی کنید علاوه بر نوشتن کارهای خود، آن‌ها را کمی سازمان‌دهی کرده و کارها را به لحاظ اهمیت دسته‌بندی کنید.

  • پیش از ساخت لیست، گروه‌ها را از لحاظ اهمیت مرتب کنید. برای مثال، کارهایی که برچسب «فوری» دارند، امروز باید انجام شوند. انجام شدن کارهایی با برچسب «مهم، اما نه فوری» مهم است، اما می‌تواند کمی به تعویق بیفتد و کارهایی با برچسب «اولویت پایین» را می‌توان در صورت لزوم به بعد موکول کرد.
  • هرکدام از کارها را در یک دسته بگنجانید. برای مثال، اگر گزارشی دارید که حتماً باید آن روز به پایان برسد، این یک کار «فوری» خواهد بود. اگر می‌بایست پروژه‌ی کاری دیگری را آغاز کنید، اما مهلت تحویل آن تا بیش از دو هفته‌ی دیگر است، این کار «مهم، اما نه فوری» است. اگر تمایل دارید پس از کار کمی بدوید، اما انجام آن خیلی برایتان ضروری نیست، این یک کار «اولویت پایین» خواهد بود.

۳- ابتدا کارهای مهم را انجام دهید. انجام وظایف سخت روز هنگام صبح و پیش از انجام هر کار دیگر، احساسی سرشار از موفقیت به فرد می‌بخشد؛ گویی موفقیت فرد از همان صبح آغاز شده و استرس او به میزان قابل توجهی کاهش می‌یابد. هر روز را با انجام مهم‌ترین کارهای فهرست خود آغاز کنید.

  • برای مثال، اگر پنج ایمیل دارید که باید به آن‌ها پاسخ دهید و گزارشی دارید که می‌بایست اصلاح شود، به محض ورود به دفتر آن‌ها را انجام دهید.
  • پیش از انجام کارهای مهم، از هرگونه وقت‌کشی غیرضروری در رسانه‌های اجتماعی بپرهیزید

۴- همواره مقداری از کارهای خود را به همراه داشته باشید. اگر همواره مقداری کار قابل انجام به همراه داشته باشید، می‌توانید از زمان‌های بیکاری خود بیشترین بهره‌ی ممکن را ببرید. اگر در اتوبوس وقت خالی دارید، از آن جهت خواندن کتابی برای مدرسه یا کار استفاده کنید. اگر در فروشگاه خواروبار در صف انتظار هستید، می‌توانید برخی از ایمیل‌های کاری با تلفن همراه خود پاسخ دهید. اگر همواره کاری قابل انجام به همراه داشته باشید می‌توانید از زمان خود بیشترین بهره‌ی ممکن را ببرید.

  • اگر دانش‌آموز هستید، به فکر خریداری چند کتاب صوتی یا ضبط درس‌های خود باشید. به این شکل زمان انتظار در صف یا رفتن به کلاس قادر هستید به مطالب درسی خود گوش فرا دهید.

۵- چند کار را با هم انجام ندهید. بسیاری از افراد تصور می‌کنند چندوظیفگی در طول روز ابزاری عالی برای انجام کارهای بیشتر و مدیریت عاقلانه زمان است. با این‌ حال، با تمرکز بر انجام چندین کار در یک زمان، در واقع میزان بهره‌وری فرد را کاهش خواهد داد. از آنجا که حین چندوظیفگی تمام توجه خود را روی یک کار خاص متمرکز نمی‌کنید، انجام کارها مدت زمان بیشتری طول خواهد کشید. به‌جای این کار، در یک زمان، تنها بر انجام یک کار تمرکز کنید. به این ترتیب کارها سریع‌تر انجام شده و امکان بیشترین استفاده از روز را به فرد خواهند داد.

  • به عنوان مثال، تمام ایمیل‌های خود را پاسخ دهید، سپس از حساب ایمیل خود خارج شده و به سراغ کار دیگری بروید و دیگر نگران ایمیل‌های خود نباشید. اگر در طول روز نیاز شد ایمیل‌های بیشتری را پاسخ دهید، می‌توانید این کار را پس از آن‌که کارهای در حال اجرا را به پایان رساندید انجام دهید.

بخش دوم: به حداقل رساندن حواس‌پرتی‌های موجود

۱- تلفن همراه خود را خاموش کنید. در صورت امکان، تلفن همراه خود را خاموش کنید. تلفن همراه در طول روز بخش قابل‌توجهی از زمان فرد را که می‌توانست به شکل پربارتری بگذرد، به خود اختصاص می‌دهد. مادامی که ورود به فیس‌بوک یا دید زدن ایمیل‌ها به‌آسانی ممکن باشد، احتمال این که این کار را انجام دهیم، یقیناً بیشتر خواهد بود. به خود لطف کرده و زمانی که در حال انجام کارهای دیگری هستید، تلفن همراه خود را خاموش کنید، به این شکل حتی اگر بدون در نظر گرفتن هرگونه عواقب، فقط به دنبال تلفن خود باشید تا وقفه‌ای ایجاد کنید، با یک صفحه‌ی خالی مواجه خواهید شد.

  • اگر برای کار خود به تلفن همراه نیاز دارید، آن را در سمت دیگر اتاق کار قرار دهید. هرچه دسترسی به آن سخت‌تر باشد، احتمال برداشتن آن کمتر خواهد بود. همچنین می‌توانید هرگونه اطلاعیه که مربوط به کار نیست را خاموش کنید.

۲- مرورگرهای غیرضروری را ببندید. امروزه بسیاری از مردم کارهای خود را با تکیه بر کامپیوتر یا اینترنت انجام می‌دهند. هنگامی که در حال انجام کاری هستیم، کار با فیس‌بوک، توییتر یا سایر سایت‌هایی که موجب حواس‌پرتی می‌شوند، تأثیرات ناخوشایندی بر مهارت‌های مدیریت زمان خواهد داشت. همچنین اگر در مرورگر زبانه‌های مختلف مربوط به پروژه‌های قبلی یا جست‌وجوهای نامرتبط همچنان باز باشند، احتمال پرت شدن حواس فرد بیشتر خواهد بود. عادت کنید به‌محض آنکه کارتان با یک سایت به پایان رسید آن زبانه را ببندید و تمرکز خود را بر سایت‌هایی که برای کار در حال اجرا ضروری است، قرار دهید. حتی با محدود کردن تعداد زبانه‌های باز به یک عدد یا دو عدد خود را به چالش بکشید.

۳- رسانه‌های اجتماعی را مسدود کنید. گاهی اوقات وسوسه ورود به فیس‌بوک یا توییتر آن‌قدر شیرین است که مبارزه با آن بسیار سخت خواهد بود. اگر رسانه‌های اجتماعی برای شما مشکل‌ساز می‌باشند، برنامه‌ها و وب‌سایت‌هایی زیادی وجود دارند که می‌توان از آن‌ها برای مسدودسازی موقت این سایت‌ها استفاده کرد.

  • برنامه SelfControl یک ابزار مفید برای کاربران سیستم‌عامل مک بوده که دسترسی به هر سایت دلخواه را تا مدت زمان مشخصی که خود فرد انتخاب می‌کند، مسدود می‌کند.
  • اگر تمایل دارید تمام این اسباب حواس‌پرتی را با هم خاموش کنید، برنامه‌ی Freedom هر بار امکان قطع دسترسی به اینترنت را تا ۸ ساعت در اختیار کاربران قرار می‌دهد.
  • برنامه‌ی Firefox Add-on Leechblock این امکان را در اختیار کاربران می‌گذارد که استفاده از سایت‌های مشخصی را تا یک حد معلوم در روز محدود نمایند.

۴- تا حد ممکن از وقفه در کار بپرهیزید. وقفه‌ها سبب قطع جریان کار می‌شوند. اگر در حال انجام یک کار خاص هستید و برای انجام کار دیگری، کار اصلی را متوقف کردید، بازگشت به حالت کار اندکی سخت خواهد بود. وقتی بر روی انجام یک وظیفه‌ی معین کار می‌کنید، سعی کنید تا زمانی که آن وظیفه به اتمام نرسیده، کار دیگری انجام ندهید. مادامی که در حال تلاش برای تکمیل چیزی هستید، اشکالی ندارد اگر کارهای دیگر اندکی منتظر بمانند!

  • به عنوان مثال، اگر حین انجام کاری دیگر متوجه شدید، باید ایمیلی را پاسخ دهید، کار فعلی خود را برای پاسخ به آن ایمیل متوقف نکنید. در عوض جایی یادداشت کنید که می‌بایست پس از اتمام کار فعلی ایمیل را پاسخ دهید.
  • به خاطر داشته باشید، گاهی اوقات این اختلالات اجتناب‌ناپذیر است. برای مثال، اگر حین انجام کار یک تماس تلفنی فوری دریافت کردید، قطعاً باید تماس را پاسخ دهید. برای اجتناب از این وقفه‌ها تا حد توان تلاش کنید، اما هیچ‌گاه به خاطر وجود حواس‌پرتی‌های مقطعی در حین کار از خود عصبانی نشوید.

بخش سوم: تعهد به یک برنامه‌ی زمانی روزانه

۱- از یک تقویم دیجیتال استفاده کنیدتکنولوژی با امکاناتی چون پیگیری مهلت تحویل کار، قرارهای ملاقات و سایر موارد دیگر ابزاری فوق‌العاده برای مدیریت زمان است. از تقویم‌ها در تلفن همراه و رایانه خود استفاده کنید و کارهای روزانه، مانند قرارهای ملاقات، برنامه‌ی کاری یا برنامه مدرسه خود را در آن یادداشت کنید. برای خود یادآور تنظیم کنید، برای مثال تلفن خود را به‌گونه‌ای تنظیم کنید که یک هفته پیش از اتمام مهلت پرداخت قبوض، یادآوری برایتان ارسال کند. برای کارهایی چون مطالعه و کار روی پروژه‌ها یک برنامه‌ی زمانی طراحی کنید.

  • علاوه بر تقویم دیجیتال، داشتن یک تقویم کاغذی به عنوان یک پشتیبان نیز گزینه‌ی مناسبی است. می‌توانید آن را روی میز خود نگه داشته یا در کنار لیست برنامه‌ریزی با خود حمل کنید. گاهی نوشتن نکات بر روی کاغذ، در یادآوری آسان‌تر آن‌ها تأثیر به سزایی خواهد داشت.

۲- زمان‌هایی را که از بهره‌وری بیشتری برخوردارید، شناسایی کنید. هر فرد در طول روز در یک مقطع زمانی خاص بیشترین میزان بهره‌وری خود را دارد. این مسئله در فهم آنکه در چه مقاطعی از روز قادر هستید که بیشترین بهره ممکن را از زمان خود ببرید و در برنامه‌ریزی برای کار کردن در این مقاطع زمانی کمک زیادی خواهد کرد. به عنوان مثال، اگر احساس می‌کنید هنگام صبح انرژی بیشتری دارید، سعی کنید دشوارترین کار خود را در آن زمان انجام دهید. بدین ترتیب در طول شب می‌توانید به‌راحتی استراحت کرده و کارهایی را انجام دهید که برایتان آرامش‌بخش است و از آن‌ها لذت می‌برید.

  • شناسایی این نقاط اوج انرژی ممکن است مدت زمانی طول بکشد، سعی کنید میزان انرژی و تمرکز کلی روزانه‌ی خود را در طول یک هفته یا بیشتر مورد بررسی قرار دهید. این کار کمک می‌کند زمان اوج بهره‌وری خود را شناسایی کنید.

۳- ۳۰ دقیقه‌ی ابتدایی صبح را صرف برنامه‌ریزی برای روز خود کنید. این کار خود می‌تواند یک بازی صبحگاهی برای شما باشد. به‌محض آن‌که برخاستید، به کارهایی که باید انجام دهید و طراحی یک برنامه زمانی برای انجام آن‌ها فکر کنید. تعهدات کاری را همانند تعهدات اجتماعی و مشاغل کاری در نظر داشته باشید.

  • برای مثال با خود بگویید از ساعت ۸ تا ۴ کار می‌کنم، سپس با مادربزرگ تماس می‌گیرم و تولد او را تبریک می‌گویم و بعد از کار لباس خود را از خشک‌شویی می‌گیرم. صبح ترتیب انجام این کارها را در ذهن خود تنظیم کنید.
  • اگر مادربزرگ شما زمان خواب و بیداری متفاوتی دارد، سعی کنید پس از اتمام کار خود با او تماس بگیرید، به‌طوری‌که در دیروقت نباشد، سپس برای برداشتن لباس خود از خشک‌شویی برنامه‌ریزی کنید.

۴- برای زمان استراحت و وقفه‌های کاری برنامه‌ریزی کنید. هیچ‌کس نمی‌تواند به‌طور مداوم بدون وقفه و استراحت کار کند. این‌که گاهی در یک سری مقاطع زمانی وقفه‌ها و حواس‌پرتی‌ها را بپذیریم، کار بدی نیست. برنامه‌ریزی کمک می‌کند تا زمان این وقفه‌ها و کارهای ضروری را از هم جدا کرده و تمییز دهیم. به‌این‌ترتیب احتمال آنکه این وقفه‌های زمانی روز فرد را به‌طور کامل در دست گرفته و آن را به‌طور کل خراب کنند، کاهش خواهد یافت.

  • در کنار توقف‌های بسیار کوچک زمانی، وقفه‌ها و زمان‌های استراحت طولانی‌تر را نیز در طول روز خود بگنجانید.
  • برای مثال، برنامه‌ریزی کنید که هر روز رأس ساعت ۱ بعدازظهر یک ساعت کامل به‌صرف نهار اختصاص داده و پس از بازگشت از کار، برای استراحت نیم ساعت تلویزیون تماشا کنید.
  • همچنین می‌توانید در طول کارهای روزانه وقفه‌های کوچکی برای خود برنامه‌ریزی کنید. برای مثال اگر در حال نوشتن یک مقاله هستید، پس از هر ۵۰۰ کلمه به خود اجازه دهید فیس‌بوک‌تان را چک کنید.

۵- برخی از کارها را در تعطیلات آخر هفته انجام دهید. تعطیلات آخر هفته معمولاً برای استراحت، آرامش و لذت بردن است، بنابراین بیرون رفتن را فراموش نکنید. با این حال، انجام دادن بخش کوچکی از کارها در این زمان کمک بسیار خوبی است. به کارهای کوچکی که آخر هفته‌ها روی هم تلنبار شده و شنبه را روز سختی می‌سازند، فکر کنید.

  • برای مثال، می‌توان در طول آخر هفته نگاهی کلی به ایمیل‌های خود انداخته و سپس به تعداد کمی از آن‌ها پاسخ داد تا روز شنبه ایمیل‌های کمتری برای بررسی داشته باشیم. همین‌طور می‌توانید ایمیل‌هایی که شنبه صبح باید سریعاً پاسخ داده شوند را هایلایت کنیم.

۶- برنامه‌ی خواب منظمی داشته باشید. اگر قصد دارید زمان خود را مدیریت کنید، داشتن یک برنامه زمانی برای خواب امری بسیار حیاتی است. این برنامه خواب تضمین می‌کند که فرد صبح زود بیدار شود و کاملاً برای شروع روز خود آماده باشد. برای داشتن یک برنامه خواب منظم، به رختخواب رفته و به هر سختی، هر روز، حتی در تعطیلات آخر هفته، در یک ساعت معین بیدار شوید. پس از مدتی بدن با چرخه خواب و بیداری خود سازگار می‌شود و رفته رفته زمان خواب احساس خستگی کرده و زمانی که بیدار می‌شوید، پرانرژی خواهید بود.

 

منبع: چطورپدیا

چطور با این ۲۵ عادت، کیفیت زندگی را بالا ببریم؟

چطور با این ۲۵ عادت، کیفیت زندگی را بالا ببریم؟

کیفیت زندگی

چگونه می‌توان کیفیت زندگی را بالا برد؟

آیا هر روز احساس ناامیدی می‌کنید؟ حس می‌کنید هر روز از خواب بیدار می‌شوید و چرخه‌ای تکراری را دنبال می‌کنید که گویی هرگز پایانی ندارد؟ آیا در گذر زمان کیفیت زندگی پایین آمده است و نتیجه‌ی آن از دست رفتن انرژی، سرزندگی و شوق رسیدن به آینده بوده است؟

ما همگی گاهی دچار ناامیدی می‌شویم. حتی برای آگاه‌ترین افراد نیز زندگی گاهی غیرقابل تحمل می‌شود. بدون داشتن درک درستی از مسیری که زندگی ما در پیش گرفته است و علت داشتن چنین هدفی، تحمل لحظات و دوران دشوار زندگی غیرممکن به نظر می‌رسد. معمولاً می‌خواهیم در سکوت و ناامیدی دست خود را بالا بریم و این جمله را به زبان بیاوریم: «من تسلیم شدم.»

اما زندگی لزوماً غیرقابل‌ تحمل نیست و قطعاً ناامید کننده نمی‌شود. کافی است با ایجاد چند تغییر کوچک در روال عادی با تغییر رفتار و طرز فکر، کیفیت زندگی خود را بالا ببرید و به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید؛ ما همگی دوران طولانی ناامیدی، اضطراب، ترس، آشفتگی و نگرانی را تجربه می‌کنیم.

غلبه بر برخی از تمایلات طبیعی افتادن در دام افسردگی خفیف کار دشواری نیست. گاهی زندگی آن‌گونه که ما انتظار داریم، پیش نمی‌رود؛ اما بیشتر مواقع کیفیت زندگی ما بیشتر به عادت‌های اساسی که به شکل روزمره تکرار می‌کنیم، مربوط می‌شود. با بهبود عادت‌ها می‌توانیم کیفیت زندگی خود را از چند منظر ارتقاء دهیم.

افزایش کیفیت زندگی

تعریف کیفیت زندگی

ابتدا قصد داریم منظور خود از «کیفیت زندگی» را بیان کنیم. آن دسته از افرادی که فکر می‌کنند کیفیت زندگی مساوی است باسطح زندگی باید بدانند که اشتباه می‌کنند. درست است که سطح زندگی شما که اساساً مساوی است با درآمد شما تأثیری جزئی بر کیفیت زندگی شما دارد، اما همه‌ی داستان در آن خلاصه نمی‌شود.

کیفیت زندگی بنا به تعریفی که ما داریم، مجموع کل سلامتی، شادی، سرزندگی، فراغت و درآمدی است که داریم. این رویکرد فرمولی کمک می‌کند تصویر بهتری از کلیت کیفیتی که انسان‌ها با آن مواجه هستند، داشته باشیم. با این وجود بسیاری افراد صرفاً کیفیت زندگی را با مقدار پولی که دارند تعریف می‌کنند؛ درحالی‌که پول نوعی فشارسنج است، اما کل معادله را به خود اختصاص نداده است.

درست است، جهان بر روی لولای پول می‌چرخد. افرادی که به پول و منابع دسترسی دارند قطعاً می‌توانند حوزه‌های بسیاری از زندگی خود را بهبود بخشند؛ اما در مطالعات اثبات شده است که همان افراد پولدار نیز از نظر آماری آنچنان خوشبخت‌تر از دیگران نیستند. افزایش درآمد فقط در کوتاه‌مدت شادی و خوشبختی را افزایش می‌دهد. در نهایت خوشبختی به سطح پایه‌ی خود بازمی‌گردد.

به گذشته‌ی خود فکر کنید. شاید به آن ارتقاء شغلی که دوست داشتید رسیده‌اید یا شغلی که در رؤیاها به آن نمی‌رسیدید را به دست آورده باشید. برای مدت کوتاهی خوشحال بودید، اما این یک احساس بود. خوشحالی برای موفقیت‌های مالی برای همیشه دوام ندارد و همه‌ی ماجرا نیست. درست است که پول دسترسی به «چیزهایی» را برای شما فراهم می‌کند، اما وجود ضرب‌المثل‌هایی نظیر «بهترین چیزها در زندگی رایگان به دست می‌آیند» دلیلی دارد.

بهبود کیفیت زندگی

تردمیل خوشبختی

در سال ۱۹۷۱ دو روان‌شناس رفتاری، دونالد تی کمپبل و فیلیپ بریکمن اصطلاح «تردمیل خوشبختی» که به عنوان «سازگاری خوشبختی» نیز شناخته می‌شود را برای اولین بار به کار بردند. این اصطلاح به تمایلات طبیعی انسان‌ها برای بازگشت به یک نقطه‌ی معین از خوشبختی پس از به وجود آمدن تغییرات عمده، مثبت یا منفی، در زندگی اشاره دارد؛ بنابراین نقطه‌ی معین خوشبختی خط پایه‌ی خوشبختی است که همه دارند و ما اغلب پس از وقایعی نظیر یک رویداد غم‌انگیز یا به دست آوردن یک ثروت بادآورده مثلاً از طریق قرعه‌کشی به آن بازمی‌گردیم. در تحقیقی که توسط کمپبل و بریکمن منتشر شد، آنها نشان دادند که هم برندگان قرعه‌کشی و هم افرادی که ناگهان کاملاً فلج شدند، هر دو پس از مدتی که از حادثه گذشت، به سطح پایه‌ی خوشبختی بازگشتند.

روانشناسان اذعان می‌کنند که همه‌ی ما انسان‌ها یک نقطه‌ی معین خوشبختی داریم که از طریق ابزار موروثی و دانش تجربی تعیین می‌گردد و گرچه سطح پایه‌ی خوشبختی برای همه متفاوت است، مفهوم آن برای درک ریشه‌ی خوشبختی و بهبود کیفیت زندگی بسیار حائز اهمیت است.

بهبود زندگی

روش‌های مشخصی وجود دارند که با آنها بتوانید اثری مثبت بر کیفیت زندگی خود داشته باشید. افزایش مواردی نظیر درآمد برای افراد بسیار واضح‌تر از مثلاً افزایش خوشبختی، سلامت یا سرزندگی آنها است. پول بسیار شسته رفته به نظر می‌رسد. یا پول فراوانی دارید یا ندارید. به عدد درآوردن آن ساده است اما دیگر جنبه‌های زندگی چه می‌شود؟ سلامت، خوشبختی، سرزندگی و فراغت نیز جنبه‌های مهمی از کیفیت زندگی هستند. این جنبه‌ها را چگونه ارتقاء می‌دهید؟

با ترقی و پایبندی در داشتن یک مجموعه‌ی مشخص از عادت‌های مثبت می‌توان دیگر جنبه‌های زندگی را بهبود بخشید.

عادت‌های خوب کیفیت زندگی شما را بالا می‌برند.

اگر می‌خواهید کیفیت زندگی خود را بالا ببرید، باید با استفاده از عادت‌های خوب این کار را انجام دهید. می‌بایست عادت‌های بد را کنار گذاشته و به عادت‌های خوب روی آورید. از حرف تا عمل فاصله بسیار است، مگر نه؟

عادت‌های خوب کمک می‌کنند سطح خوشبختی، سرزندگی، سلامت، درآمد و فراغت افزایش یابد؛ اما این اتفاق طی یک شب رخ نمی‌دهد. در ادامه مهم‌ترین عادت‌هایی را که به بهبود کیفیت زندگی مطابق با این ۵ منظر کمک می‌کنند، بیان خواهیم کرد.

عادت‌های خوشبختی

زمانی که صحبت از سطح عمومی خوشبختی به میان می‌آید، ۵ عادت است که می‌توانید به صورت روزانه برقرار کنید تا سطح عمومی شادی و رضایت را در زندگی خود بالا ببرید.

۱- لبخند بزنید، حتی زمانی که مضطرب هستید. اثرات لبخند بر اضطراب به‌خوبی در تحقیقات اثبات شده است. لبخند زدن کمک می‌کند پیامی قدرتمند به ذهن خود بفرستید تا حالت شیمایی و پیام‌رسان‌های عصبی بدن شما را تغییر دهد. مطالعات نشان داده است که افرادی که گفته می‌شود به‌طور مدام یک لبخند واقعی بر چهره دارند، پس از انجام فعالیت‌های استرس‌زا، ضربان قلب کمتری دارند.

اگر نمی‌توانید خود را به لبخند زدن مجبور کنید، یک مداد در دهان قرار دهید و انحنای طبیعی دهان به شما کمک می‌کند یک لبخند استاندارد داشته باشید. این کار را هر روز به مدت ۱۵ تا ۲۰ دقیقه امتحان کنید. حتی اگر احساس افسردگی داشته باشید، از اینکه این کار تا چه حد حال شما را خوب می‌کند، تعجب خواهید کرد.

۲- شکرگزاری روزانه. هر روز ۱۵ تا ۳۰ دقیقه زمانی را به فهرست کردن مواردی که باید برای آنها شکرگزار باشید، اختصاص دهید. حتی اگر احساس می‌کنید چیزی برای شکرگزاری وجود ندارد، به دنبالش باشید. شاید در یک معضل مالی گرفتار شده باشید اما حداقل هوش و تفکر ذهن و قدرت راه ‌رفتن، صحبت کردن و اندیشیدن را دارید. اگر بگردید همیشه چیزی برای شاکر بودن وجود دارد.

بیشتر مواقع اگر به آن فکر کنیم، به چیزهایی می‌رسیم که نسبت به آنها احساس اندوه داریم. تا زمانی که چیزی را از دست نداده‌ایم، به اهمیت آن واقف نیستیم؛ مثلاً زمانی که سلامتی، آزادی، شغل یا هر چیز دیگری را اگر از دست بدهیم، تازه متوجه می‌شویم که چقدر برای ما ارزشمند بوده است؛ اما شما می‌توانید این رویه را عوض کنید. هر روز دنیا را به شکرگزاری بابت همه‌ی آن چیزهایی که هر روز دارید، مشغول کنید. بگذارید این حرف به گوش دنیا برسد. آن را تبدیل به عادت کنید.

۳- با دیگران ارتباط برقرار کرده و ابراز محبت کنید. یکی از عادت‌هایی که قطعاً خوشبختی عمومی را در زندگی بالا خواهد برد، ارتباط برقرار کردن و ابراز محبت است. یک نفر را بغل کنید یا اجازه دهید کسی شما را بغل کند. تلفن را بردارید و از یک نفر قدردانی کنید یا فقط به حرف‌های وی گوش دهید. از این که علاقه نشان دادن به زندگی دیگران تا چه حد راضی‌کننده است، شگفت‌زده خواهید شد.

فقط یک تماس تلفنی یا ملاقات حضوری در روز کافی است. آن فرد می‌تواند کسی باشد که همواره در کنار شما است. به آن فرد بگویید تا چه حد قدردان او هستید. به او ابراز محبت و مهربانی کنید؛ از صمیم قلب این حرف‌ها را بزنید. آن چیز که شما به دنیا می‌دهید، ده برابر می‌شود و به شما بازمی‌گردد. این رفتار را تبدیل به یک عادت کنید تا زندگی بسیار رضایت‌بخش‌تری داشته باشید.

۴- مراقبه مدیتیشن داشته باشید. حتماً لازم نیست تجربه‌ای مذهبی داشته باشید. همین که هنر مراقبه مدیتیشن را به کار ببندید، احساس خوشبختی عمومی را در خود بالا برده، اضطراب و فشار خون را کم کرده و تشویش را تسکین می‌دهید. یکی از مطالعات اخیر که در ژورنال پزشکی داخلی JAMA منتشر شده است، بیان می‌کند که: مراقبه‌ی ذهنی، اضطراب‌های روانی مرتبط با افسردگی، تشویش و درد را کاهش می‌دهد.

با پانزده دقیقه مراقبه‌ی ذهنی به این عادت دست پیدا می‌کنید. آرام و بی‌صدا بنشینید و به زمان حال فکر کنید. گذشته یا آینده را از ذهن بیرون برانید. به هیچ مسئله یا نگرانی تمرکز نکنید و فقط در لحظه حضور داشته باشید. با چشم‌های بسته در سکوت بنشینید و به صداهای اطراف خود گوش دهید. حرکت هوا را به درون و بیرون ریه، گرمای خورشید را روی شانه‌ها، خنکی نسیمی را که در اتاق حرکت می‌کند و دیگر چیزها را حس کنید. فقط در زمان حال حضور داشته باشید. همین کافی است.

۵- یادگیری روزانه. یادگیری به‌صورت روزانه نه‌تنها برای داشتن احساس رضایت و خوشبختی ما حیاتی است، بلکه بر جنبه‌های کیفیت زندگی ما نیز اثر می‌گذارد. به ما کمک می‌کند رشد کنیم، بالغ شویم و دانش تجربی از جهان به دست آوریم. به ما اجازه می‌دهد چشم‌انداز زندگی خود را ببینیم و در نهایت با زمینه‌سازی لازم برای زندگی خصوصی و حرفه‌ای خود، به رؤیاهای خود دست پیدا کنیم.

یک روزنامه، مجله، آموزش ویدیویی، وبلاگ یا هر چیزی که استفاده از آن به‌عنوان منبع یادگیری لذت‌بخش باشد پیدا کنید. هر روز یاد بگیرید و ۱۵ الی ۳۰ دقیقه را به این کار اختصاص دهید. نیازی نیست خود را به حجم بالایی از زمان متعهد کنید. همین که هر روز فقط ذره‌ای از این کار را انجام دهید، اما حقیقتاً هر روز یادگیری داشته باشید، بعد از مدتی این عادت به شما کمک می‌کند فردی بسیار شادمان‌تر و همه‌فن‌حریف‌تر از قبل باشید.

عادت‌های بهداشتی

علاوه بر عادت‌های بهداشتی سالیانه نظیر مراجعه به پزشک یا دندان‌پزشک، عادت‌ها روزانه را نیز باید در زندگی خود رعایت کنید تا حس بهتری را تجربه نمایید؛ باید حداقل این پنج عادت بهداشتی مهم را هر روز داشته باشید.

۱- صبحانه بخورید. شنیده‌اید که می‌گویند صبحانه مهم‌ترین وعده‌ی غذایی هر روز است. دروغ نیست. مطالعات نشان داده است که خانم‌هایی که حداقل یک بار در هفته صبحانه نمی‌خورند، بیشتر در معرض خطر دیابت نوع ۲ قرار دارند. همچنین طبق مطالعات انجام شده، مردها با خوردن صبحانه آمار احتمال بیماری قلبی را کاهش می‌دهند.

مزایای هر روز صبحانه خوردن بسیار فراتر از این موارد است و افزایش حافظه، کاهش وزن و کاهش «کلسترول مضر» (LDL) را نیز شامل می‌شوند. بدن شما به یک صبحانه‌ی سالم، متعادل و مغذی نیاز دارد تا بتواند کل زمان روز عملکردی بهینه داشته باشد. چنین چیزی را از خود دریغ نکنید.

۲- روزانه ده هزار قدم بردارید. شاید نتوانید هر روز هفته ورزش کنید؛ اما به احتمال فراوان می‌توانید مطمئن شوید که هر روز حداقل ۱۰۰۰۰ قدم راه می‌روید. ۱۰۰۰۰ بار قدم زدن مزیت‌های فوق‌العاده‌ای برای سلامتی به همراه دارد. اغلب اوقات حتی نزدیک به این تعداد قدم نیز برنمی‌داریم. در واقع مطالعات نشان داده است که برداشتن ۱۰۰۰۰ قدم در هر روز نه تنها به کاهش وزن کمک می‌کند، بلکه خطر ابتلا به بیماری قلبی و دیابت را نیز کاهش می‌دهد.

اگر در حال حاضر پیاده‌روی آنچنانی در برنامه‌ی خود ندارید، پس احتمالاً برای انجام این کار با مشکلاتی روبرو خواهید بود؛ اما میان‌برهایی نیز وجود دارد. می‌توانید روال معمول خود را عوض کنید. مثلاً اگر در حال حاضر با خودروی شخصی به همه جا می‌روید، فاصله‌ی محل پارک خودرو تا مقصد را افزایش دهید. شاید در ابتدا مایه‌ی زحمت باشد، اما به تدریج این کار به عادت تبدیل می‌گردد. هر کاری می‌توانید انجام دهید تا به هدف ۱۰۰۰۰ قدم در روز خود برسید.

۳- هر روز دو لیتر آب بنوشید. همه مزایای بهداشتی آب را می‌دانند. بدن فرد بالغ از ۶۰% آب تشکیل شده است. مغز و قلب متشکل از ۷۳% آب است و تقریباً ۸۳% از ریه را آب به خود اختصاص داده است؛ اما بیشتر مواقع آب کافی به بدن خود نمی‌رسانیم. اغلب عادت داریم ورودی آب بدن خود را از نوشابه‌های قندی، قهوه و نوشیدنی‌های ناسالم دیگر تأمین کنیم.

طبق قاعده‌ی کلی، هر روز باید هشت لیوان ۲۵۰ میلی‌لیتری آب مصرف کنیم که معادل ۲ لیتر آب در روز است؛ اما اگر بخواهیم فنی‌تر بگوییم و از دستورالعمل‌های علمی‌تری پیروی کنیم، طبق آن چیزی که موسسه‌ی پزشکی تعیین کرده است، مردها باید ۳ لیتر (۱۳ فنجان) و زن‌ها ۲/۲ لیتر (۹ فنجان) آب در روز بنوشند.

۴- جذب ویتامین و مواد معدنی. آنقدر تعداد مزیت‌های دریافت ویتامین و مواد معدنی کافی در هر روز برای سلامتی فراوان است که نمی‌توان همه‌ی آنها را در قالب یک فهرست گنجاند. مطمئن شوید حداقل روزی یک مکمل برای دریافت ویتامین‌ها و مواد معدنی حیاتی مورد نیاز بدن خود، هر روز مصرف می‌کنید. این ویتامین‌ها و مواد معدنی برای انواع عملکردهای بهینه‌ی ذهن و جسم لازم هستند.

بیشتر مواقع، ویتامین‌ها و مواد معدنی لازم را از غذا و نوشیدنی‌هایی مصرفی روزانه دریافت نمی‌کنیم. با توجه به اینکه بیشتر افراد اساساً از انواع خوراکی‌ها و نوشیدنی‌های ناسالم مصرف می‌کنند، جای تعجبی هم ندارد. این عادت را به یک عادت اجباری برای خود تبدیل کنید و یک مکمل روزانه‌ی عالی برای خود پیدا کنید که همه‌ی نیازهای روزانه‌ی شما را تأمین نماید.

۵- دندان خود را مسواک و نخ دندان بزنید. مسواک زدن و استفاده از نخ دندان شاید شبیه یک عادت بهداشتی واجب به نظر نرسد؛ اما حقیقتاً واجب است. مزیت‌ها و فواید بهداشتی فراوانی در هر روز مسواک و نخ دندان زدن وجود دارد. این کار از بیماری لثه پیش‌گیری می‌کند. اگر بیماری لثه درمان نشود، می‌تواند به بیماری‌های جدی‌تری نظیر بیماری قلبی و تأخیر در حاملگی زنان منجر شود. از دیگر عوارض بیماری لثه می‌توان به زوال عقل و آرتروز اشاره کرد. همچنین بیمارانی که دچار بیماری لثه می‌شوند مشکلات دیگری نظیر از دست دادن حافظه، ورم مفاصل و آرتروز روماتوئید نیز دارند.

عادت به سرزندگی

میزان انرژی انسان در طول روز ارتباط تنگاتنگی با عادت‌های او دارد. افرادی که عادت‌های غلط دارند اغلب دچار کمبود انرژی و سرزندگی هستند. عادت‌ها نه‌تنها بر وضعیت جسمانی، بلکه بر وضعیت ذهنی افراد نیز اثر می‌گذارند.

۱-مدیریت زمانافرادی که به‌طور مؤثر زمان خود را مدیریت می‌کنند، انرژی و سرزندگی خود را افزایش می‌دهند. مدیریت زماننیازمند توجه روزانه است و هدف آن رسیدگی به امور مهم و پیش‌گیری از حالت‌های اضطراری است؛ یعنی باید به‌گونه‌ای برای خود وظیفه تعریف کنید که به دنبال رسیدن به اهداف مهم و بلندمدت خود باشید و صرفاً مجبور نباشید به امور اضطراری که در طول روز پیش می‌آید، واکنش نشان دهید.

مدیریت زمان را می‌توان با ایجاد فهرست و تعریف وظایف برای هر روز مطابق با اولویت و درجه‌ی اهمیت و اضطرار آنها انجام داد. مدیریت زمان شامل حذف عادت‌های بد نظیر تأخیر در انجام کارها، تماشای بیش از حد تلویزیون، گشت‌وگذار بیش از حد در اینترنت و غیره نیز می‌شود.

۲- حداقل ۷ ساعت از شبانه‌روز بخوابید. خوابیدن به مدت حداقل هفت ساعت هر شب نقش حیاتی در سرزندگی انسان دارد. به هنگام خواب کارکردهای مهم فراوانی در ذهن و جسم اتفاق می‌افتد. خواب فرصتی به بدن می‌دهد تا استراحت کند و ترمیم و بازسازی شود. زمانی که ضمیر خودآگاه را به خواب برده‌ایم، ذهن و جسم ناخودآگاه ما مشغول بازسازی، شارژ مجدد و دریافت انرژی دوباره هستند.

بیشتر انسان‌ها دچار کمبود خواب هستند و این کمبود خواب عموماً بر اخلاق، انرژی، تندرستی و سلامت ذهن اثر می‌گذارد. تعداد بی‌شماری از مطالعات وجود دارد که نشان می‌دهند، خواب نه‌تنها به ارتقاء مواردی نظیر حافظه کمک می‌کند بلکه طول عمر و هشیاری را نیز افزایش داده و خلاقیت را فعال می‌نماید.

۳- غذاهای سبز بخورید. بدن برای زنده ماندن باید سطح pH معادل ۷٫۳۶۵ را حفظ کند که از نظر مقیاس تقریباً قلیایی محسوب می‌شود. زمانی که غذا را فرو می‌بریم، بدن آن را تجزیه و از مؤلفه‌های غیرآلی اساسی آن به‌عنوان پایه‌ی انرژی استفاده می‌کند. این مؤلفه‌ها ممکن است طبیعتی اسیدی (مثل شکر، قهوه و غیره) یا قلیایی (مثلاً میوه، سبزیجات و غیره) داشته باشند.

برای آنکه این نیاز بدن به مواد قلیایی را برآورده کنیم، می‌بایست غذایی بخوریم که طبیعتی قلیایی داشته باشد. بهترین نوع غذا، غذای سبز است، غذاهایی که طبیعتی آلی دارند، مثلاً سبزیجات ریشه‌ای، میوه، لیمو، فلفل و غیره. اسید بیش از حد ممکن است به اغماء یا مرگ یا در موارد دیگر به بیماری منجر شود.

۴- ورزش کنید. روزی بیست دقیقه ورزش می‌تواند فواید شگفت‌انگیزی برای سلامتی به همراه داشته باشد. بیشتر انسان‌ها ورزش را به عادت تبدیل نمی‌کنند و در نتیجه دچار فقدان سرزندگی می‌شوند. بدن نیاز به حرکت دارد و تا زمانی که عرق نکرده‌اید، نمی‌توانید حرکت کردن را ورزش قلمداد کنید؛ و گرچه ده هزار قدم پیاده‌روی در روز سلامت عمومی شما را افزایش می‌دهد، اما نمی‌تواند جای ورزش کردن را بگیرد.

یک برنامه‌ی ورزشی ساده پیدا کنید و به آن پایبند بمانید. فارغ از نوع ورزشی که انجام می‌دهید، صرفاً دست به کار شوید. چه ورزشی که می‌کنید دو آهسته، وزنه‌برداری و یوگا باشد، چه هر فعالیت نیمه‌شدید دیگری، همین که ورزش را شروع کنید، عادت به ورزش کم‌کم در شما شکل می‌گیرد. انتظار نداشته باشید در مدت زمانی اندک مسیر صفر تا صد را طی کنید. ایجاد این عادت مستلزم زمان است. از کم شروع کنید و به‌تدریج آن را افزایش دهید.

۵- اطلاعات الهام‌بخش. یکی از بهترین روش‌های اضافه کردن سرزندگی به زندگی، ایجاد انگیزه‌ی روزانه است. چه چیزی الهام‌بخش شماست؟ چه چیزی به شما انگیزه می‌دهد تا به‌سوی رؤیاهای خود گام بردارید؟ تلاش کنید هر نوع اطلاعاتی که می‌توانید برای اضافه کردن انگیزه و الهام‌بخشی به خود پیدا کنید.

یکی از بهترین روش‌های انجام این کار، تصویرسازی است. عکس‌ها قطعاً به‌اندازه‌ی هزاران حرف ارزش دارند. عکس را جایی قرار دهید که هر روز ببینید. از عکس‌هایی استفاده کنید که الهام‌بخش باشند و برای رسیدن به رؤیاها به شما انگیزه دهند. ما همگی هر چند وقت یک بار دچار ناامیدی می‌شویم، اما اگر هر روز ۱۵ تا ۲۰ دقیقه برای داده‌های الهام‌بخش زمان بگذارید، نتایجی فوق‌العاده حاصل خواهد شد.

عادت‌های درآمدی

چه هدف شما درآمد پانصد هزار تومان بیشتر در ماه باشد، چه ده میلیون تومان، به دست آوردن عادت‌های درآمدی مناسب کمک می‌کند به سمت این اهداف حرکت کنیم. پنج عادت درآمدی زیر، محبوب‌ترین عادت‌هایی هستند که باید به شکل روزانه در زندگی خود بگنجانید.

۱- اهداف را تعیین و مرور کنید. هدف‌گذاری و مرور اهداف به صورت روزانه در رسیدن به اهداف درآمدی حائز اهمیت هستند. این مورد یکی از بهترین عادت‌هایی است که می‌توانید در راه رسیدن به اهداف مالی خود داشته باشید. هدف‌گذاری هوشمندانه‌تر (S.M.A.R.T.E.R) شامل تعیین اهداف معین (S)، معنادار (M)، دست‌یافتنی (A)، مناسب (R)، محدود به زمان (T) هستند که بر حسب زمان ارزش‌یابی (E) و ارزش‌یابی مجدد (R) می‌شوند.

برنامه‌ای برای هدف‌گذاری داشته باشید و اطمینان حاصل کنید که هر روز هفته را به تعیین اهداف مشغول می‌شوید. اهدافی را که برای شما مهم هستند، دنبال کنید و مطمئن شوید که فهرستی تهیه می‌کنید تا به شما کمک کند به آنچه می‌خواهید در طول زمان دست پیدا کنید.

۲- ۲۰% از درآمد خود را پس‌انداز کنید. بیشتر اوقات برای پیشرفت کردن می‌بایست به مدت طولانی به یک برنامه‌ی پس‌انداز سخت‌گیرانه پایبند بمانید. این پول فقط برای موارد اضطراری پس‌انداز نمی‌شود؛ بلکه پولی است که برای لحظه‌ی فرصت ذخیره می‌شود. این پول باید در زمانی مورد استفاده قرار بگیرد که فرصت مناسبی برای سرمایه‌گذاری در اختیار شما قرار می‌گیرد. حداقل ۲۰% از درآمد باید پس‌انداز شود تا سرمایه‌ی شما برای فرصت‌های سرمایه‌گذاری آرام‌آرام شکل گیرد.

پس‌انداز باید خودکار انجام شود. یک حساب پس‌انداز باز کنید تا هر بار که حقوق به حساب شما واریز می‌شود، به‌صورت خودکار مبلغ پس‌انداز از آن کسر و به حساب پس‌انداز منتقل شود. مطمئن شوید که این پول پیش از آنکه حتی به دیدنش در حساب جاری خود عادت کنید، از دسترس شما خارج می‌شود. اطمینان حاصل کنید که نمی‌توانید به آن پول در حساب پس‌انداز خود دست بزنید.

۳- مخارج را دنبال و حسابرسی کنید. اگر از بسیاری از افراد بپرسید چقدر درآمد دارند، می‌توانند بلافاصله پاسخ دقیقی به این پرسش بدهند. آنها فقط می‌توانند مقدار پولی را که در ماه درمی‌آورند به شما بگویند، چراکه این مبلغ معمولاً یک مبلغ مشخص است؛ اما بیشتر افراد نمی‌توانند بگویند در یک دسته‌بندی مشخص از مخارج ماه گذشته، چه مقدار پول خرج کرده‌اند. به پولی که خرج می‌شود توجه کافی نمی‌کنند. فقط پولی که وارد حساب می‌شود برای آنها اهمیت دارد.

دنبال و حسابرسی کردن مخارج باید به‌صورت روزانه انجام شود. می‌توانید از یک دفترچه یا از صفحات گسترده‌ی دیجیتالی استفاده کنید. به هر حال مسئله‌ی مهم این است که دقیقاً بدانید ریال به ریال درآمد شما چگونه خرج می‌شود. یک نشتی کوچک می‌تواند یک کشتی بزرگ را در دریا غرق کند. عادت به نوشیدن قهوه‌ی دو هزار تومانی هر روز معادل صرف ۷۳۰ هزار تومان در سال برای نوشیدن قهوه است. هر ناهاری که بیرون از منزل هر روز ۱۵ هزار تومان هزینه داشته باشد، معادل سالانه ۵ میلیون و ۴۷۵ هزار تومان است. همه‌ی مخارج خود را دنبال و حسابرسی کنید.

۴- تحصیلات. تحصیلات یکی از مهم‌ترین عادت‌های درآمدی است که می‌توانید به آن فکر کنید. بدون داشتن تحصیلات، پیشرفت شغلی و درآمدی در طول زمان به‌شدت دشوار خواهد بود و این تحصیلات می‌بایست هر روز اتفاق بیافتد، نه یک یا دو بار در سال. حداقل ۳۰ دقیقه در روز را به کسب تحصیلات در حرفه یا برای سرمایه‌گذاری اختصاص دهید.

اگر در خبرنامه، مجله یا روزنامه‌ی مرتبط با رشته‌ی خود اشتراک ندارید، اکنون وقت مناسبی برای این کار است. چه به‌صورت آنلاین چه روی کاغذ، اشتراک چیزی را بگیرید که به پیشرفت شما در حرفه‌ی خود کمک کند. اگر می‌خواهید در زمینه‌ی سرمایه‌گذاری تحصیل‌کرده شوید، چه بهتر. هر روز فقط کمی از آن را یاد بگیرید و بعد از گذشت مدتی نتایج شگفت‌انگیزی درو خواهید کرد.

۵- بودجه‌بندی روزانه. یک بودجه‌بندی مشخص آماده کنید و سخت‌گیرانه به آن پایبند باشید. این کار به شما کمک می‌کند به‌مرور پول خود را پس‌انداز و سرمایه‌گذاری کنید. اگر به بودجه‌بندی پایبند نباشید، پیشرفت کردن و دست یافتن به اهداف درآمدی دشوار خواهد شد. اینکه بدانید هر روز چه مقدار پول می‌توانید یا نمی‌توانید خرج کنید، شما را جلو می‌اندازد.

بودجه‌ی ماهانه‌ی خود را به بودجه‌ی روزانه تبدیل کنید. هر جا می‌توانید از مخارج بکاهید و تا جای ممکن به پس‌انداز خود اضافه کنید. زمان به‌سرعت می‌گذرد؛ بنابراین دقت کنید پول خود را صرف امور مفید کنید.

عادت‌های فراغتی

 کاری که در اوقات فراغت خود انجام می‌دهید، تأثیر بسزایی بر کیفیت زندگی شما دارد. ۵ عادت است که می‌توانید اگر زمانی آزاد دارید، در زندگی خود نهادینه کنید تا زندگی به‌اندازه‌ی قابل ملاحظه‌ای بهبود یابد.

۱- منظم باشید. «خانه‌ی پاک مساوی است با ذهن پاک.» چند دقیقه از اوقات فراغت خود را به مرتب کردن محیط اطراف اختصاص دهید. چند دقیقه برای تمیز کردن میز کار، جمع کردن وسایل اضافی یا صرفاً دور انداختن چیزی صرف کنید. زمانی که منظم می‌شوید، از اینکه تا چه حد کیفیت زندگی بالا رفته است، شگفت‌زده خواهید شد؛ اما منظم شدن فقط تمیزکاری و دور انداختن اشیاء بلااستفاده نیست. منظم شدن ارتباط تنگاتنگی نیز با اضافه کردن عادت‌هایی دارد که به شکل‌دهی و الگو دادن به مسیر زندگی کمک می‌کنند. هدف را مشخص کنید و اطمینان حاصل نمایید که حس شفافیت مشخصی در شما وجود دارد. تمرکز کنید، به ذهن آورید و منظم شوید.

۲- اعانه دادن. بیشتر انسان‌ها زمان فراغت‌شان را به خود اختصاص می‌دهند؛ اما برای افزایش کیفیت زندگی، عادت کردن به کمک به دیگران می‌تواند تفاوت قابل توجهی ایجاد کند. با اِعانه‌ی خود، این پیغام واضح را به ناخودآگاه خود ارسال می‌کنید که بیش از حد کافی هم پول دارید و هم زمان و حتی اگر پول اضافی برای کمک به دیگران نداشتید، از زمان خود برای آنها صرف کنید. دیگرانی هستند که شدیداً در تنگنا گرفتار شده‌اند و به کمک به هر شکل ممکن نیاز دارند. صرف زمان نیز یکی از بهترین هدایایی است که می‌توانید به آنها بدهید. هر روز مقداری زمان صرف کنید تا به دنبال راهی برای کمک به دیگران باشید.

۳- ارتباط برقرار کردن و شبکه. با برقراری ارتباطات اجتماعی و فعالیت در شبکه‌ها کیفیت زندگی خود را بالا ببرید. گفته می‌شود ۷۹% از افراد ثروتمند ۵ ساعت یا بیشتر را به فعالیت در شبکه‌ها می‌پردازند. در حالی که افراد فقیر ۱۶% از زمان خود را به این کار اختصاص می‌دهند اما فعالیت در شبکه لزوماً فقط برای کسب‌وکار نیست. به زندگی دیگران علاقه نشان دهید و متوجه شوید تا چه حد به نفع شما خواهد بود.

۴- کاری که از آن می‌ترسید را انجام دهید. هر روز یکی از کارهایی که از آن می‌ترسید را انجام دهید. از زمان فراغت خود استفاده‌ی بهتری ببرید و این عادت را به زندگی خود اضافه کنید. از انجام چه کاری واهمه دارید؟ چرا از انجام دادنش می‌ترسید؟ اغلب مواقع علت عدم پیشرفت، شدت ترس ما از انجام یک کار است. به نظر می‌رسد ترس و تشویش ما را فلج می‌کنند. بر ترس‌های خود غلبه کنید و خود را مجبور سازید فقط یکی از کارهایی که از انجام آن می‌ترسید را انجام دهید.

۵- کاری که به تأخیر می‌انداخته‌اید را انجام دهید. هر روز یکی از کارهایی که به تأخیر می‌انداخته‌اید را انجام دهید. این یک روش فوق‌العاده برای غلبه بر تعویق‌اندازی است. پس با اضافه کردن این عادت فراغتی به زندگی، کاری کنید که زندگی رو به جلو حرکت کند. یک فهرست از همه‌ی کارهایی را که تاکنون عقب انداخته‌اید، تهیه کنید. سپس خود را متعهد کنید که فقط ۱۵ دقیقه در روز را برای انجام یکی از آنها صرف کنید. حتی اگر نتوانید آن را کامل کنید، مطمئن شوید ۱۵ دقیقه برای آن وقت گذاشته‌اید.

 

منبع: چطورپدیا