تربیت فرزندان سالم بعد از طلاق

تربیت فرزندان سالم بعد از طلاق

در بسیاری از خانواده‌هایی که پدر و مادر از هم طلاق می‌گیرند، فرزندان به خاطر ضربه روحی بدی که می‌خورند، هیچ تمایلی به ازدواج در آینده ندارند. پدیده طلاق و تحمل عواقب بعد از آن برای فرزندان واقعاً سخت است و بسیاری از آن‌ها اصلاً نمی‌دانند که چرا پدر و مادر آن‌ها از هم جدا شده‌اند و حتی خودشان را مقصر طلاق والدینشان می‌دانند و دائم خود را سرزنش می‌کنند. پدیده تلخ طلاق و سپس بدرفتاری پدر و مادر و یا یکی از آن‌ها بعد از جدایی باعث می‌شود که این دسته از فرزندان با خود عهد ببندند که در آینده هرگز تن به ازدواج ندهند.

بعد از طلاق هم والدین می‌توانند با انجام یک سری از کارها به فرزندان خود کمک کنند تا از این بابت احساس گناه نداشته باشند، خود را سرزنش نکنند و از طرفی از نظر روانی، اجتماعی و عاطفی هم به‌درستی تربیت شوند. اگر شما به عنوان والدین فرزندانتان می‌خواهید که در آینده فرزندانی داشته باشید که سالم باشند و زندگی و روابط خوبی داشته باشند؛ می‌توانید از روش‌های زیر استفاده کنید.

تربیت فرزندان سالم بعد از طلاق

۱- به خاطر فرزندانتان سعی کنید با همسر سابقتان خیلی عادی رفتار کنید

هرگز جلوی چشم فرزندانتان، با یکدیگر دعوا نکنید، زیرا هیچ نیازی نیست که فرزندانتان شاهد دعواهای ادامه‌دار شما باشند. ممکن است بعضی از والدین بعد از طلاق هنوز هم به خاطر بچه‌ها با یکدیگر در ارتباط باشند و حتی بتوانند بهتر از قبل با یکدیگر صحبت کنند؛ البته این موضوع در مورد همه‌ی والدین صدق نمی‌کند و اکثر والدین بعد از طلاق به شدت افسرده و غمگین می‌شوند. شما به عنوان یک پدر و مادر نباید با فرزند خود در این مورد مشورت کنید و یا با او درد و دل کنید. شما باید با یک مشاور در این زمینه صحبت کنید تا بتوانید خیلی خوب از او راهنمایی بگیرید.

صحبت با فرزندان می‌تواند به آن‌ها آسیب روحی و روانی زیادی برساند. همیشه به این فکر کنید که فرزند شما ۵۰ درصد از خصوصیات شما را به ارث برده است و ۵۰ درصد دیگر را هم از همسرتان. پس ممکن است هنگام صحبت کردن با او خیلی راحت حرف‌های شما را نپذیرد و طرفداری همسرتان را بکند. همسر سابق شما هنوز هم والد فرزندتان است و ۵۰ درصد از ژنتیک همسرتان را دارد. فرزندتان فکر می‌کند که هنوز بخشی از وجودش را مدیون همسرتان است و حتی شاید احساس کند که به همان اندازه که او پدر/ مادرش را دوست دارد، شما علاقه‌ای به او ندارید.

تربیت فرزندان سالم بعد از طلاق

در زندگی یک سری موقعیت‌های خاصی برای شما پیش می‌آید که مجبور می‌شوید همسرتان را ببینید؛ مثلاً در جلسات اولیا و مربیان، مراسم عروسی و جشن فارغ‌التحصیلی فرزندتان. سعی کنید در این موقعیت‌ها همیشه ظاهرتان را حفظ کنید و خیلی عادی با همسر سابقتان صحبت کنید. استفاده از جملاتی مثل «حال شما چطوره؟» و «هوا به نظر خیلی خوب میاد» می‌تواند سکوت بین شما را از بین ببرد و تصویر خوبی از شما در ذهن فرزندتان به جا بگذارد.

تمام احساسات ناخوشایندی که نسبت به همسر سابقتان دارید را با مشاورتان در میان بگذارید. جلوی فرزندانتان به هیچ وجه از همسر سابقتان انتقاد نکنید. صحبت با مشاور در مورد هر چیزی که در ذهنتان است، می‌تواند بسیار مفید باشد و از طرفی هیچ آسیبی به فرزندانتان نمی‌زند. زندگی در کنار هر یک از والدین و گذراندن زمان با هر یک از آن‌ها به‌صورت جداگانه برای فرزندانتان به اندازه کافی سخت است. همان‌طور که می‌دانید این انتخاب فرزندانتان نبوده است. وقتی با همسر سابقتان روبرو می‌شوید، سعی کنید چند کلمه‌ای با او صحبت کنید تا فرزندانتان احساس بهتری داشته باشند. اگر این کار برای شما سخت است، ارتباط‌هایتان را به حداقل برسانید. شما می‌توانید در توافق‌نامه حق حضانت فرزندانتان، نحوه ارتباط با همسرتان را هم مشخص کنید.

حق حضانت فرزند

حضانت فرزند، توافقی بین والدین است که یکی از والدین مسئولیت بزرگ کردن فرزند را به عهده می‌گیرند. حضانت فرزند باعث می‌شود که او فقط در یک مکان و با یکی از والدین زندگی کند و در نتیجه والدین هم راحت‌تر هستند و ارتباط کمتری با یکدیگر دارند. هنگامی که می‌خواهید با همسرتان در مورد حضانت فرزند صحبت کنید، سعی کنید در حضور تعدادی شاهد این کار را انجام دهید تا درگیری خاصی بین شما به وجود نیاید.

توجه داشته باشید که حتی والدین کاملاً فهمیده و با شخصیت هم وقتی در موقعیت‌های سخت و مکان‌های خاصی قرار می‌گیرند، ممکن است پریشان و عصبانی به نظر برسند؛ حتی گاهی اوقات حضور همسر سابق باعث می‌شود تا فرد عملکردی تهاجمی داشته باشد و در نهایت بسیار عصبانی به نظر برسد. در چنین شرایطی، حق حضانت فرزند را می‌توان به‌صورت غیابی گرفت تا برخورد رودررو باعث عصبانیت دو طرف نشود. این کار کمک می‌کند تا فرزندان تحت تأثیر آثار منفی ناشی از ارتباطات مخرب بین والدین قرار نگیرند. البته فرزندان هم باید به اندازه کافی بزرگ باشند تا بتوانند به‌راحتی با یکی از والدین خود زندگی کنند. در دادگاه‌های قضایی که برای حق حضانت فرزند خود اقدام می‌کنید، می‌توانید طوری هماهنگ کنید که مثلاً یک ربع دیرتر از همسر سابقتان در دادگاه حضور پیدا کنید تا او را نبینید و به‌راحتی فرزندانتان را تحویل بگیرید.

تربیت فرزندان سالم بعد از طلاق

۲- با توجه به سن فرزندتان در مورد علت طلاق با او صحبت کنید

هیچ وقت به فرزندتان دروغ نگویید که همسر سابقتان برای مدت کوتاهی از خانه رفته است. اگر شما از همسرتان می‌خواهید طلاق بگیرید، باید به فرزندتان حقیقت را بگویید؛ هرچند لازم نیست که تمام جزئیات را با او در میان بگذارید. شما می‌توانید به فرزندتان بگویید که پدر و مادرش قرار نیست از این به بعد با یکدیگر زندگی کنند و البته همچنان فرزند خود را دوست دارید. فرزندتان نیاز دارد تا مطمئن شود که جدایی پدر و مادرش، تقصیر او نیست و همچنین نیاز دارد تا از دهان شما بشنود که همچنان او را دوست دارید.

بعد از طلاق مخصوصاً ماه‌های اول زندگی برای فرزندتان می‌تواند بسیار چالش‌برانگیز و کاملاً متفاوت با زندگی او در گذشته باشد. اگر نتوانسته‌اید به فرزندتان بگویید که می‌خواهید طلاق بگیرید و یا طلاق گرفته‌اید، می‌توانید از ویدئوهای آموزشی در این زمینه کمک بگیرید.

تربیت فرزندان سالم بعد از طلاق

۳- به فرزندتان اجازه بدهید تا ناراحتی خود را نشان دهد

احساس «ناراحتی» یکی از طبیعی‌ترین عواطفی است که انسان می‌تواند در طول زندگی خود آن را تجربه کند؛ مخصوصاً وقتی زندگی به طور ناگهانی تغییر می‌کند. فرزندان هم مانند پدر و مادر بعد از طلاق در درون خود احساس ناراحتی زیادی می‌کنند. میزان احساساتی که فرزندان از خود نشان می‌دهند، بسیار متفاوت است. احساس ناراحتی مراحل مختلفی هم دارد؛ مثل انکار، عصبانیت، فاصله گرفتن از واقعیت و عدم پذیرش، افسردگی و در نهایت پذیرش. ترتیب این مراحل در هر فردی متفاوت است و ممکن است بعضی از مراحل هم چندین بار تکرار بشوند.

مهم این است که شما بپذیرید که احساسات فرزندتان هم بخشی کاملاً طبیعی از طلاق شماست. به فرزندتان اجازه بدهید که به طور آزادانه با شما در این مورد صحبت کند. ابراز احساسات فرزندتان، چه به صورت کلامی و چه به صورت کتبی، به او کمک خواهد کرد تا بتواند این مراحل را راحت‌تر بگذراند. فرزندتان را تشویق کنید تا از جملاتی استفاده کند که با عبارت «من احساس می‌کنم که…»، شروع بشوند و تمامی احساسات خود را در مورد طلاق به شما بگویند. شما نباید دائم از خودتان دفاع کنید و همچنین نباید کاری کنید تا احساسات او را سرکوب کنید. اجازه بدهید که خیلی راحت حرف‌های خود را به شما بزنند، با آن‌ها همدردی کنید و حتی بگذارید تا با صدای بلند در مورد احساسات خود صحبت کنند.

۴- برای حل مشکلات فرزندتان از مشاور کمک بگیرید

بعضی از بچه‌ها از دوران بحرانی بعد از طلاق والدین خود به‌راحتی عبور می‌کنند و دسته‌ای دیگر هم به سختی. شما به عنوان والد فرزند خود باید به رفتار فرزندتان توجه کاملی داشته باشید و هر گونه رفتار غیر عادی را با یک مشاور حرفه‌ای در میان بگذارید. در ادامه به چند تا از رفتارهای غیر عادی که ممکن است فرزندتان از خود نشان دهد اشاره می‌کنیم:

  • افزایش خشم و عصبانیت
  • بروز مشکلاتی در مدرسه مانند افت نمره‌های او
  • ایجاد مشکل و یا دعوا با هم سن و سال‌های خودش
  • ایجاد مشکلات خاص در مدرسه که تا حدی عجیب به نظر می‌رسند
  • سوءتغذیه
  • خودزنی
  • بی‌خوابی
  • نشانه‌های افسردگی مثل از دست دادن علاقه به زندگی و یا احساس ناامیدی
  • استفاده از دارو یا مواد مخدر

اگر در فرزندتان یک یا چند نمونه از موارد بالا را مشاهده کردید، حتماً باید از مشاور کمک بگیرید. در مواردی که فرزندتان مشکلات روحی و روانی مانند افسردگی یا سو تغذیه دارد، یک مشاور می‌تواند به‌راحتی این مشکلات را حل کند. اگر در مورد کمک گرفتن از یک مشاور شک و تردید دارید، شاید خودتان بتوانید به فرزندتان کمک کنید ولی از طرفی احتمال دارد که نتوانید به‌راحتی از پس این مشکلات بربیایید. مشاوره می‌تواند به فرزندتان کمک کند تا استعدادهای جدیدی را در خودش پرورش بدهد، افکار و احساسات خود را کنترل کند و بدون توجه به مشکلات والدین و طلاق بین آن‌ها احساس اعتماد به نفس بیشتری بکند.

مشاوره گروهی

یکی از گزینه‌هایی که اکثر والدین آن را نادیده می‌گیرند، مشاوره گروهی است. مشاوره گروهی می‌تواند برای فرزندان شما بسیار مفید باشد زیرا در این شرایط آن‌ها احساس تنهایی نمی‌کنند. در مشاوره گروهی فرزندانتان می‌تواند با بچه‌های دیگری روبه‌رو بشوند که شرایط یکسانی دارند و والدین آن‌ها هم از یکدیگر جدا شده‌اند. بسیاری از مؤسسات هستند که مشاوره‌های گروهی را برگزار می‌کنند و با دارا بودن مربیان با تجربه و همچنین منابع مفید از فرزندانتان در این شرایط حمایت می‌کنند. در این جلسات، مربیان مهارت‌های جدید و مفیدی را به بچه‌ها آموزش می‌دهند و با انواع بازی‌های سرگرم کننده، موسیقی، داستان، ویدئو و بحث‌های مفید به آن‌ها کمک می‌کنند تا به سلامت از این دوران بحرانی بگذرند.

در این جلسات موضوعات مختلفی ارائه می‌شود مثل:

  • چه اتفاقی برای خانواده من افتاده است؟
  • من تنها نیستم
  • برقراری روابط جدید با دیگران
  • طلاق والدینم تقصیر من نیست
  • به والدین خود بگویید که چه احساسی دارید

با ثبت‌نام فرزند خود در این مؤسسات می‌توانید به آن‌ها کمک کنید تا این دوران سخت از زندگی خود را راحت‌تر بگذرانند. توجه داشته باشید که بعضی از بچه‌ها ممکن است دست به سرکوب عواطف خود بزنند و در نتیجه دیرتر احساسات خود را نشان بدهند. هر چه زودتر فرزند خود را با این مؤسسات آشنا کنید. در واقع به او کمک می‌کنید تا سریع‌تر با واقعیت روبه‌رو شود. مشاوره گروهی می‌تواند بیشتر از شما به فرزندتان کمک کند.

۵- در مورد همسر سابق خودتان چیز بدی به فرزندتان نگویید

حتی اگر همسرتان شما را ترک کرده است و باعث شده است تا تنها بمانید، باز هم خودتان را کنترل کنید و هیچ‌چیز منفی در مورد همسر سابقتان به او نگویید. فرزند شما هنوز هم در قلب خود هر دوی شما را دوست دارد. هیچ وقت بدی همسرتان را به فرزندتان نگویید زیرا او نسبت به این قضیه حساسیت زیادی نشان می‌دهد. اگر می‌خواهید در آینده هم فرزندتان با هر دوی شما روابط خوب و سالمی داشته باشد، نباید در مورد شریک سابقتان بدگویی کنید. ضرب‌المثل قدیمی در این زمینه وجود دارد که می‌گوید: «اگر نمی‌توانی چیز خوبی را بگویی، پس بهتر است هیچ‌چیزی نگویی و سکوت کنی.»

۶- برای فرزندتان اصول و قوانین خاصی را تعیین کنید

بچه‌ها با ایجاد نظم در زندگی می‌توانند پیشرفت کنند. هر دو والد باید برای فرزندان خود نظم و اصول خاصی را تعیین کنند مثل تنظیم ساعت خواب فرزند، قوانین انجام تکالیف مدرسه، انواع بازی‌های ویدئویی و فیلم‌های که حق تماشا دارند و سایر قوانینی که برای رشد فرزندانشان لازم و ضروری است. اگر والدین نتوانند بین قوانینی که هر یک برای فرزندشان تعیین می‌کنند تعادل و هماهنگی ایجاد کنند، نمی‌توانند به خوبی فرزندشان را تربیت کنند. هدف شما و همسر سابقتان باید این باشد که قوانین یکسان و مشابهی را برای فرزندتان تعیین کنید تا فرزندتان به آن‌ها پایبند باشد. ایجاد این هماهنگی‌ها باعث می‌شود تا فرزندتان در هر دو خانه، هم خانه شما و هم خانه همسر سابقتان، فرد منظم و موفقی بار بیاید و علاوه بر این، باعث می‌شود تا فرزندتان احساس کند که به او توجه کافی را دارید.

شاید بعد از طلاق تمایل داشته باشید که قوانین را زیر پا بگذارید زیرا فکر می‌کنید که فرزندتان هم تحت تأثیر این وضعیت قرار گرفته است ولی باید این را بدانید که فرزندتان بیشتر از هر زمانی به نظم و راهنمایی شما و همسر سابقتان نیاز دارد. آن‌ها نیاز دارند تا بدانند که شما و همسر سابقتان هنوز هم والدین او هستید و بر روی کارهایش نظارت کافی دارید. اجازه ندهید که هر کاری فرزندتان دوست دارد، انجام بدهد و بعدها باعث رنجش شما بشود. به‌طور مثال، اگر زمان خواب فرزندتان ساعت ۸ شب است ولی به او اجازه می‌دهید که تا ساعت ۹ بازی ویدیویی کند، به مرور زمان فرزندی خواهید داشت که صبح‌ها سر وقت در مدرسه حاضر نمی‌شود، در طول روز احساس خستگی زیادی می‌کند و در نتیجه تکالیف مدرسه‌اش را هم به خوبی انجام نمی‌دهد. اگر به علایق فرزندتان بیش از حد توجه کنید، باعث می‌شود تا او از زیر وظایف روزانه خود شانه خالی کند و به قوانین خانه هم پایبند نباشد پس صرفاً به خاطر احساس بدی که دارید، فرزندتان را هرگز به حال خودش رها نکنید.

۷- برای فرزندتان کتاب‌های مفیدی در زمینه طلاق والدین تهیه کنید

کتاب‌های زیادی در بازار وجود دارد که مخصوص بچه‌هایی نوشته می‌شوند که با طلاق والدین خود مواجه می‌شوند. این کتاب‌ها برای رده‌های سنی مختلفی ارائه می‌شوند. شما می‌توانید در سایت‌های معروف کتاب در این مورد جستجو کنید تا بهترین آن‌ها را برای فرزند خود سفارش بدهید. برای اینکه بتوانید کتاب مناسبی را برای او انتخاب کنید، می‌توانید بخش «خلاصه» هر کتابی را مطالعه کنید. بخش پیشنهادات و انتقادات وب‌سایت هم می‌تواند به شما کمک کند تا از نظرات سایر والدین استفاده کنید و با کتاب‌های مفیدی که توانسته است به آن‌ها در زندگی‌شان کمک کند هم آشنا شوید. کتاب کارهای زیادی هم برای بچه‌هایی که توانایی خواندن و نوشتن دارند، در این سایت‌ها موجود است. حتماً توجه کنید که کتابی که قصد خرید آن را دارید، متناسب با سن فرزندتان باشد تا بتوانید به او بیشتر کمک کنید.

 ۸- ابتدا تمام مشکلاتتان در مورد نگه‌داری از فرزندتان را با خودتان حل کنید

به مرور زمان مشکلات خاصی بین شما و فرزندتان به وجود می‌آید. شما نمی‌توانید از بروز این مشکلات پیشگیری کنید ولی می‌توانید با کمک همسر سابقتان این مشکلات را حل کنید. درست است که دیگر در زندگی شریک یکدیگر نیستید ولی هنوز هم در تربیت فرزندتان با هم شریک هستید. همیشه فرزندتان را در اولویت خودتان قرار بدهید. وقتی با مشکلات خاصی مواجه شدید، بر اساس علایق فرزندتان تصمیم بگیرید؛ شاید این قضیه در ظاهر آسان به نظر برسد ولی در واقعیت می‌تواند بسیار پیچیده هم باشد. برای مثال، فرض کنید که قصد دارید دوباره ازدواج کنید و به مدت دو هفته هم به ماه عسل بروید؛ همسر سابق شما هم نمی‌خواهد برنامه نگه‌داری از فرزندتان را تغییر بدهد تا بتوانید به‌راحتی به ماه عسل خودتان بروید. اگر از برنامه نگه‌داری از فرزندتان سرپیچی کنید، در واقع از توافقی که قبلاً با همسر سابقتان کرده‌اید، سرپیچی می‌کنید که در نهایت مسئله نگه‌داری از فرزندتان با مشکلاتی مواجه می‌شود؛ بنابراین ترجیح می‌دهید به جای اینکه دو هفته به ماه عسل بروید، آخر هفته خود را با همسر جدیدتان بگذرانید تا بتوانید هم از فرزندتان نگه‌داری کنید و هم زندگی او را مختل نکنید.

این وضعیت می‌تواند واقعاً اتفاق بیفتد؛ چه بخواهید و چه نخواهید مسئولیت نگه‌داری از فرزندتان در اولویت زندگی شما قرار می‌گیرد. ازدواج قبلی شما به جدایی ختم شده است ولی فرزندان شما هنوز هم هستند و سلامتی و خوشبختی آن‌ها در معرض خطر قرار دارد. وقتی چنین مشکلاتی در زندگی شما به وجود می‌آید، همیشه باید فرزندان خود را در نظر بگیرید و آن‌ها را در اولویت زندگی خودتان قرار بدهید. مسئله توجه و نگه‌داری از فرزند هیچ ربطی به برد و باخت شما در زندگی ندارد و شما یا همسر سابقتان نمی‌توانید راه خودتان را در پیش بگیرید و بروید. هدف نهایی شما و همسر سابقتان باید تربیت فرزندتان در بهترین شرایط ممکن باشد. شما باید به نوبه خودتان برای محافظت از فرزندتان فداکاری و از خود گذشتگی نشان بدهید. همیشه و در همه حال به خودتان یادآوری کنید که باید به علایق فرزندتان کاملاً توجه داشته باشید.

بهترین کار را در قبال فرزندتان انجام بدهید

تقریباً ۵۰ درصد از ازدواج‌ها در سرتاسر دنیا به طلاق ختم می‌شود ولی با این حال، هنوز هم فرزندانی وجود دارند که در این شرایط بحرانی به خوبی تربیت شده‌اند. همه چیز بستگی به والدین دارد؛ آن‌ها می‌توانند به فرزند خود کمک کنند تا از این مراحل به سلامت عبور کند و احساسات خود را هم کنترل کنند. گاهی اوقات هم کمک گرفتن از یک مشاور با تجربه و شرکت کردن فرزندتان در مشاوره‌های گروهی و دسته جمعی می‌تواند راه‌حل بسیار خوبی باشد. از همسر سابقتان پیش فرزندتان انتقاد نکنید و سعی کنید با کمک همسر سابقتان نظم خاصی به زندگی فرزندتان ببخشید.

 

منبع: چطورپدیا

۱۵ سؤال اساسی برای هدایت ذهنیت فرزندان در مسیر صحیح

۱۵ سؤال اساسی برای هدایت ذهنیت فرزندان در مسیر صحیح

یکی از راه‌های تشویق فرزندان به توسعه یک طرز فکر مثبت و پرورش آن، این است که صادقانه با آن‌ها صحبت کنید و سؤالات مهم را از آن‌ها بپرسید. مهم نیست که به آن‌ها بگویید چه کار باید بکنند؛ بلکه لازم است ارزش زندگی با افکار مثبت و استفاده حداکثری از امکانات فعلی را به آنان یادآوری کنید.

برای تشویق فرزندان‌تان به شرکت در مکالمه و کمک به آن‌ها برای ایجاد یک طرز فکر سالم، سؤالات کاربردی زیر را از آنها بپرسید. برخی از این سؤالات به والدین کمک می‌کند تا رابطه خود را با فرزندانشان بیش از پیش تقویت کنند و در نتیجه به درک درستی از وضعیت فرزندان خود برسند.

هدایت ذهنیت فرزندان در مسیر صحیح

۱- کدام ۵ کلمه به بهترین نحو توصیف کننده‌ی شخصیت شما است؟

این سؤال فرزندان را در جهت خودشناسی بیشتر هدایت کرده و تصوری از آنچه دیگران درباره آن‌ها فکر می‌کنند را نشان می‌دهد. این سؤال به کودک و نوجوان یک چارچوب کلی نسبت به موقعیت فعلی‌شان در دنیای کوچک خود ارائه می‌دهد که ذهن آنان را نسبت به شناخت بهتر خودشان تقویت می‌کند.

۲- چه کاری را دوست دارید که باعث می‌شود شما احساس خوشحالی بکنید؟

برخی از کودکان و نوجوانان در پاسخ به این سؤال می‌گویند بازی‌های ویدیویی آن‌ها را شادتر می‌کند که در واقع پاسخ مناسبی است. مطالعات اخیر نشان می‌دهد که در واقع بازی‌های رایانه‌ای فواید روانی بسیاری دارند. همچنین اگر والدین نیز به همراه فرزندان در انجام این بازی‌ها مشارکت کنند، این کار باعث تقویت روابط بین والدین و فرزندان و البته تقویت روابط همسران با یکدیگر می‌شود.

هدف این سؤال، هدایت توجه کودک و نوجوان به چیزهایی است که او را خوشحال می‌کند و چشمانش را به این واقعیت باز می‌کند که به طور فعال می‌تواند زمان سپری ‌شده در فعالیت‌هایی که باعث شادی او می‌شوند را افزایش دهد. امیدواری اصلی این است که این کار به فرزندان فعالیت‌ها، سرگرمی‌ها و حتی مسیر شغلی پیش رو را یاد داده و شادی درونی آن‌ها را افزایش دهد.

۳- چه مهارت‌هایی دارید و چگونه می‌توانید این مهارت‌ها را به دیگران آموزش دهید؟

هدف از سؤال مذکور این است که به کودکان و نوجوانان یادآوری کنیم که زندگی صرفاً برای آن‌ها، حول محور خواسته‌های آن‌ها و دستاوردهای به دست آمده از دیگران نیست. بلکه زندگی متعلق به همه است و کمک کردن به دیگران هم بخشی از زندگی است.

این سؤال به فرزند شما کمک می‌کند احساس قدرت و ارزش کند و به وی یادآوری می‌کند که فرد خاصی است و چیزی برای ارائه دارد. زمانی که کودک یا نوجوان احساس خاص بودن را تجربه کند و بداند که چیزی برای ارائه دارد، اعتماد به نفس وی افزایش یافته و ارزش بیشتری برای خود قائل می‌شود. در نتیجه، تمایل بیشتری برای آموزش به دیگران خواهد داشت.

۴- بهترین/ بدترین اتفاق در زندگی شما چیست؟

زندگی کاملاً بر وفق مراد یا خلاف آن نیست بلکه آمیخته‌ای از فراز و نشیب‌ها است. زندگی ترکیبی از تجربیات تلخ و شیرین است و این چیزی است که باعث هیجان‌انگیز شدن آن می‌شود.

کودکان باید این واقعیت را زودتر درک کنند تا از نظر ذهنی برای زندگی آماده باشند. سؤال اصلی این است که چگونه آن‌ها را به سمت این آگاهی هدایت کنیم. این کار به فرزند شما کمک می‌کند تا درک کند که اتفاقات ناگوار تا ابد ادامه نخواهند داشت.

همیشه خورشید بعد از یک طوفان شدید می‌تابد و حس خوشایندی را پدید می‌آورد. کمک به فرزندان برای آماده شدن جهت روبرو شدن با شرایط مختلف، برای والدین نیز دست‌آوردهایی به همراه خواهد داشت.

۵- از بهترین/ بدترین اتفاقی که برای شما افتاد، چه درسی گرفتید؟

یک ضرب‌المثل قدیمی می‌گوید که تجربه بهترین معلم است که در حقیقت جمله‌ی بسیار درستی است. مهم است که فرزندان از تجربیات خودشان (هم خوب و هم بد) و هم از تجربیات دیگران، از جمله پدر و مادرشان، درس بگیرند.

این رویکرد یکی از بهترین روش‌ها برای پیشرفت در مسیر زندگی و همچنین راه رسیدن به بهترین شرایط است. هنگامی که کودک و نوجوان از تجربیات خود در زندگی درس می‌گیرد، به احتمال زیاد از تکرار آن‌ها در آینده اجتناب خواهد کرد.

۶- از بین تمامی نکاتی که یاد گرفته‌اید، کدام مورد در آینده‌ی شما اثرگذاری بیشتری را خواهد گذاشت؟

این سؤال به فرزندان شما یادآوری می‌کند که آن‌ها در نهایت به افرادی بزرگ‌سال تبدیل خواهند شد؛ بنابراین لازم است زندگی هدف‌داری را در پیش بگیرند. این نیز لازم است که وجدان کودکان و نوجوانان را به مسائل صحیح و غلط حساس کرده و آن‌ها را در مسیر صحیحی قرار دهیم تا در نهایت به هدف مدنظر خود برسند.

هنگامی که فرزند شما ارزش آموزه‌ها و نحوه‌ی مثمر ثمر واقع شدن آن‌ها را کاملاً درک کند، آنگاه انگیزه‌ی کافی برای لذت بردن از فعالیت‌هایی همچون خواندن، مطالعه و یادگیری در او فراهم خواهد شد.

۷- در صورتی که ۳ سال به عقب برگردید، چه توصیه‌ای به خودتان می‌کنید؟

این سؤال می‌تواند به یک مکالمه سرگرم کننده تبدیل شود که به کودک و نوجوان کمک می‌کند تا مشکلات قبلی خود را بدانند و برای برطرف کردن آن‌ها تلاش کنند. همچنین عادت یادگیری از اشتباهات را نیز در آنان تقویت خواهد کرد. این سؤال زمینه‌ساز مکالمه‌های جالبی بین شما و فرزندان در مورد نحوه‌ی غلبه بر مشکلات و تبدیل نقاط ضعف به نقاط قوت است.

۸- از چه چیزی بیشتر قدردان هستید؟

این سؤال فرزندانتان را تشویق می‌کند که موهبت‌های خود را بشمارند و شکرگزار باشند و همواره به جنبه‌های روشن‌ زندگی نگاه کنند. در واقع با این سؤال از فرزندان می‌خواهیم تا میدان دید خود را گسترش دهند و این موضوع را درک کنند که تمامی داشته‌ها حتی چیزهای کوچکی همچون خانواده، دوستان، مدرسه و غذای مناسب نیز قابل قدردانی هستند.

این شرایط به نوبه خود می‌تواند به شادی بیشتر کودکان و نوجوانان کمک کند چرا که بین قدردانی و خوشحالی رابطه‌ی مستقیمی برقرار است.

۹- به نظر شما سایرین چه حسی دارند؟

کودکان به‌راحتی روی احساسات خود تمرکز می‌کنند و احساسات دیگران را نادیده می‌گیرند. از سوی دیگر، برای ایجاد روابط قوی‌تر و اجتناب از مناقشات غیرضروری در زندگی، کودک باید به احساسات دیگران و همدردی در قبال آنان توجه داشته باشد.

با این سؤال به کودک کمک می‌کنید تا حس همدردی خود در قبال سایرین را گسترش دهد. همدردی و توجه بیشتر به وضعیت دیگران کودک را به فردی دلسوزتر، شادتر و مثمر ثمرتر تبدیل خواهد کرد. او با توجه به وضعیت دیگران، زندگی غنی‌تر و معنادارتری را تجربه خواهد کرد.

۱۰- فکر می‌کنید زندگی‌ شما در آینده چگونه خواهد بود؟

این سؤال نیز فرزندان شما را به فکر کردن درباره آینده و برنامه‌ریزی برای آن هدایت می‌کند. این سؤال به وی کمک خواهد کرد تا در مورد وضعیتش در بزرگ‌سالی بیشتر فکر کند.

در نتیجه‌ی این سؤال شما می‌توانید مشاهده‌ کنید که فرزندتان در حال حرکت به سمت جلو و تحقق اهداف آینده خود است؛ بنابراین شما می‌توانید به کودک و نوجوان خود در پیمودن این مسیر کمک کنید او را به سمت رسیدن به اهدافش سوق دهید.

۱۱- کدام یک از دوستانتان را بیشتر از بقیه دوست دارید؟ چرا؟

دوستان و اطرافیان تأثیر زیادی بر طرز فکر و نگرش‌ شما دارند. در صورتی که همواره افراد منفی‌نگر را در اطراف خود نگه دارید، نگرش شما نیز به سمت افکار منفی خواهد رفت. برعکس در صورتی که افراد مثبت‌گرا را در اطراف خود داشته باشید، نگرش شما نیز به همان نسبت مثبت خواهد شد.

این سؤال را از فرزندان خود بپرسید تا بفهمید چه کسی در میان دوستانش بیش‌ترین تأثیر را در زندگی او دارد. به فرزندتا این نکته را یادآوری کنید که شخصیت هر فرد از میانگین شخصیت ۵ دوست اصلی او تشکیل خواهد شد. این موضوع توسط یکی از محققان علوم کودکان اثبات شده است.

۱۲- در صورتی که در آینده به فردی مشهور تبدیل شوید، دوست دارید به چه علتی مشهور شوید؟

این سؤال فرزند شما را به تفکر در مورد مفهوم واقعی موفقیت و میراث بجا مانده از آن هدایت می‌کند. آیا موفقیت به ثروت‌اندوزی خلاصه می‌شود یا اهداف والاتری را در پی خواهد داشت؟

دوست دارید دیگران از شما با چه ویژگی‌‌هایی یاد کنند؟ با پاسخ کودک یا نوجوان به این سؤالات، شما می‌توانید نوع شخصیت فرزند خود را پیدا کنید و ببینید چه کسی به عنوان یک الگو، فرزند شما را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این اطلاعات برای نظارت بر رشد شخصیتی کودکان و نوجوانان ضروری است.

۱۳- اگر می‌توانستید جهان را تغییر دهید، چه تغییری ایجاد می‌کردید؟

تحقیقات نشان می‌دهد که پیش‌بینی تجربیات مثبت، شادی بیشتری نسبت به خود تجربه، به ارمغان می‌آورد. هنگامی‌که کودک یا نوجوان به درجه‌ای از بلوغ برسد که شرایط فعلی و آتی را غیرهمسان بداند و تمامی فرصت‌های پیش روی خود را به‌خوبی درک کند، آنگاه این موضوع ضروری است تا حس کمک به دیگران و تلاش برای تبدیل کردن جهان به مکانی بهتر را در او زنده نگه‌داریم.

افراد شاد کسانی هستند که مشکلات را قابل حل می‌دانند و در حل مشکلات به وجود آمده مشارکت می‌کنند.

۱۴- چگونه می‌توانید در شرایط کنونی به افراد کمک کنید؟

از آنجا که زندگی سرشار از مشکلاتی همچون فقر، بی‌احترامی و ناملایمت‌های عاطفی است، بنابراین ضروری است تا به بهترین نحو ممکن به همنوعان خود کمک کنیم.

ادوین مارخام به‌درستی به این نکته اشاره داشته که «غایت نهایی و بزرگ‌ترین خیر بشری کمک به همنوعان هست».

نوع‌دوستی و برادری به معنی کمک به دیگران در شرایط سخت و مشقت‌بار است. از فرزندان خود این سؤال را به طور مرتب بپرسید تا روح سخاوت را به زندگی روزمره آن‌ها وارد کنید. مطالعات نشان داده است که کمک به دیگران با آزادسازی مولکول‌های شیمیایی اکسیتوسین و اندورفین در جریان خون همراه است و در نتیجه کمک به دیگران به عادتی دائمی در نزد کودکان و نوجوانان تبدیل خواهد شد.

 

۱۵- در صورتی که قادر به تعریف قوانینی برای جهان باشید، چه قوانینی را به ثبت می‌رسانید؟ چرا؟

این سؤال توجه فرزندانتان را به این واقعیت جلب می‌کند که ما در دنیایی با قوانین و مقررات زندگی می‌کنیم که ملزم به پیروی از این قوانین هستیم تا همه چیز به نحو احسن در مسیر پیشرفت قرار بگیرد. هدف این قوانین مجازات افراد نیست بلکه هدف آن کمک به ما در زندگی و تعامل با دیگران به شیوه‌ای بهتر است.

هنگامی که فرزند شما قوانین شخصی خودش را داشته باشد به‌خوبی قوانین اجتماعی را نیز می‌پذیرد و آن‌ها را دنبال می‌کند. این قاعده و قوانین شخصی می‌تواند کلید تربیت و رشد شهروندان مطیع قانون باشد که اعضای باارزش جامعه نیز هستند.

 

منبع: چطورپدیا