۸ ایده کسب‌ و کار خانگی ویژه بانوان

۸ ایده کسب‌ و کار خانگی ویژه بانوان

فرصت‌های شغلی خانگی بسیاری در حال حاضر وجود دارند، اما باز هم بسیاری از آن‌ها، یک سری استاندارد زمانی دارند و راحتی خانه را از شما سلب می‌کنند.

اگر می‌خواهید آزادی مطلق در برنامه‌ی کاریتان وجود داشته باشد، در ادامه ۸ ایده کسب‌ و کار خانگی منعطف را مطالعه نمایید؛ چراکه به شما اجازه می‌دهد تا در زمان دلخواه‌تان به کار مشغول شوید.

۸ ایده کسب‌ و کار خانگی انعطاف‌پذیر مخصوص بانوان

وبلاگ‌نویسی

۱- وبلاگ نویسی: آیا مایل هستید که یک فرد تأثیرگذار اینترنتی باشید؟

امروزه با گسترش حوزه آنلاین کاملاً واضح است که وبلاگ‌نویسی یک ایده بسیار فوق‌العاده برای مشاغل خانگی است.

  • این کار به شما اجازه می‌دهد تا یک فرصت شغلی، نه تنها برای خودتان، بلکه برای دیگران نیز ایجاد کنید؛ برای مثال نویسنده‌های فریلسنر، مربیان و معلمین، سخنرانان، بازاریابی و حتی فروش حضوری. این کار:
  • تخصص و مهارت‌های شما را به همگان نمایش می‌دهد.
  • شما را به افراد و موقعیت‌هایی معرفی می‌کند که قبل از شروع این کار به هیچ وجه امکان برخوردتان وجود نداشت.
  • بودجه‌ی بسیار کمی برای شروع و ادامه دادن نیاز دارد.
  • شما می‌توانید راجع به هر چیزی بنویسید!

وقتی به یک وبلاگ نویس تبدیل می‌شوید، وظایف مختلفی را برای انجام دادن دارید. شما باید تحقیق کنید، بنویسید، ویراستاری کنید و برای پست‌های وبلاگ‌تان عکس‌های مختلفی را تهیه کنید تا موضوعات کاملاً اختصاصی و مناسبی را به مخاطب ارائه دهید. همچنین باید با مشکلات کامپیوتری دست و پنجه نرم کنید، مثلاً افزونه یا پلاگین های جدید را اضافه کنید، اصلاحات لازم برای توسعه وبلاگ خود را انجام دهید و یا دلایل سرعت پایین سایت را بررسی و برطرف کنید. وظیفه‌ی دیگر این است که باید مقالات خود را در فضاهای مجازی مختلف مانند فیس‌بوک، توییتر و اینستاگرام و … منتشر کنید. همچنین در برخی مواقع، باید زمانی را به پیگیری کامنت‌های سایت، فضای مجازی یا ایمیل‌ها اختصاص دهید تا بتوانید ارتباط خود را با مخاطبین حفظ و قوی‌تر کنید؛ و یادتان نرود که خدمات مشتری در این حوزه‌ها یک امر اساسی و ضروری محسوب می‌شود. اگرچه ممکن است رسیدن به درآمد از راه وبلاگ نویسی مقداری طول بکشد، اما قطعاً یکی از انعطاف‌پذیرترین شغل‌هایی است که می‌توانید داشته باشد و از همه مهم‌تر اینکه، شما می‌توانید راجع به هر چیزی که دوست دارید، مقاله بنویسید.

راه‌های کسب درآمد از راه وبلاگ نویسی

وبلاگ نویسان از راه‌های بسیار زیادی کسب درآمد می‌کنند، از جمله‌ی این راه‌ها می‌توان به گرفتن تبلیغات مستقیم، همکاری در فروش، کار کردن با شبکه‌های تبلیغاتی، همکاری با اسپانسرها، اخذ نمایندگی یک برند خاص، پست‌های تبلیغاتی در وبلاگ، آموزش، فروش محصولات، برنامه‌های اطلاعاتی و کتاب‌های الکترونیکی اشاره کرد. اینکه یک وبلاگ نویس می‌تواند تا چه سقفی درآمد کسب کند، بستگی به انگیزه، طرز تفکر و جایگاه او دارد.

مثال‌هایی از وبلاگ نویسان موفق جهان

میشل شرودر از جمله‌ی وبلاگ نویسانی است که در حال حاضر، ماهانه شش میلیون دلار درآمد دارد! بله درست شنیدید، دقیقاً شش میلیون دلار! بخش اعظمی از درآمدهای او از راه همکاری در فروش محصولات به دست می‌آید؛ اما او به این بخش بسنده نکرده و با آموزش نحوه‌ی کار و تبلیغات خود نیز، پول هنگفتی به جیب میزند.

روث سوکاپ نیز با وبلاگی که در زمینه‌ی خرج کمتر پول و داشتن زندگی بهتر است، با در اختیار داشتن تیمی ده نفره، ۷ میلیون دلار درآمد دارد! بخش اعظمی از درآمدهای او از راه فروش محصولات است.

۲- مربیگری: آیا از کمک به بقیه و رساندنشان به هدف مورد نظر لذت می‌برید؟

مربیگری به معنای کمک کردن به بقیه است، یعنی از طریق آموزش یک سری تمرین‌های خاص و گفتن حرف‌هایی خاص، باعث شوید تا زندگی بهتری داشته باشند؛ بنابراین، اگر تصمیم برای کمک به دیگران دارید، کسانی که به شما نیاز دارند شنونده‌ی خوبی هستند و شما را قضاوت نمی‌کنند. پس راه انداختن کسب‌وکار مربیگری می‌تواند ایده‌ی بی‌نظیری برای شما باشد. اینکه مربیگری شما در چه حوزه‌ای باشد، بستگی به تجربیات شخصی گذشته و آموزش‌هایی دارد که تجربه کرده‌اید. ممکن است برخی افراد با رفتن به دانشگاه و یا گذراندن یک سری آموزش‌ها و رفتن به مؤسسات خاص به یک مربی تبدیل شوند و برخی از افراد نیز کاملاً به طور ناگهانی وارد این عرصه شوند. این ورود ناگهانی به دلیل اطلاعات و علاقه و شور بسیار زیادی است که آن افراد به یک موضوع یا حوزه دارند. چند حوزه که می‌توانید در آن‌ها به مربیگری بپردازید: مربیگری و آموزش انتخاب و ایجاد شغل، مربیگری هدایت یک کسب‌وکار، مربیگری بدن‌سازی و تغذیه، مربیگری زندگی، مربیگری فروش مستقیم، مربیگری نحوه‌ی تربیت فرزندان و غیره و غیره و غیره.

مربیگری

راه‌های کسب درآمد از طریق مربیگری

مربی‌ها می‌توانند از طریق برگزاری دوره‌های آموزشی از طریق گوشی تلفن همراه، ایمیل یا اسکایپ، اینستاگرام، فروختن کتب الکترونیکی یا محصولاتی که حاوی اطلاعات می‌شوند، صحبت کردن، سخنرانی، کتاب نوشتن، فروش آنلاین دوره‌های آموزشی، برگزاری سمینار و گروه‌های بحث آزاد کسب درآمد کنند.

۳- نویسندگی به عنوان یک فریلنسر: آیا نویسندگی جزء علایق شماست؟

به عنوان یک نویسنده‌ی فریلنسر، شما ملزم به تحقیق، نوشتن و ویراستاری مقالات و مستنداتی هستید که مشتری از شما درخواست می‌کند. حالا، ممکن است فکر کنید که برای نوشتن و یا ورود به چنین حوزه‌ای نیاز به مدارک ادبیات فارسی یا شرکت در کلاس‌های نویسندگی دارید، اما حقیقت این است که هر کس، اگر از نوشتن لذت ببرد، می‌تواند مثل یک فرد حرفه‌ای به انجام آن مشغول شود. نوع پروژه‌هایی که شما قبول خواهید کرد، تنوع بسیار زیادی دارند و صد البته که این تنوع، بستگی به تجربیات قبلی، مهارت‌های شما و علایق‌تان دارند. بهترین نصیحتی که می‌توان به یک نویسنده‌ی فریلنسر کرد این است که، «هر روز به نوشتن مشغول باش!» یک نویسنده هر چقدر که بیشتر و بیشتر بنویسد، متون او حرفه‌ای‌تر و ذهن او خلاق‌تر و سریع‌تر خواهد شد. همچنین برای کسب مهارت‌های بیشتر در نویسندگی مقداری سرمایه‌گذاری انجام دهید. با نوشتن و تمرینات روزانه و شرکت در دوره‌های آموزشی حضوری و یا مجازی می‌توانید مهارت‌های خود را افزایش دهید.

نویسندگی

راه‌های کسب درآمد از طریق نویسندگی به عنوان یک فریلنسر

نوشتن مقاله‌های آنلاین، پست‌های وبلاگ، نامه‌های اداری، کتاب‌های الکترونیکی، ویدئوهای آنلاین، مقاله‌های سفید، پروژه‌های درسی و تحقیقی، سایه نویسی، نوشتن فنی و اصولی، نوشتار تبلیغاتی، رزومه‌نویسی، سفرنامه‌نویسی، نوشتن مقاله برای روزنامه‌ها و نشریه‌ها، نوشتن مقاله برای مجلات، نوشتن برای وب‌سایت‌های بزرگ، نویسندگی برای طراحی بروشور و فروش ابزارآلات مختلف و نوشتن دفترچه‌ی راهنما.

۴- بازاریابی در فضای مجازی: آیا می‌توانید مثل یک پروانه در فضای مجازی عمل کنید؟

وقتی شما تبدیل به یک بازاریاب در فضای مجازی می‌شوید، وظیفه‌ی شما این است که کانال‌های فضای مجازی یک شرکت را مدیریت کنید. برای این منظور، لازم است شش غول این عرصه را بشناسید: فیس‌بوک، توییتر، لینکدین، یوتیوب، اینستاگرام وگوگل پلاس. یکی از بهترین راه‌ها برای موفقیت در این عرصه‌ها این است که صفحه‌ی مشهور و محبوب خود را در هر یک از این حوزه‌ها داشته باشید و فعالیت خود را به صورت مستمر در آن ادامه دهید. همچنین می‌توانید از طریق تحقیق و تمرین در اینترنت، در این حوزه اطلاعات بسیاری کسب کنید. مشکل اصلی اینجا است که چنین فضاهایی مدام در حال تغییرند، پس نیاز است که همیشه از نسخه‌های جدید یا اخبار جدید مطلع باشید.

بازاریابی در فضای مجازی

راه‌های کسب درآمد از طریق بازاریابی در فضای مجازی

ساخت و تکمیل پروفایل در فضای مجازی، به‌روزرسانی مستمر صفحات مجازی با ارسال انواع رسانه‌ها برای مخاطبین خود، مکاتبات فضای مجازی و شرکت در رویدادهای زنده، مربیگری و آموزش، مشاوره، سخنرانی، استراتژی‌های آنلاین، نوشتن یک کتاب الکترونیکی، فروش محصولات و برگزاری وبینارها.

۵- دستیار مجازی: آیا قادر به انجام چندین وظیفه به صورت هم‌زمان هستید؟

به عنوان یک دستیار مجازی، شما باید به کارفرمای خود در امر مدیریت یک کسب‌وکار خاص کمک کنید و این کمک می‌تواند شامل هر چیزی شود، به طور مثال پاسخ دادن به ایمیل‌های کاری و ترتیب دادن قرارهای ملاقات، ویراستاری، نوشتن، رزرو مکان‌های خاص و مدیریت کانال‌های فضای مجازی آن کسب‌وکار. اینکه قرار است چه نوع خدماتی را در این حوزه به مشتری خود ارائه دهید، بستگی به مهارت‌های شما، تمرینات و آموزش‌هایی که از قبل داشتید، تجربیات گذشته و علایق شما دارد. هیچ تمرین و آموزش خاصی برای تبدیل شدن به یک دستیار مجازی نیاز نیست، اما باید مهارت‌های خود را گسترش داده و هر روز نکات جدیدی را یاد بگیرید؛ این، بهترین تمرین ممکن است.

راه‌های کسب درآمد از طریق دستیار مجازی بودن

ارائه‌ی خدمات اداری، ویراستاری، نویسندگی، رزرو کردن جلسات و دیدارها، مدیریت بخش‌های فضای مجازی، ترجمه، بازاریابی، امور فنی، طراحی و برنامه‌ریزی و… لیست کارهایی که یک دستیار مجازی قادر به انجام دادن است، تمامی ندارد.

۶- آژانس مسافرتی: آیا عاشق مسافرت کردن هستید؟

شاید کار کردن به عنوان یک نماینده مسافرتی، کار جالب و یا موفقی به نظر نیاید، اما در حقیقت، مردم هنوز هم ترجیح می‌دهند تا از آژانس‌های مسافرتی استفاده کنند. چرا؟ چون افراد با تجربه‌ای که هماهنگ‌کننده‌ی سفرهای افراد هستند، می‌توانند در هزینه، زمان و هر نوع دردسرهای ناشی از سفر صرفه‌جویی به عمل آورند.

راه‌های کسب درآمد از طریق آژانس مسافرتی

شما به عنوان یک نماینده مسافرتی خانگی، با یک آژانس واقعی و بزرگ همکاری خواهید کرد و با هر پرواز و مسافرتی که از این طریق رزرو می‌کنید، حق کمیسیونی دریافت می‌کنید. نمی‌دانید که از کجا شروع کنید؟ شرکت‌ها و آژانس‌های بسیاری هستند که ابزار و آموزش‌های لازم را در اختیار شما می‌گذارند و به شما اجازه می‌دهند تا کسب‌وکاری آسوده را در خانه آغاز کنید. بهترین قسمت این کار این است که ۱۰۰ درصد انعطاف‌پذیر است. شما می‌توانید در هر ساعتی از شبانه روز، پرواز یا مسافرت‌های زمینی را رزرو کنید!

۷- آوانویسی: آیا شما یک تایپیست سریع و دقیق هستید؟

اگر شما یک تایپیست دقیق و سریع هستید، می‌توانید کارتان را در خانه به عنوان یک آوانویس آغاز کنید. آوانویس‌ها کسانی هستند که به یک کلیپ صوتی و یا تصویری گوش می‌دهند و هرگفته ای را تبدیل به مستندات کتبی می‌کنند. سه نوع آوانویس وجود دارد، عمومی، پزشکی و حقوقی که آوانویسان حقوقی و پزشکی نیاز به تمرینات و آموزش‌های مضاعفی دارند. با اینکه این شغل، کار آسان و قابل انجامی به نظر می‌آید، اما مهارت‌های گوش دادن سطح بالا و فهم عمیق از زبان فارسی و اصطلاحات خاص یک حوزه را می‌طلبد.

چگونگی کسب درآمد از راه آوانویسی

آوانویس ها با توجه به حجم کاری که انجام می‌دهند، پول می‌گیرند؛ گاهی مواقع به ازای هر دقیقه پول گرفته و یا برخی مواقع پیش می‌آید که به ازای هر صفحه ‌یا فایل صوتی پول دریافت می‌کنند. به طور عمومی، هر چقدر که سرعت تایپ بالاتر باشد، هر چقدر که مقدار پروژه‌های شما بیشتر باشد، پول بیشتری هم کسب خواهید کرد. این یک کار بسیار انعطاف‌پذیر است و می‌توانید آوانویسی را در هر لحظه که موقعیتش پیش آمد انجام دهید.

۸- حسابداری: آیا شما به نگهداری از اعداد و ارقام علاقه دارید؟

آیا شما عاشق اعداد هستید؟ آیا همیشه آن‌ها را سازمان‌دهی کرده و درونشان غرق می‌شوید؟ پس شاید حسابداری در خانه، شغل ایده‌آل شما باشد. حسابدارها اصولاً کسانی هستند که به مدیران یک کسب‌وکار کمک می‌کنند تا درآمد و مخارج ماهیانه‌ی خود را محاسبه کنند. با استفاده از نرم‌افزار حسابداری درست و مناسب، شما قادر خواهید بود تا حسابداری‌تان را به صورت ۱۰۰% آنلاین و در هر زمانی از روز انجام دهید. لزومی ندارد که حسابداران همگی مدرک دانشگاهی داشته باشند، شرکت در برنامه‌های آموزشی آنلاین یا برنامه‌های آموزشی شرکت‌ها می‌تواند به شما کمک کند تا مهارت‌های لازم را کسب کنید.

چگونگی کسب درآمد از طریق حسابداری

برای تبدیل شدن به حسابدار خانگی، شما دو راه دارید. یا می‌توانید برای دریافت جایگاه حسابداری یک شرکت درخواست دهید و یا می‌توانید کسب‌وکار خودتان را راه بیندازید. هر کدام از این گزینه‌ها مزایا و معایب خودشان را دارند، اما وقتی که رئیس و آقای خودتان باشید، آزادی عمل، انعطاف و کنترل بیشتری بر روی هزینه‌هایتان خواهید داشت.

نتیجه

همان‌طور که می‌بینید، فرصت‌های شغلی بسیار زیادی هستند که هم انعطاف‌پذیری کافی دارند و هم درآمد بالایی را برای بانوان به ارمغان می‌آورند. حال، به شما بستگی دارد که کسب‌وکار درستی را انتخاب کنید که هم با شخصیت و هم با مهارت‌های شما همخوانی داشته باشد و این چنین است که قادر خواهید بود به عنوان یک فرد مستقل، در فضای کاری رشد کنید.

 

منبع: چطورپدیا

راهبردهای قیمت‌گذاری محصولات و خدمات در بازار فروش

راهبردهای قیمت‌گذاری محصولات و خدمات در بازار فروش

گرچه راهبردهای فراوانی وجود دارد که می‌توانید برای حضور پیدا کردن در صنعت مدنظر خود به کار بندید؛ اما نتایج این راهبردها بی‌شک متنوع خواهد بود.

در این مقاله، روش به حداقل‌رساندن هزینه‌ها و به حداکثر رساندن درآمد را طی هفت روش از موثرترین و راهبردی‌ترین روش‌های موجود برای قیمت‌گذاری محصولات و خدمات ، خواهید آموخت.

قیمت‌گذاری محصولات و خدمات

درک روانشناسی مصرف‌کنندگان در ارتباط با قیمت‌گذاری

قیمت‌گذاری را می‌بایست فرایندی عملی با هدف نهایی در حرکت نگاه داشتن کسب‌وکار دانست. برای انجام این کار، می‌بایست روانشناسی قیمت‌گذاری را درک کنید؛ زیرا موفقیت یا شکست هر کدام از راهبردهای قیمت‌گذاری موجود، به این موضوع بستگی دارد.

در بازار، قیمت‌گذاری تنها موردی است که برای کسب‌وکار، درآمد به همراه دارد. به همین دلیل، آشنا شدن با روش‌های استفاه از آن برای کسب سود، اهمیتی حیاتی پیدا می‌کند. موارد زیر، تعدادی از این روش‌ها را شامل می‌شود.

۱- قیمت‌گذاری نفوذی

منظور از این راهبرد قیمت‌گذاری، انتخاب قیمتی برای محصول یا خدمات است که آنقدر پایین باشد که مشتریان را جذب کرده و سهمی از بازار به خود اختصاص دهد. زمانی که محصول، جایگاه خود را در ذهن مشتریان پیدا کرد، آنگاه می‌توان قیمت را بالاتر برد. دلیل اصلی استفاده از این راهبرد، سرعت بخشیدن به حضور اولیه‌ی کسب‌وکار از همان ابتدای کار و قرار گرفتن در جایگاهی محکم و استوار برای سودآوری در فروش‌های آینده با قیمت‌های بالاتر است. به‌علاوه، قیمت‌گذاری نفوذی همچنین کمک می‌کند تا مصرف‌کنندگان به دلیل قیمت پایین‌تر، تصمیم به تغییر برند منتخب خود بگیرند. این روش را می‌توان برای افزایش موثر وفاداری به برند، مورد استفاده قرار داد.

۲- قیمت‌گذاری پیشگیرانه

این راهبرد که نام‌های دیگری نیز مثل قیمت‌گذاری شکاری دارد، طبیعتی خشن داشته و هدف آن بیرون راندن رقبا یا جلوگیری از ورود آنها به بازار است. با فروش تعمدی محصولات با نرخی پایین‌تر از نرخ بازار (البته به‌صورت موقتی) می‌توان این کار را انجام داد. راهبردهای قیمت‌گذاری پیشگیرانه معمولاً در فروش‌های انحصاری یا بازارهای دیگری که سطح رقابت در آنها پایین است، وجود دارد؛ بدین‌ترتیب، این مورد برای صاحبان کسب‌وکارهای جدید، کارایی چندانی ندارد؛ اما راهبردی مهم و به‌صورت بالقوه مفید است که باید با آن آشنا شوید.

قیمت‌گذاری محصولات و خدمات

۳- قیمت‌گذاری تشویقی

در این ساختار قیمت‌گذاری، برخلاف قیمت‌گذاری پیشگیرانه، قیمت‌ها به گونه‌ای انتخاب می‌شوند که در میان محصولات یک شرکت، تعارض قیمتی وجود داشته باشد. به بیان دیگر، یکی از محصولات یا خدمات خود را با قیمت بالاتری ارائه می‌دهید تا فروش محصولی دیگر را بالا ببرید و نتیجه‌ی این کار به شکلی شگفت‌انگیز، همیشه یکسان است.

با این کار می‌توانید به شکلی موثر، سطوح قیمتی را پیاده‌سازی کرده و حجم کلی فروش را افزایش دهید. تا زمانی که بیش از یک محصول یا خدمات ارائه دهید و بتوانید قیمتی تعیین نمایید که نرخ تبدیل را بالا ببرد، استفاده از این راهبرد کار دشواری نخواهد بود.

۴- قیمت‌گذاری برتر

اگر یک محصول یا خدمات با کیفیت بالا در اختیار دارید، قیمت‌گذاری برتر، روشی برای تعیین یک قیمت مصنوعی بالا است تا بتوانید نظر مثبت مردم را به این محصول جلب نمایید. این نگاه مثبت، برای کسب‌وکارهای نوپا یک مزیت به شمار می‌رود. به‌علاوه، اگر محصولات شما به کیفیت بالا شهرت پیدا کنند، این راهبرد قیمت‌گذاری بسیار فوق‌العاده خواهد بود.

۵- قیمت‌گذاری روانشناسانه

این مسئله در اقتصاد رفتاری زیاد مورد بحث قرار می‌گیرد و فرایند تصمیم‌گیری خریدار را شامل می‌شود. در واقع، قیمت‌گذاری روانشناسانه، همان چیزی است که خریداران هر روز در معرض آن قرار می‌گیرند. به همین دلیل است که به ندرت پیش می‌آید محصول یا خدماتی را با قیمت‌هایی خلاف قاعده ببینید که به ۰، ۵ یا ۹ ختم نشود. علت آن است که بیشتر مشتریان به قیمت‌هایی تمایل دارند که چنین اعدادی در انتهای خود داشته باشند.

ایده‌ی اصلی آن همان چیزی است که باعث می‌شود ۹۹ هزار تومان از نظر خریدار، تفاوت بسیار زیادی با ۱۰۰ هزار تومان داشته باشد، اگرچه تفاوت آن فقط هزار تومان است. این روش همچنین اغلب برای ایجاد حباب قیمتی در محصولاتی نظیر پاستیل‌های فروشی در دکه‌های سینما مورد استفاده قرار می‌گیرد. یک چیز بسیار واضح و روشن است؛ این روش، تفاوت بسیار زیادی در مقدار فروش ایجاد می‌کند.

قیمت‌گذاری محصولات و خدمات

۶- قیمت‌گذاری ارزشی

راهبرد قیمت‌گذاری زیر، راهبردی است که حقیقتاً فقط بر محصولات اثرگذار است و به ارزش نسبی یک شیء می‌پردازد. یکی از مثال‌های خوب برای این مورد، سی‌دی و دی‌وی‌دی است. هزینه‌ی تولید آنها فارغ از اطلاعاتی که در آن گنجانده می‌شود، یکسان خواهد بود. بدین‌ترتیب، ارزش مشاهده ‌شده از هر چیز، همان ارزشی است که آن چیز خلق می‌کند. اگر بتوانید قبل از آنکه قیمت، معامله را بر هم بزند، متوجه شوید که مشتریان شما حاضر هستند چه قیمتی برای آن محصول بپردازند، در جایگاهی قرار خواهید گرفت که می‌توانید سودآوری خود را به حداکثر برسانید.

به‌علاوه، مطالعاتی برای مقایسه‌ی قیمت‌گذاری ارزشی و قیمت‌گذاری مقایسه‌ای انجام شده است. یک تحقیق در دانشگاه استنفورد نشان داد که اگر مقایسه‌ی محصول با گزاره‌های ارزش محصول در برابر مردم قرار گیرد، آنها محتاط شده و خرید کمتری انجام می‌دهند. در یک محیط دیجیتالی، مثلاً در دیجی‌کالا، می‌توان قیمت‌گذاری ارزشی را در طیف وسیع‌تری انجام داد. در این محیط، عوامل یکپارچه‌ی فراوانی نقش ایفا می‌کنند؛ مثلاً مشخصات محصول، صفحه‌نمایش‌های کناری، برجسته‌سازی، فیلم، نظرات مثبت و غیره..

قیمت‌گذاری محصولات و خدمات

۷- رهبری قیمت

در نهایت، رهبری قیمت مطرح می‌شود. این همان مرحله‌ای است که کسب وکار شما مستقل شده است و می‌تواند در بازار موجود، قیمت تعیین کند. بدین‌ترتیب، رسیدن به این جایگاه، هدفی ایده‌آل برای کسب‌وکار محسوب می‌شود و بیشتر برای کسب‌وکارهایی مفید است که در صنایعی فعال هستند که رقابت در آن کمتر مشاهده می‌شود.

به امید آنکه این مقاله برای شما مفید بوده باشد و شما را یک قدم به بهینه‌سازی سودآوری کسب‌وکار خود نزدیک کند. شما می‌توانید اعتماد به نفس کافی را برای به دست گرفتن قدرت قیمت و استفاده از آن به سود خود، به‌دست آورید.

کدام یک از این راهبردها را موثرتر می‌دانید؟ پاسخ خود را در قسمت نظرات بیان کنید.

 

منبع: چطورپدیا

ملزومات موفقیت استارت آپ‌ها

ملزومات موفقیت استارت آپ‌ها

استارت اپ ها چگونه موفق میشوند؟ شروع یک کسب‌وکار، نیازمند طی مراحل مختلف بی‌شماری است. کارآفرین‌های تازه‌کار و موسسان کسب‌وکارهای کوچک، اغلب هنگامی که همه‌ی عوامل موثر در پیاده‌سازی ایده‌ی خود را در نظر می‌گیرند، دچار احساس اضطراب می‌شوند.

علاوه بر آن، ممکن است به نظر برسد که شکست یا موفقیت، به یافتن سرمایه‌گذاران ثروتمند، مربیان متخصص، پوشش رسانه‌ای فراوان و «قهرمان‌»های دیگر بستگی دارد. اما حقیقت این است که شما از همان آغاز، برخی از مهم‌ترین دارایی‌های لازم برای رسیدن به موفقیت را دارید. این موارد چیزی از توانایی‌های ذهنی شخصی شما کم ندارند: قدرت فوق‌العاده‌ی مغز، قلب و دست‌های خود شما.

به بیان دیگر، بخش بزرگی از پتانسیلی که برای موفق شدن دارید، به‌وسیله‌ی موارد زیر تعیین خواهد شد:

  • کیفیت ایده‌ی شما
  • قدرت و صداقتی که در اعتقاد به آن دارید
  • تلاشی که برای به حقیقت بدل کردن آن خرج می‌کنید

با مغز خود به موفقیت برسید: تأثیر ایده‌های مبتکرانه

هر کسب‌وکار موفقی، چه بزرگ باشد چه کوچک، با یک ایده‌ی مبتکرانه آغاز شده است.

شرکت بزرگ «نایکی» (Nike) زمانی متولد شد که بنیان‌گذاران آن، پتانسیل پنهان دستگاه وافل‌ساز را برای ارتقاء قسمت تحتانی کفش ورزشی کشف کردند. هاوارد شولتز، مفهوم اسپرسو فروشی را از ایتالیا به آمریکا برد و استارباکس را به یک پدیده‌ی جهانی تبدیل ساخت و زمانی که جف بزوس در سال ۱۹۹۴ آمازون را پایه‌گذاری کرد، بسیاری حتی چیزی به نام اینترنت را نمی‌شناختند.

ملزومات موفقیت استارت آپ‌ها

درست است که آمال و آرزوهای شما در کسب‌وکار احتمالاً بیشتر در مقیاسی کوچک‌تر از این برندهای معروف در دنیا قرار می‌گیرد؛ اما گام اول شما در هر صورت با طرح یک ایده‌ی مبتکرانه آغاز می‌گردد؛ اما از کجا باید آغاز کرد؟ تیم بری، موسس نرم‌افزار Palo Alto و Bplans می‌گوید که هیچ نقطه‌ی شروعی بهتر از نگاه کردن در آینه نیست. هر کدام از ما، افرادی منحصر به فرد هستیم. هر کدام از ما، درون خود بذرهای موفقیت در کارآفرینی داریم. مفاهیمی که برای ما جذاب هستند، پرسش‌هایی که ما را به فکر وا می‌دارند، مهارت‌هایی که ما را از دیگران متمایز می‌کند و حسی درونی که به ما می‌گوید برخی کارها را می‌توان به شکلی متفاوت و بهتر انجام داد.

داشتن الگوهای الهام‌بخش در کسب‌وکار خوب است؛ اما نباید سعی کنید به دنبال تقلید از موفقیت دیگران باشید. کسب‌وکارهای موفق همیشه بر پایه‌ی استعدادهای خاص و نگرش‌های منحصربه‌فرد افرادی که آنها را پایه‌گذاری نمودند، ساخته شده‌اند. ایده‌ی حقیقتاً مبتکرانه‌ی شما برگرفته از شخصیت منحصربه‌فرد شما خواهد بود.

با قلب خود به موفقیت برسید: قدرت باور مثبت

برای آنکه ایده‌ی خود را به نتیجه برسانید، باید از صمیم قلب آن را باور داشته باشید. اگر نتوانید شور و شوق و اطمینان خود را از ایده‌ای که دارید به دیگران منتقل کنید، در قانع کردن دیگران برای سرمایه‌گذاری موفقیتی نخواهید داشت. شاید ایده‌ی یک کسب‌وکار، «عالی» به نظر برسد؛ اما اگر نتواند احساسات شدید شما را برانگیزاند، احتمالاً ایده‌ی مناسبی برای شما نخواهد بود. به تخته‌ی رسم برگردید و ایده‌ای خلق کنید که واقعاً بتوانید به آن متعهد بمانید.

روحیه‌ی مطمئن و پشتکار، عاملی مهم در موفقیت شما خواهد بود. مطمئن باشید که با تغییرات کنار خواهید آمد و یاد خواهید گرفت چگونه بر ترس خود غلبه کرده و با داشتن اعتماد به نفس، به سراغ تردیدها بروید. شدیداً به شفاف‌سازی اهداف خود پایبند باشید.

ملزومات موفقیت استارت آپ‌ها

مثلاً اگر کارآفرین مشتاقی باشید که با ریاضیات و محاسبات مشکل دارد (و بسیاری از افراد نیز چنین هستند)، پس احتمالاً تحت تأثیر پیش‌بینی‌های مالی قرار گرفته و شروع به اولویت‌بندی امور دیگر می‌کنید. شاید به خود بگویید «زیادی درگیر هستم» و به تعهدات خارجی خود بپردازید یا بیش از حد درگیر جزئیات برنامه‌ریزی مداوم کسب‌وکار شوید.

گاهی فقط برای عقب انداختن کارها، به این رفتارها روی می‌آوریم. گاهی نیز عملاً شروع به آوردن بهانه‌های پیشگیرانه برای شکستی می‌کنیم که می‌ترسیم اجتناب‌ناپذیر باشد. اگر حواس خود را جمع نکنید، ممکن است باورهای منفی به یک پیش‌گویی خودانگیزانه تبدیل شوند.

آزادسازی خود از منفی‌بافی، نیازمند تلاشی آگاهانه خواهد بود. به اهدافی که اغلب عقب می‌اندازید و وظایف سازنده‌ای که بر حسب عادت از آن دوری می‌کنید، دقت نمایید. از خود بپرسید چرا؟ وقتی یاد بگیرید چطور باورهای منفی کندکننده‌ی پیشرفت را شناسایی نمایید، قدرتی را برای تغییر آنها در خود احساس می‌کنید.

از ابزاری استفاده کنید که می‌تواند به شما کمک کند تا جنبه‌های چالش‌برانگیز کسب‌وکار خود را مدیریت نمایید. مثلاً اگر امور مالی، چالش‌برانگیز هستند و متوجه می‌شوید که از بررسی آنها سر باز می‌زنید، از یک ابزار برنامه‌ریزی کسب‌وکار و مدیریت مستمر امور مالی استفاده نمایید که پنلی در اختیار شما قرار می‌دهد تا بدون گرفتار شدن در صفحات گسترده، همواره نقطه‌ای را که در آن ایستاده‌اید، مشاهده کنید.

اگر لازم باشد چیزهای بیشتری درباره‌ی بازاریابی دیجیتالی یاد بگیرید، در یک کلاس آنلاین شرکت نمایید. مجبور نیستید همه‌ی مسائل را یکروزه حل کنید. موفقیت‌های کوچک در تلاش برای فرار از باتلاق به تاخیر انداختن امور، تأثیرات بسزایی خواهند داشت.

با دست خود به موفقیت برسید: تأثیرگذاری تلاش

بهترین ایده‌ها و دلسوزانه‌ترین باورها، بدون وجود اراده‌ای برای اقدام و سخت‌کوشی، بی‌ارزش و ناچیز خواهند بود.

گاهی می‌شنوید که مردم با اشاره به «خوش‌شانسی» از موفقیت رهبران کسب‌وکار صحبت می‌کنند. افرادی که چنین نظری دارند، دانش یا تجربه‌ی عملی اندکی از شروع یک کسب‌وکار داشته‌اند.

اگر باور داشته باشید که با پشتکار می‌توان موفق شد، چارچوب ذهنی مناسبی برای هر گونه تلاش در جهت رشد کسب‌وکار خود دارید. افرادی که به موفقیت از طریق شانس اعتقاد دارند، احتمالاً بهتر است به سراغ خرید بلیط‌های بخت‌آزمایی بروند و شرکت در قرعه‌کشی‌ها بروند. در دنیای کسب‌وکار، چیزی به نام شانس وجود ندارد؛ دلیل موفقیت، اراده و تمایل به سخت‌کوشی در جهت رسیدن به آن است.

افرادی که به سخت‌کوشی عادت دارند، به هنگام بروز چالش، دچار وحشت می‌شوند. آنها برای به‌دست آوردن مهارت‌های جدید مشتاق هستند؛ زیرا سریع می‌توانند از این مهارت‌ها در راه مفیدی بهره ببرند. برعکس تصویری که چشم‌انداز «بلندپروازی» به ذهن انسان می‌آورد، احتمالاً متوجه خواهید شد که خلاق‌ترین اندیشه‌ها عملاً زمانی که درگیر انجام کاری سازنده هستید، به ذهن شما می‌آیند. حتی پژوهش‌ها نشان می‌دهند که افراد سخت‌کوش معمولاً از افراد بیخیال بیشتر عمر می‌کنند.

توماس ادیسون جمله‌ی معروفی دارد: «نبوغ از ۱ درصد انگیزه و ۹۹ درصد تلاش به‌وجود می‌آید.» از زمان ادیسون تاکنون، دنیا دچار تحولات فراوانی شده است؛ اما هنوز هم سرمایه‌ی پشتکار، موثرترین نوع سرمایه برای شروع کسب‌وکار است.

روش‌هایی عملی برای شروع

اگر به شروع یک کسب‌وکار فکر می‌کنید اما هنوز دست به کار نشده‌اید، به چند روش می‌توانید در مسیر موفقیت گام بردارید.

۱- اگر ایده‌ای برای کسب‌وکار دارید، یک طرح کسب‌وکار سریع یادداشت کنید: برنامه‌ی یادگیری

۲- ایده‌ی خود را اعتبارسنجی کنید و اطمینان حاصل نمایید که ارزش دنبال کردن را دارد.

شور و اشتیاق مهم است؛ اما جزئیات نیز اهمیت دارد.

از برنامه‌ریزی خاص خود استفاده نمایید تا کمک کند کاملاً بازار هدف ایده‌آل، ویژگی‌های محصول یا خدمات و اینکه نیاز به وام یا سرمایه‌گذاری خصوصی دارید یا خیر را بررسی نمایید. این چک‌لیست اعتبارسنجی ایده به شما کمک می‌کند تا همه‌ی جوانب امر را بسنجید.

۳- فراموش نکنید که به جزئیات بپردازید

زمانی که آماده‌ی شروع کسب‌وکار هستید، باید به ثبت ساختار قانونی کسب‌وکار خود، انجام تحقیق بازار، یافتن دفتر کار در صورت لزوم، ایجاد سایتی برای کسب‌وکار آنلاین و موارد فراوان دیگر فکر کنید!

وقتی استارت‌آپ یا کسب‌وکار کوچک خود را راه‌اندازی می‌کنید، از درخواست کمک و حمایت شبکه‌ی خود واهمه نداشته باشید. یافتن یک مشاور هم می‌تواند راهگشا باشد. موفق باشید!

 

منبع: چطورپدیا

آموزش نوشتن یک برنامه‌ی کاری منظم و کارآمد

آموزش نوشتن یک برنامه‌ی کاری منظم و کارآمد

اقدامات لازم در جهت نوشتن یک برنامه‌ی کاری

آموزش نوشتن یک برنامه‌ی کاری

۱- هدف مورد نظر را شناسایی کرده و سپس به نوشتن یک برنامه‌ی کاری اقدام کنید. برنامه‌های کاری می‌توانند برای دلایل متنوع و متفاوتی مورد استفاده قرار بگیرند. در مرحله‌ی اول باید هدف خود را در قالب یک شیء در مقابلتان تصور کنید و سعی در توصیف آن داشته باشید. ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که هر برنامه‌ی کاری‌ای، برای یک دوره‌ی زمانی خاص شکل می‌گیرد (برای مثال: شش ماهه یا ۱ ساله).

  • در یک فضای کاری، برنامه‌های کاری می‌توانند درک عمیقی از پروژه‌های شما در طی چندین ماه آینده را به مافوق‌هایتان ارائه دهند. این برنامه‌های کاری، اصولاً پس از یک طرح‌ریزی دقیق از نحوه‌ی عملکرد شما و یا پروژه‌ی گروهی‌تان خواهد بود. برنامه‌های کاری همچنین می‌توانند نتیجه‌ی استراتژی و اهدافی باشند که شرکت کارفرمای شما برای یک سال کاری یا سال آینده طرح‌ریزی کرده است.
  • در دنیای علم و تحصیل، برنامه‌های کاری به دانش‌آموز و یا دانشجو کمک می‌کند تا بتوانند برنامه‌ی درست و منظم را برای یک پروژه‌ی عظیم به جریان بیندازند. این نوع برنامه‌ریزی همچنین می‌تواند به اساتید و معلمین کمک کند تا موارد مورد نیازشان را برای سال تحصیلی آماده کنند.
  • برای یک پروژه‌ی شخصی و آزاد، برنامه‌ی کاری می‌تواند ترسیم دقیقی از هدف اصلی شما، نحوه‌ی کار شما و تاریخی که برای تکمیل آن در نظر گرفته‌اید باشد. برنامه‌های کاری شخصی، قادر هستند تا شما را در مسیر اصلی رسیدن به هدفتان نگه دارند.

آموزش نوشتن یک برنامه‌ی کاری

۲- مقدمه و ارائه پس‌زمینه‌ای از کار را فراموش نکنید. برای برنامه‌های کاری حرفه‌ای، بسیار مهم است که مقدمه و پس‌زمینه را در خود داشته باشد. این دو مورد، اطلاعات مورد نیاز را برای مافوق یا مدیر شما تأمین کرده و به آن‌ها نقطه نظری دقیق از برنامه‌هایتان ارائه می‌دهد. نوشتن یک مقدمه و پس‌زمینه، معمولاً برای برنامه‌های درسی ضروری نیستند.

  • مقدمه باید کوتاه و مفید باشد. به مافوق خود یادآوری کنید که چرا این برنامه‌ی کاری را ترتیب داده‌اید. به معرفی پروژه یا پروژه‌هایی بپردازید که قرار است در آن دوره‌ی زمانی خاص به جریان بیندازید.
  • پس‌زمینه‌ی ارائه شده‌ی شما، باید شامل دلایل ایجاد این برنامه توسط شما باشد. برای مثال، بازخوانی اطلاعات و آمار گزارش‌های اخیر، می‌تواند مشکلاتی را که نیاز به تصحیح دارند را واضح‌سازی کرده و بازخوردهای لازم را برای پروژه دریافت کند.

آموزش نوشتن یک برنامه‌ی کاری

۳- اهداف و مقاصد خود را مشخص کنید. اهداف و مقاصد در یک موضوع مشترک هستند؛ هر دوی آن‌ها، به مسائلی اشاره دارند که شما امید دارید از طریق برنامه‌ی کاری خود به آن‌ها دست پیدا کنید؛ اما تفاوت آن‌ها نیز مهم و قابل ذکر است؛ اهداف جزء مسائل عامیانه می‌شود اما مقاصد شخصی اصولاً موارد خاصی را شامل می‌شوند.

  • لازم است تا اهداف شما، بر روی دورنمای کلی پروژه‌تان متمرکز باشند. نتایج دلخواهی که قرار است در انتهای این برنامه به دست آورید را در یک لیست جمع‌آوری کنید؛ برای مثال، هدفتان این باشد که یک پرسشنامه‌ی کتبی را کامل کنید یا اطلاعات بیشتری راجع به نوشتن کسب کنید.
  • لازم است تا مقاصد شما خاص و قابل درک باشند؛ به عبارت دیگر، شما باید قادر باشید که در حین انجام عمل، آن‌ها را به طور واضح بر روی کاغذ پیاده کرده و تیک بزنید. برای مثال، پیدا کردن افرادی برای پرسشنامه‌ی کتبی‌تان، می‌تواند مقصد خوبی باشد.
  • بسیاری از برنامه‌های کاری اصولاً به کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم می‌شوند. البته اگر مقاصد مورد نظر، شدیداً ویژه باشند. برای مثال، ممکن است هدف کوتاه مدت یک شرکت این باشد که درصد بازدید تبلیغات در طی سه ماه آینده خود را تا ۳۰% افرایش دهد، اما هدف بلند مدتشان این باشد که در طی سال آینده، بازدیدهای محصولات خود را در فضای مجازی تا سطوح بسیار بالایی افزایش دهند.
  • مقاصد مورد نظر، اصولاً به شکل فعال و عملی بیان می‌شوند (برای مثال استفاده از افعالی همچون: برنامه‌ریزی کردن، نوشتن، افزایش دادن و اندازه‌گیری) روش بسیار مفیدتری نسبت به استفاده از چنین افعالی است که معنای مبهم‌تری دارند (بررسی کن، اطلاعات کسب کن، متوجه شو).

آموزش نوشتن یک برنامه‌ی کاری

۴- برنامه‌ی کاری را با مقاصد هوشمندانه‌ای در نظر بگیرید. در حقیقت، لغت هوشمندانه یک واژه مخفف برای کسانی است که به دنبال نتایج ملموس‌تر و فعال‌تری در انتهای برنامه‌ی کاری خود هستند.

  • مخصوص. دقیقاً چه کاری خواهیم کرد و این کار در راستای خدمت‌رسانی به چه قشری انجام می‌شود؟ باید بدانید که چه قشر و یا چه جمعیتی را در راستای کار خود انتخاب خواهید کرد و افعال و اعمال شما چه خدمتی به این افراد ارائه خواهند داد.
  • قابل اندازه‌گیری. آیا نتیجه‌ی کار من قابل اندازه‌گیری است و می‌توانیم مقدار خاصی برای آن تعیین کنیم؟ آیا می‌توانید نتیجه‌ی مورد نظرتان را محاسبه کنید؟ مثلاً ممکن است برنامه‌ی کاری شما در راستای این باشد که سطح سلامت و بهداشت ایران تا سال ۲۰۲۰ بالاتر برود؟ یا آیا برنامه‌ی کاری شما در راستای این است که افراد زلزله‌زده‌ی کرمانشاه تا پایان امسال مسکن‌های کافی و باکیفیتی برای زندگی داشته باشند؟
  • یادتان باشد که حتماً یک عدد اساسی و پایه، برای اندازه‌گیری کیفیت مورد نظر داشته باشید. برای مثال، اگر شما ندانید که در حال حاضر، چند نفر یا چند درصد از زلزله‌زدگان کرمانشاه در رفاه نیستند، چگونه قادر خواهید بود تا ادعا کنید که شما باعث شدید تا این رقم کاهش پیدا کند؟
  • قابل دست‌یابی. آیا می‌توانیم در زمان تعیین ‌شده و با توجه به منابعی که داریم، نتیجه‌ی مورد نظر را تمام و کمال دریافت کنیم؟ مقصود شما باید کاملاً واقع‌گرایانه تنظیم شود. مثلاً افزایش ۵۰۰ درصدی فروش شما تنها زمانی قابل انجام و دست‌یابی است که شما شرکت و یا کسب‌وکار کوچکی را در اختیار داشته باشید؛ اما زمانی که شما فقط یک بازار خاص را در اختیار داشته باشید، چنین چیزی ممکن نیست.
  • در برخی مواقع، نیاز است تا یک فرد حرفه‌ای و خبره به شما مشورت و اطمینان دهد که آیا این نتیجه‌ی مورد نظر، قابل دست‌یابی هست یا خیر.
  • مناسب و مرتبط. آیا مقصود ما ارتباط و اثری بر روی هدف یا استراتژی ما دارد؟ همچنین دانستن این موضوع مهم است که به طور مثال، اندازه‌گیری و سنجش قد و وزن دانش‌آموزان دبیرستانی، تأثیری بر روی کاهش عوامل ایجاد اختلالات روانی دارد یا خیر؟ مطمئن شوید که مقصود شما ارتباط مستقیمی با رویه و هدفتان دارد.
  • محدودیت زمانی. پروژه‌ی ما چه زمانی تمام خواهد شد و یا چه زمانی متوجه می‌شویم که پروژه‌ی ما به اتمام رسیده است؟ حواستان باشد که باید زمان حتمی و قطعی‌ای برای اتمام پروژه تعیین کنید. قید کنید که در چه صورتی و با چه دستاوردی، پروژه‌ی شما به اتمام زودرس رسیده است.

آموزش نوشتن یک برنامه‌ی کاری

۵- منابع را فهرست کنید. هر چیزی را که ممکن است برای رسیدن شما به اهداف و مقاصدتان ضروری باشد ذکر کنید. منابع بسته به اهداف مختلف برنامه‌های کاری، تنوع بسیار زیادی خواهند داشت.

  • در یک فضای کاری، منابع می‌توانند شامل مواردی مثل بودجه‌ی مالی، پرسنل و کارمندان، هیئت‌مدیره و مشاوران شما، ساختمان‌ها یا اتاق‌های در دسترس و کتاب‌ها باشند. اگر برنامه‌های کاری شما مهم و رسمی‌تر باشد، یک بودجه‌ی دقیق نیز می‌تواند در ضمیمه ظاهر شود.
  • در یک فضای علمی و تحصیلی، منابع شامل مواردی مثل دسترسی به کتابخانه‌های مختلف، ابزارهای تحقیقی مثل کتاب‌ها، روزنامه‌ها و مجلات، دسترسی به رایانه و اینترنت، اساتید و کسانی می‌شود که می‌توانند به سؤالات پیش‌آمده برای شما جواب درست و مناسبی بدهند.

آموزش نوشتن یک برنامه‌ی کاری

۶- محدودیت‌ها را شناسایی کنید. محدودیت‌ها شامل موانعی می‌شوند که ممکن است در مسیر رسیدن به اهداف و مقاصدتان، در سر راهتان قرار بگیرند. برای مثال، اگر شما در حال کار بر روی یک پروژه‌ی تحقیقاتی برای مدرسه هستید، ممکن است متوجه شوید که برنامه‌ی شما برای نوشتن و تحقیق کافی، زیادی شلوغ است. از این رو، محدودیت قابل مشاهده، همین برنامه‌ی روزانه‌ی شلوغ و آشفته کننده است و لازم است تا قسمتی از این برنامه را از بین ببرید تا بتوانید برنامه‌ی کاریتان را به خوبی و با کیفیت کافی تحویل دهید. البته ممکن است در زمان‌هایی که کلاس‌هایی مهم برای حضور یافتن دارید، نیاز به یک برنامه‌ریزی دقیق و فشرده داشته باشید.

۷- چه کسی مسئول و پاسخگو است؟ این قابلیت، در هر نقشه و برنامه‌ی کاری دقیقی بسیار ضروری است. چه کسی برای انجام هر یک از وظایف مسئول است؟ ممکن است یک تیم یا گروه بر روی یک وظیفه‌ی خاص کار کنند، اما لازم است تا یک نفر حتماً پاسخگوی نحوه و زمان انجام آن وظیفه باشد.

۸- استراتژی خود را بنویسید. به برنامه‌ی کاری خود نگاه کنید و تصمیم بگیرید که چگونه قرار است با استفاده از منابع خود بر محدودیت‌ها و موانع غلبه کنید تا در نهایت به اهداف و مقاصد دلخواه‌تان برسید.

  • هر کاری را به عنوان یک قدم خاص یادداشت کنید. تعیین کنید که چه اتفاقی باید هر روز یا هر هفته در یک زمان خاص انجام شود تا در نهایت به اهداف و مقاصد خود برسید؟ همچنین، افعال و اعمال و وظایف دیگر افراد تیم را نیز تحت نظر بگیرید. در این راه، می‌توانید از نرم‌افزارهای مدیریتی یا یک تقویم شخصی استفاده کنید و این اطلاعات را سازمان‌دهی کنید.
  • یک برنامه ایجاد کنید. با این‌که ممکن است برنامه‌ی شما، یک برنامه‌ی کاری آزمایشی باشد، اما باید به یاد داشته باشید که ممکن است اتفاقات پیش‌بینی‌نشده در طول این مسیر بیفتد و شما باید فضای کافی را در برنامه‌ی خود ایجاد کنید تا قادر باشید این اشتباهات یا شکست‌ها را تصحیح کنید.

 

منبع: چطورپدیا

کلید کسب رضایت و موفقیت شغلی

کلید کسب رضایت و موفقیت شغلی

هرگز نمی‌توان مزایای بیمه و سلامت، عیدی و پاداش مناسب و یا امکانات مسافرتی یک شغل را انکار کرد؛ اما حتی اگر همه‌ی این‌ها را در طبقی از جنس طلا هم تقدیم کنند، ممکن است باز هم به اندازه کافی رضایت‌بخش نباشد.

رضایت و موفقیت شغلی

شاید از خود بپرسید چه چیزی باعث می‌شود کارآفرینان و صاحبان کسب‌وکارهای نوپا، دست از مشاغل پردرآمد خود بکشند و با چنین مزیت‌های شغلی خداحافظی کنند! آن‌ها نوعی گرایش غیر قابل مقاومت به ابداع کسب‌وکارهایی جهت ارائه محصول یا خدمات به جامعه‌ دارند.

علیرغم اینکه پژوهش‌های اخیر وجود تهدیداتی علیه سلامت ذهنی و جسمی کارآفرینان را اثبات کرده است، آن‌ها ترجیح می‌دهند برخلاف جریان آب شنا کرده و به دنبال رویای همیشگی خود، یعنی کارفرما بودن، بروند. چرا؟ چرا کسی با این روش، موجبات خطر خودکشی خود را فراهم می‌آورد؟

رضایت و موفقیت شغلی

فرقی نمی‌کند کارمندی تازه‌کار باشید یا مدتی از کسب‌وکارتان گذشته باشد، این وجه مشترک و ذاتی همه‌ی انسان‌ها است. دوست داریم هدف و ارزش داشته باشیم و در جامعه‌ی خود نقشی ایفا کنیم. درست است که رسیدن به این نقش در دنیای امروز، بسیار دشوار است؛ اما رویکردهای زیر کمک می‌کند در گذر از پیچ و خم‌ها و ماجراهای هیجان‌انگیز حرفه‌ی خود، به رضایت شغلی نهایی دست پیدا کنیم.

۱- بجای هیجان موقتی و زودگذر، به دنبال عشق در فرصت‌های شغلی باشید

گرچه نیت مربیان و مشاوران شغلی خیر است؛ اما توصیه‌ی آن‌ها به داشتن حس خوب لحظه ای برای رسیدن به رضایت شغلی، بیشتر از منفعت، مضر خواهد بود. هیجان، زودگذر است. همیشگی نیست. عشق، همان قطب‌نمایی است که به آن نیاز دارید.

عشق و هیجان دو موضوع متفاوت هستند. آنچه باعث می‌شود بدون توجه به آفتابی یا طوفانی بودن هوا و شرایط شغلی، همچنان در محل کار حاضر شوید، عشق به کار است. مثل وسواس ذهنی و یا عاطفی که نمی‌توان نسبت به آن بی‌تفاوت بود. وفق دادن خود با این ندای درونی، دیر یا زود موفقیت را به ارمغان خواهد آورد. صبر، کلید موفقیت در کار است.

احتمال دارد کلیدی بیش از عشق داشته باشید. مراقب باشید خود را پایبند یک هدف نکنید و از هر مشاوری که به شما می‌گوید فقط یک هدف وجود دارد، فرار کنید. این حقیقت ندارد.

عشق، سفری پرماجرا است که می‌تواند شکل‌های مختلفی به خود بگیرد. پس فکر نکنید تنها یک شغل رویایی برای شما وجود دارد که به بهترین شکل ممکن می‌تواند رضایت شغلی را به ارمغان آورد. چنین چیزی اصلاً وجود خارجی ندارد.

سعی کنید نقش‌ها و پروژه‌های مختلفی را بپذیرید تا عشق خود یا تلاش برای رسیدن به آن را تقویت نمایید. رضایت شغلی و موفقیت در حرفه، با داشتن طیف وسیعی از تجارب غنی، شیرین‌تر خواهد بود.

۲- به یاد داشته باشید رضایت‌سنجی‌ شغلی نشانه‌ی موفقیت نیست

ابزارهای ارزیابی، علیرغم رواج در مشاوره‌های شغلی، به دلیل محدودیت‌هایی که در راهنمایی به شرکت‌کنندگان دارند، مورد انتقاد هستند. این ابزارها، پرسش‌نامه‌های خود اظهاری هستند که هیچ داده‌ی آماری و معیاری برای مقایسه‌ی نتایج ندارند.

فقط به یاد داشته باشید که این ابزارها کمک می‌کنند از نقاط ضعف و قوت خود درک بهتری داشته باشید. همچنین هیجان، دلسردی یا بی‌تفاوتی در فرصت‌های شغلی به درک و فهم شما اضافه خواهد کرد. همچنین در ارتباط با نوع فرصت‌های شغلی، وظایف و پروژه‌هایی که فرد را به هیجان واداشته و یا تنها حرکتی یکنواخت هستند، به درک و فهم فرد اضافه خواهند کرد.

۳- روابطی را حفظ کنید که در آن‌ها ارزش‌ها و اصول اخلاقی حفظ شوند

کار تیمی، همکاری، ارتباطات باز و اعتماد، در هر محیط کاری، عادی و رایج است؛ اما احترام به ارزش‌های فردی در محل کار می‌تواند رضایت شغلی فرد را محقق کند.

چقدر حاضرید به سازمانی که در آن مجبور هستید تحت عنوان اضافه‌کار منطقی، به‌طور میانگین هر هفته ۱۰ ساعت اضافه‌کار داشته باشید، متعهد بمانید؟ آیا حاضرید این تعهد را به قیمت دوری از خانواده خود، بپذیرید؟ برنامه‌ریزی شما در ارتباط با مدت زمان انجام کار و زمانی که به خود اختصاص می‌دهید، چگونه است؟

تطبیق خود با ارزش‌ها و اصول اخلاقی فردی، احتمال افزایش رضایت شغلی را بالا می‌برد. زمانی را به تفکر پیرامون تجربیات و روابط شغلی خود، چه خوب چه بد، اختصاص دهید تا بتوانید جستجویی آگاهانه داشته باشید و تصمیم‌های قابل‌اطمینانی بگیرید که موفقیت حرفه‌ای را برای شما به همراه داشته باشند.

تقویت روابط با شرکایی که ارزش‌های اخلاقی مشابهی دارند، علاوه بر اینکه باعث لذت‌بخش‌تر شدن شغل می‌شود، شانس حمایت، درک و تحسین از جانب همکاران را افزایش می‌دهد.

احترام به ارزش‌های فردی، یعنی زمانی که مجبور هستید گامی در عرصه‌ای پراسترس بگذارید، باز هم بتوانید شب سر آسوده بر بالش گذاشته و تصمیم‌هایی بگیرید که دیگران حتی به خواب هم نمی‌توانستند بگیرند و موفقیت را در حرفه‌ی خود به دست آورید.

۴- تعریفی شفاف و صریح از موفقیت شغلی و مفهوم آن ارائه دهید

احتمالاً پیش آمده در رویاهای خود غرق موفقیت شده و از جانب دیگران مورد تحسین قرار گرفته‌اید. همه افراد دوست دارند جایگاهی در یک گروه موفق داشته باشند.

بسیاری از افراد عنوان می‌کنند که داشتن یک خودروی رویایی یا سفر هر ساله به اروپا، خوشبختی نمی‌آورد؛ اما حقیقت این است که همین پاداش‌های ملموس برای اکثر افراد، یادآور تلاش‌های مداوم آن‌ها برای رسیدن به اهداف شغلی است.

اگر این موارد همان چیزهایی است که آرزویش را دارید، اجازه ندهید هیچ‌کس آرزوی شما را بدزدد و فکر کنید که لایق این پاداش‌ها نیستید. با این پارامترها می‌توانید موفقیت شغلی خود را تعریف کنید.

شاید به‌رغم اینکه به مدت دو سال پشت سر هم درآمدزاترین کارمند شرکت بوده‌اید، نخواهید مدیر فروش شوید. شاید با وجود اینکه به‌عنوان یک کارمند، همیشه بهترین بوده‌اید و مشتریان از شما راضی بوده‌اند و مدام از شما تعریف و تمجید می‌شود، دوست ندارید از کار خود دست بکشید و کسب‌وکار جدیدی آغاز کنید.

شاید تعریف شخصی از موفقیت شغلی، لذت بردن از نظم کاری شغل باشد. می‌توانید در یک ساعت معین محل کار را ترک کنید. همکاران خود را دوست دارید و با داشتن شغلی خوب و بدون استرس، می‌توانید زمان مناسبی را نیز با آسودگی در کنار خانواده باشید. این تعاریف نیز می‌تواند تصویرگر رضایت شغلی و موفقیت کامل در حرفه باشد.

۵- چالش‌ها و مسائل مورد علاقه خود را شناسایی نمایید

یکی از توصیه‌های استاندارد مشاوران شغلی این است که مترصد فرصتی باشید تا با استفاده از توانایی‌ها و فعالیت‌های لذت‌بخش مرتبط با شغل خود، منفعت کسب کنید.

اما موفق شدن در هر چیزی مستلزم پیشرفت است. برای برتر شدن در هر کاری، اغلب باید از منطقه امنی که دیگران جرئتش را ندارند، خارج شوید؛ یعنی تمرکز و حواس خود را به چیزهایی اختصاص دهید که مهارتی در آن نداشته یا دوست ندارید.

کمک یک مشاور در این زمینه بسیار مفید خواهد بود. تجربیات ناگوار کاری خود را در نظر بگیرید. آیا چالش‌هایی وجود داشته که در برابرشان تسلیم شده باشید، پروژه‌هایی که در انجامش موفق نبوده‌اید یا روابطی مسموم که هدفمندی و عزت‌نفس شما را به باد فراموشی سپرده باشد؟ دقیقاً در حیطه‌ی همین تجربیات است که شاید ارزشمندترین درس‌ها و چراغ‌های مسیر رسیدن به رضایت شغلی بیشتر را پیدا کنید.

اگر سبک رهبری مورد پسندتان به شکل مشارکتی است، شاید لازم باشد به دنبال فرصت‌هایی باشید که نیازمند استفاده از سبک مدیریت متمرکز و خودمحور باشد. مأموریت یا پروژه‌ی موقتی که باعث پیشرفت و سنجش مهارت‌های شما می‌شود، می‌تواند قدمی رو به جلو در پروژه‌ای بزرگ‌تر باشد.

با وجود افراد شجاع داوطلب در شرکت، نه‌تنها مهارت‌های خود را برای موفقیت در رقابت افزایش خواهید داد؛ بلکه آن‌ها فرصتی برای مشاهده‌ی توانمندی‌های شما پیدا می‌کنند. در پروژه‌های بعدی می‌توان در صورت رهبری، قبل از شروع به کار روابط خود را با سهامداران شکل داد.

بجای تلاش بیهوده به امید اینکه شاید اتفاق خوبی بیفتد، می‌توان با برنامه‌ریزی و انتخاب فرصت‌های جدید، به رضایت شغلی بیشتری دست یافت.

۶- مراحل رسیدن به اهداف را به‌طور مداوم مرور کنید و از تغییر گریزان نباشید

واژه‌ی حرفه نشان‌دهنده‌ی مسیر بلندمدت تغییر، رشد و توسعه است؛ یک سفر پویا.

مهارت‌های جدیدی اندوخته و مهارت‌هایی را که دیگر به آن نیازی ندارید، رها ‌کنید. باتجربه‌ها، دانش و افراد جدیدی که ملاقات می‌کنید، حس کنجکاوی خود را تحریک خواهید کرد. افکارتان به جای کوچک شدن، گسترش خواهد یافت. در نتیجه، احتمال دارد تعریفی که از اهداف پیش رو دارید، تغییر کند.

بخش بزرگی از موفقیت شغلی، نه تنها به هدف‌گذاری مؤثر؛ بلکه به مرور و انطباق مجدد آن‌ها بستگی دارد؛ اما تغییر اهداف باید طی همان فرایندهایی که در ابتدا برای تعیین آن‌ها استفاده شده، انجام شوند. قدرت ارتباط برقراری عاطفی شما با این اهداف اصلاح‌شده، اگر بیشتر از قبل نباشد، حداقل باید به همان اندازه باشد.

پرسش‌های زیر را از خود بپرسید تا مطمئن شوید مسیر رشد انتخاب شده هنوز شما را به هدف می‌رساند:

آیا تلاش در جهت رسیدن به این اهداف، همچنان مرا قادر می‌سازد مثل گذشته به ارزش‌ها و اصول اخلاقی خود پایبند باشم؟

آیا فعالیت‌هایی که باید برای رسیدن به این اهداف انجام دهم، اولویت‌های اول مرا میسر می‌سازد؟

آیا انجام این کار، برای خودم، اطرافیان و عزیزانم منطقی است؟

آیا با شور و عشقم هم‌راستا است؟

آیا پیروی از این هدف، گام مناسبی است که اکنون باید بردارم یا تنها یک مسیر انحرافی بوده که برنامه‌ی اصلی مرا به تأخیر می‌اندازد؟

هر کدام از اهداف شغلی باید در دوره‌های مختلف مرور شود. سعی کنید تحت هر شرایطی به برنامه‌ی مروری تعیین شده، پایبند بمانید. این کار علاوه بر حفظ تمرکز، کمک می‌کند پیشرفت یا عدم پیشرفت خود را رصد کرده و پیش از انحراف شدید از هدف، به موقع مسیر خود را اصلاح کنید. مطمئناً نمی‌خواهید با حرکت تصادفی در مسیر اشتباهی، زمان را هدر دهید.

۷- فراموش کنید

شاید نتوانیم درک کنیم که چرا زمانی که همه‌چیز در حوزه‌ی کاری، به‌ظاهر خوب و عالی است، فردی تصمیم می‌گیرد خطر کرده و به دنیای ناشناخته‌ای شیرجه بزند. شرکت برای او ثبات، شناخت، موفقیت مالی، پروژه‌های جذاب و وعده‌ی ترفیع داشت… پس مشکل کجا بود؟ چرا حالا تصمیم گرفته که راه خود را عوض کند، یک کافه بزند یا به‌کل در رشته‌ی دیگری به تحصیل ادامه دهد؟

شاید هیچ مشکلی وجود نداشته و همه‌چیز کاملاً خوب و منطقی پیش می‌رفته؛ اما این فقط پایان یک فصل از داستان زندگی او بوده است. شاید مرحله‌ی بعدی، قرار گرفتن در یک مسیر کاملاً متفاوت باشد. شاید فقط بخواهد تجربه‌ی متفاوتی کسب کند و یا ممکن است زمان آن رسیده که عشق دیگری را دنبال نماید.

اگر از دنیای کارمندی به حوزه‌ی کار آزاد وارد شدید، پرشی رو به عقب داشته‌اید یا کسی را می‌شناسید که چنین کاری کرده است، درک متفاوتی از مزایا و معایب مرتبط با سبک زندگی هر شغل به دست می‌آورید. کار کردن به‌عنوان کارفرما، خلاقیت فردی بیشتری به همراه دارد؛ حال چه این خلاقیت در نهایت به کسب درآمد ختم شود چه نشود، ارزشمند است.

زمانی که مشتریان، خدمات یا محصولی را که طراحی کرده‌اید، خریداری می‌کنند، با تحسین و قدردانی مستقیم خود می‌توانند اعتماد به نفس شما را به شکلی بالا ببرند که شاید هرگز به‌عنوان یک کارمند، با هر رتبه‌ی شغلی، تجربه نکرده باشید.

به همین شکل، زمان‌هایی هم می‌رسد که باید درک کنیم مخاطرات کسب‌وکار، ماجراجویی هستند، نه قدرتی همیشگی برای تغییر زندگی. گاهی باید درک کنیم که زمان، پارامتر تعیین‌کننده میزان پیگیری اهداف است و گاهی می‌بایست نشانه‌های کمبود مالی، ذهنی، عاطفی و جسمی را که نشان می‌دهند دیگر، حداقل در مقطع کنونی، نباید در آن مسیر گام برداریم، درک کنیم.

کلام آخر

حفظ تحرک و پویایی، از هر مسئله دیگری مهم‌تر است. تا زمانی که برای رسیدن به فرصت‌های شغلی متناسب با اولویت‌های زندگی خود تلاش کنیم، رسیدن به رضایت کامل شغلی و داشتن یک حرفه‌ی موفق، آن‌چنان دور از دسترس نخواهند بود.

 

منبع: چطورپدیا